مهارت سخنوری فنیست که در بسیاری از موقعیتهای زندگی میتواند برای ما مفید باشد. یکی از مواقعی که تاثیر این مهارت بسیار چشمگیر میشود، جلسات کاری است.
چگونگی استفاده از کلمات، لحن و حتی میمیک صورت و زبان بدن در هنگام صحبت کردن باید متناسب با شرایط باشد تا بهترین اثرگذاری را در مخاطب داشته باشد.
ما نمیتوانیم با همان لحنی که در مهمانیهای دوستانه صحبت میکنیم، در محیط کار نیز سخن بگوییم. برای مثال نمیتوانیم با همکار و کارفرمای خود با یک سبک مشترک ارتباط لفظی برقرار نماییم.
موقعیتشناسی و مخاطبشناسی در زمان استفاده از مهارت سخنوری از مواردی است که هوش اجتماعی بالایی میخواهد. البته در سالهای اخیر باب شده که انسان باید همواره و در تمام موقعیتها خودش باشد تا احساس راحتی کند و زیر بار هیچ محدودیتی نرود.
این عقیده اشتباهی نیست و در بحث ما نیز جایی ندارد، اما زمانی میتواند به نفع ما باشد که در کنار این آزادی، موقعیتشناسی نیز بلد باشیم.
برای اثبات این موضوع کافیست فنون سخنوری را بیاموزیم و از آن در زمانهای مختلف روزمرگی خود استفاده کنیم تا نتایج آن را به چشم ببینیم.
اصول اساسی مهارت سخنوری
اصول اولیه در شناخت مهارت سخنوری مهارت شامل سه اصل اساسی میشود: مهارت کلامی، مهارت غیر کلامی و مهارت ظاهری.
مهارت کلامی ک همان اصول و فنون سخنوریست و در ادامه به طور مفصل به آنها میپردازیم. اما از مهارتهای غیر کلامی و ظاهری چه میدانیم؟
تا اینجا به شما بگوییم که اگر فقط تمرینات سخنوری را انجام دهیم و به یک سخنران درجه یک تبدیل شویم بیفایده است. درواقع وقتی نتوانیم میان این سه اصل یک ارتباط و هماهنگی ایجاد کنیم، هرچه رشتهایم پنبه میشود.
ارتباط ظاهری با مهارت سخنوری
برای همه ما پیش آمده است که برای اولین بار به مطب یک دکتر حاذق پا گذاشته باشیم که داری مهارت سخنوری هم باشد.
اگر ظاهر او جایگاه پزشکیاش را به ما اثبات نکند، چه احساسی به ما دست خواهد داد؟
اولین برخورد و اولین برقراری ارتباط میان انسانها از طریق چشم اتفاق میافتد. درست است که ما کسی را از روی ظاهر قضاوت نمیکنیم اما تاثیری که این موضوع در ناخودآگاه مخاطب دارد انکارناشدنی است.
بنابراین باید هماهنگ، موزون و آراسته لباس بپوشیم. رنگ لباسی که میپوشم نیز اهمیت بسیاری دارد.
مهارت غیر کلامی در هنر سخنوری
اگر یک بار در زمان توجیه کردن فرزند خود با لحنی شوخ و غیر جدی صحبت کنیم و بیفایده بودن سخن خود را ببینیم، اهمیت ارتباط مهارت سخنوری با مهارتهای غیر کلامی را درک خواهیم کرد.
استفاده درست از مهارتهای غیر کلامی بر اساس متن، نوع جلسه و نوع مخاطبان میتوانند متفاوت باشند.
ما در این بخش نکات کلی این موارد را با شما در میان خواهیم گذاشت.
-
میمیک صورت
اول: لبخند زدن را فراموش نکنید. یک لبخند دائمی اما به اندازه باید عضوی از صورت ما باشد این لبخند نباید زیاد عمیق شود اما باید به چشم مخاطب بیاید.
دوم: به صورت رندم و مداوم با اعضای حاضر در جلسه ارتباط چشمی مستقیم برقرار کنیم.
سوم: احساساتمان را به صورت حداقلی نشان دهیم. اگر میخواهید این جمله را با عصبانیت یا ناراحتی عنوان کنیم، اخم کنیم اما بسیار ملایم و کوتاه مدت.
-
زبان بدن
اول: حرکت سر خود را با جملاتی که میگوییم، هماهنگ کنیم. جملهای که احتیاج به تایید دارد حرکت سر رو به پایین، جملات تکذیبی حرکت سر رو به بالا یا طرفین را نیاز دارند.
دوم: در جلسات بزرگ با مخاطبان زیاد تا میتوانیم باید از حرکت دست برای جلب توجه استفاده کنیم. تعداد نکات را با انگشتانمان بشماریم. حالت سوالی موافقت مخالفت را با حرکت دست نشان دهیم.
سوم: گاهی برای تاکید بر اهمیت جملهای که عنوان میکنیم، از جای خود بلند شوید و قدم بزنیم. قوز نکنیم. گاهی دستانمان را بر میز کنفرانس حائل کنیم و دوباره استوار شویم.
چهارم: گاهی پا روی پا بیندازیم و گاهی ساده بنشینیم. اگر مفهوم جملهتان این است که افراد را به کاری ترغیب کنید به جلو خم شویم و آرنجهایمان را روی زانو قرار دهیم. به هنگام قدم زدن محکم و شمرده راه رویم.
مهارت غیر کلامی مهمترین عامل در هنر سخنوری
شروع درخشان با مهارت سخنوری: ابتدای جلسه بسیار مهم است. باید با اعتماد به نفس خود را معرفی کنیم.
در همان چند جمله ابتدایی باید بدون جلب توجه، لحنهای متفاوتی را امتحان کنیم تا با مخاطب شناسی، تشخیص دهیم کدام سبک جواب خواهد داد.
در خلال جلسه: باید تمام متن یا حداقل تیترهای آن را آماده داشته باشیم تا سخنرانیمان یکدست و روان پیش رود.
نگاه کردنهای مداوم یا طولانی به متن، مخاطب را زده میکند بنابراین باید از قبل آماده باشیم.
صدایی رسا، کلماتی شمرده و لحن مناسب یک پکیج کامل برای سخنرانان جلسه است. یک مثال برای مهارت سخنوری؛ کلمه مهربانی را اگر با لحنی خشن عنوان کنیم، بار معنایی این کلمه کاسته خواهد شد.
باید بیاموزیم چه کلمهای را با چه لحن، آهنگ و میزان صدایی بیان کنیم که در جان مخاطب بنشیند.
نکته دیگر در سخنوری این است که به اندازه توضیح دهیم. اضافهگویی علاوه بر اینکه رشته کلام را از دست ما خارج میکند حوصله سربر نیز خواهد شد.
تا جایی که ممکن است نباید تپق بزنیم اما اگر پیش آمد باید با اعتماد به نفس برخورد کنیم تا کمترین اثر را در مخاطب بگذارد.
از همان یک سوم ابتدایی و مرحله مخاطبشناسی تا یک سوم انتهایی جلسه باید در بازخورد گرفتن حرفهای عمل کنیم.
وقتی مخاطب را وارد بازی کنیم، میتوانیم مهارت سخنوری خود را بررسی کنیم و ببینیم نتیجه تا این لحظه چه بوده است. سپس اطلاعاتی بدست میآوریم تا ادامه جلسه را بهتر مدیریت کنیم.
پایانی ماندگار: در انتهای جلسه و در بخش نتیجهگیری باید با یک سوال در ذهن مخاطب چالش ایجاد کنیم تا مدتی پس از پایان یافتن جلسه همچنان به سخنان ما فکر کنند.
سخن پایانی سخنوری
درست است که در این مقاله تاثیر سخنوری درست را در مدیریت جلسات بیان کردیم اما این هنر میتواند در بسیاری از موقعیتهای زندگی به ما کمک کند.
آموختن هر مهارتی نیاز به تمرین مداوم دارد. برای بهبود مهارت سخنوری خود، جلوی آینه بایستید و تصور کنید برای افراد بسیاری در حال سخنرانی خواهید بود.
بدن خود را نرم کنید، عضلات صورت را نرمش دهید و با صدای بلند متن خود را بخوانید. تمام این تمرینات از شما یک سخنران حرفهای خواهد ساخت.
ارسال پاسخ