چگونه خواندن کتاب سه شنبه ها با موری، به شما زندگی کردن می‌آموزد؟

چگونه خواندن کتاب سه شنبه ها با موری، به شما زندگی کردن می‌آموزد؟

«ما برای چیزهای اشتباه ارزش قائلیم و همین باعث می‌شود تمام زندگی‌مان سر و ته شود! درباره‌ی این باید خیلی فکر کنیم …»

جمله‌ی بالا از کتاب «سه شنبه ها با موری» نوشته‌ی «میچ آلبوم» بود. کتابی که دهه‌هاست جزو پرفروش‌ترین آثار ادبی در دنیا شناخته می‌شود، «سه‌شنبه‌ها با موری» قرار است نگاه ما به زندگی را به کلی تغییر ‌دهد، ابعاد مختلفی که شاید اصلاً به آن توجه نمی‌کنیم را یادآور شود و ساده و مستقیم با روایت داستانی جذاب، چگونه دیدن و فکر کردن را به ما بیاموزد.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم، به‎ مفاهیم عمیق این کتاب که بر اساس داستانی حقیقی نوشته شده است می‌پردازیم.

میچ آلبوم، نویسنده و شاگرد داستان

میچ آلبوم متولد 1958 در امریکا و نویسنده، روزنامه‌نگار، فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مجری تلویزیون و رادیو و نوازنده است. در کتاب «سه شنبه ها با موری»، میچ داستان حقیقی از ملاقات‎هایی که در سن 37سالگی با استاد سابق دانشگاه خود «موری» داشته است صحبت می‎کند. حاصل این دیدارها، کتاب حاضر است که برای 40 سال در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز باقی ماند. کتاب «سه شنبه ها با موری» معروف‌ترین اثر میچ آلبوم است که توانست فروش فوق‎العاده‎ای برای این نویسنده رقم بزند.

آغاز داستان

داستان با شرح شرایط زندگی موری آغاز می‌شود. استاد موری که میچ، کلاس‎های زیادی در زمان دانشگاه با او داشته است. به تدریج متوجه می‌شویم که موری به بیماری آسم و als ـ بیماری کشنده‌‎ی سیستم عصبی ـ مبتلا شده است.

میچ بعد از اینکه متوجه می‌شود استادش مبتلا به این بیماری مهلک است، با وجود دغدغه‌های زیاد تصمیم به دیدار با موری می‌گیرد و از همان‎جا دیدارهای هفتگی این دو که 14 سه‌شنبه به طول می‌انجامد آغاز می‌شود. در این کتاب، از این جلسات خصوصی بین استاد و شاگرد پیشین که حالا به نوعی دیگر مقابل هم قرار گرفته‌اند می‎خوانیم. دیدارها مانند همان کلاس‌های دانشگاه هستند اما با این تفاوت که دیگر نمره، آزمون، کتاب و جزوه اهمیتی ندارد. هر ملاقات در این کتاب به بررسی یکی از عمیق‎ترین مفاهیم زندگی می‌پردازد. مثلاً کار، خانواده، جامعه، سنین پیری، اهمیت بخشش و مواجهه با مرگ.

بیشتر بخوانید:   بررسی برترین کتاب های روانشناسی تربیتی

قرار است موری راه‌حل‌های مناسب و جذابی به میچ ارائه دهد. استاد موری معتقد است انسان‌ها همواره به عشق و محبت همدیگر احتیاج دارند و انسان معاصر، به دلیل دغدغه‌ها و دشواری مسیر زندگی خود، این حقیقت مهم را فراموش کرده است. کتاب با شرح یک خاطره از راوی در مورد یکی از کلاس‌هایی که با موری داشته است شروع می‌شود؛ گویی کلاس مربوطه با سایر کلاس‌ها فرق داشته و به‌جای کتاب و نمره، در آن از زندگی صحبت می‌شده است. در کلاس مذکور، موری تجربیات خود که در مدت 60 سال از زندگی کسب کرده، در اختیار شاگردانش قرار داده است.

مفاهیم عمیق کتاب سه شنبه ها با موری

مفاهیم عمیق کتاب سه شنبه ها با موری

 

بیشتر از هرچیزی، در این کتاب به خواننده یادآوری می‌شود که عمر کوتاه است و در این زمان اندک که در اختیار داریم، بهتر است بیشترین بهره را از زندگی ببریم و تا جایی که می‎توانیم با دشواری‎هایش کنار بیاییم. برخی از مهم‎ترین موضوعاتی که در دیدارهای استاد و شاگرد به آن توجه شده عبارت‌اند از:

به مرگ فکر کن

در جایی از کتاب، موری می‌گوید: «همه می‌دانند که خواهند مرد، اما آن را باور ندارند. راه بهتری هم وجود دارد؛ باور کردن مرگ و آماده‌کردن خودت برای آن، در هر لحظه! این بهتر است. روشی که قطعاً می‌تواند تو را در طول زندگی‌ات درگیر زیستن کند.»

در طول داستان، ترس از مرگ موضوعی است که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بارها به آن پرداخته شده است. متوجه شده‌ایم که موری در طول زندگی خود، با بیماری‌های سخت و مرگ دست‌وپنجه نرم کرده است و موفق شده به خوبی با آن کنار بیاید، واقعیت را بپذیرد و نسبت به جهان هستی انعطاف نشان دهد.

بیشتر بخوانید:   درباره کتاب فلسفه تنهایی

در قسمتی از داستان، موری کنار پنجره‌ نشسته و به گل‌هایی نگاه می‌کند که به مرور پژمرده می‌شوند و گلبرگ‌هایی که دانه دانه به زمین می‌افتد. همین تعریف ساده، نشان می‎دهد زندگی کوتاه است و یادآور می‌شود که باید همواره خود را برای مرگ آماده کنیم.

مهربان باش

در یکی از سه‌شنبه‌ها، موری توضیح می‎دهد زمانی که ما می‌میریم، جسم ما مرده است اما روابط، احساسات، خاطرات و تأثیر خوبی که از خود به جا گذاشته‌ایم باقی خواهد ماند. مهری که به هر شخص بخشیده‎اید، هرگز به فراموشی سپرده نمی‌شود. تا زمانی که انسان‌ها به هم عشق می‌ورزند، مرگ باعث نمی‌شود از قلب و خاطر هم پاک شوند. بعد از مرگ، ما در قلب افرادی که به آن‌ها مهر ورزیده‎ایم زندگی خواهیم کرد.

یکی از اصلی‌ترین وظایف‌مان در زندگی این است که تفاوت‌های یکدیگر را بفهمیم، بپذیریم و به آن‌ها احترام بگذاریم. مهربانی یکی از وظایف انسان در قبال دیگران است.

ببخش و عشق بورز

در این کتاب یاد می‎گیریم که خود و دیگران را ببخشیم و دوست داشته باشیم. شاید ما از اشتباهات و تقصیرات دیگران سخت رد شویم و گاهاً نمی‌توانیم دیگران را ببخشیم. انسان تمایل زیادی به کینه‌ورزی دارد و به‌خاطر همین اکثراً خوشحال نیست.

در قسمتی از داستان، موری روش‌های بخشیدن دیگران را آموزش می‌دهد. او به میچ می‌گوید که شاید بخشیدن دیگران تأثیر قابل توجهی در زندگی تو نداشته باشد، اما برای آینده اتفاقات خوبی رقم می‌زند: «برای تمام کارهایی که انجام دادی و کارهایی که بهتر بود انجام ندهی، باید خودت را ببخش.»

دنبال چیزهای اشتباه نگرد

در قسمتی از کتاب سه شنبه ها با موری در این باره این‌طور می‎خوانیم:

بیشتر بخوانید:   نگاهی به اثر مرکب، نوشته دارن هاردی

«بسیاری از مردم، هیچ معنایی در زندگی خود نمی‌‎یابند و همیشه در حالت نیمه‌هوشیار به سر می‌برند. این احساس به این دلیل است که مسائل نادرست و اشتباه را در زندگی خود دنبال می‌کنند. اگر واقعاً در پی وارد کردن معنا به زندگی خود هستید، خودتان را وقف عشق ورزیدن به دیگران کنید و تمرکزتان را روی چیزی بگذارید که به شما هدف و به زندگی‎تان معنا ببخشد.»

ارزش سکوت و تنهایی را بدان

بسیاری افراد از سکوت و تنهایی فراری‌اند و خود را با اتفاق‎ها و سروصدای زیاد احاطه کرده‌اند. درحالی‎که سکوت، یک موهبت است که باید آن را ارزشمند شماریم. مراقبه یکی از بهترین مهارت‌ها برای تمرین دادن مغز است و در سکوت اتفاق می‌افتد. در تنهایی و سکوت می‎توانیم به درون خود بازگردیم و آن را بکاویم. افرادی که به چنین جایگاهی می‌رسند، به بهترین شکل برای مشکلات‌شان راه حل می‎یابند.

کلام آخر

مفاهیم و موارد زیادی در کتاب «سه شنبه ها با موری» نهفته است که شاید لازم است بارها این داستان را بخوانیم تا به خوبی درک‎شان کنیم. داشتن زندگی معنادار، یک هنر است. اگر انسان در زندگی خود هدف و معنا داشته باشد و کارهایی انجام ‎دهد که عاشقانه دوست‌شان دارد، لحظات زندگی لذت‌بخش و باارزش خواهند شد. مطالعه‌ی آثاری مانند این کتاب، هنر زندگی معنادار را به مخاطب می‌آموزد.