شخصیت شناسی انیمیشن soul

شوپنهاور بر این باور است که علت تمام تلاش‌های ما نارضایتی یا کمبود‌های ماست و تا زمانی که نفس ما خشنود نشود، رنج ادامه خواهد داشت. این شاید یکی از مهم‌ترین مفاهیم انیمیشن soul به‌عنوان یکی از برترین آثار هنری سال‌های اخیر باشد. فیلم درباره‌ی یک معلم موسیقی به نام جو گاردنر است که همه‌ی عمر حسرت برگزاری کنسرت با یک گروه معروف را داشته است. جو از زندگی‌اش راضی نیست و وقتی در آستانه‌ی مرگ قرار می‌گیرد، این فرصت را می‌یابد تا به دنیا بازگشته و آرزوی همیشگی‌اش را محقق کند.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم، به تحلیل روانشناسانه‌ی انیمیشن soul می‌پردازیم.

معرفی انیمیشن soul

داستان انیمیشن soul در کلاسی آشفته آغاز می‌شود؛ دانش‌آموزانی که به افتضاح‌ترین شکل ممکن می‌نوازند و تلاش معلم‌شان جو هیچ تاثیری بر بهبود اوضاع ندارد. او طبق توصیه‌ی مادرش معلم شده تا بیمه، امنیت شغلی و تأیید مادر را کسب کند.

این داستان با رگه‌هایی از طنز، بر محور موضوع مرگ و زندگی می‌چرخد. شخصیت اصلی داستان بعد از شنیدن خبر بسیار خوبی که مدت‌ها در انتظار آن بود و او را به رویای باور نکردنی‌اش نزدیک می‌کرد، سر به هوا از خیابان‌های شلوغ نیویورک عبور می‌کند. ابتدا از خطرهایی چون برخورد با ماشین یا ریختن مصالح ساختمانی بر سرش جان سالم به در می‌برد اما کمی بعد در یک اتفاق ناگهانی، داخل چاه فاضلاب می‌افتد.

در سکانس بعدی او را در دنیایی دیگر می‎بینیم. این حقیقت که زندگی برای هیچ‎یک از ما صبر نمی‌کند و محدودکردن لذت‌های زندگی به یک هدف خاص تنها باعث از دست دادن لحظه‌ی حال است در همان ابتدا به بیننده منتقل می‌شود.

شخصیت‎ جو در انیمیشن soul

داستان جو مانند اکثریت افراد است. فکر می‌کنیم اگر در زندگی به موقعیت خاصی برسیم، تا آخر عمر چیزی نخواهیم خواست و احساس خوشبختی به سراغ‌مان می‌آید. چیزی که در عمل اتفاق می‌افتد کاملاً متفاوت است. بعد از مدت کوتاهی دوباره دچار کسالت می‌شویم و دلیل اصلی این اتفاق آن است که خیلی‌وقت‌ها هدف و معنا برای ما اشتباه معنی می‌شوند. هدف نتیجه‌ای ا‌ست که یا به آن می‌رسیم یا نمی‌رسیم؛ اگر به هدف‌مان نرسیم می‌رنجیم، اما رسیدن به آن هم ضامن خوشحالی دائمی‌مان نیست. اما معنا یک مسیر است. مسیری بی‌انتها که اگر آن را کشف کنیم، برداشتن هر قدم در آن لذت‌بخش است. اگر جو به‌جای تعیین یک هدف بزرگ، معنای زندگی خود را پیدا می‌کرد و اهداف کوچک‌تر را همسو با آن پیش می‌برد، از خود و زندگی‌اش راضی‌تر بود.

بیشتر بخوانید:   روان‌درمانی تحلیلی: گفت‌وگوی عمیق میان مراجع و درمانگر

شخصیت روح شماره‌ی ۲۲

در این داستان یک شخصیت جالب دیگر به نام روح ۲۲ وجود دارد. روحی که افرد تاثیرگذار در تاریخ مانند مادر ترزا، آبراهام لینکلن و… هم نتوانسته‌اند معنای زندگی را به او نشان دهند و قانع‌اش کنند که زندگی ارزش زیستن دارد. تا اینکه روح کوچک خودش درمی‌یابد، زندگی به معنی لذت بردن از چیزهای کوچک و اتفاقات روزمره است. شاید همین خوشی‌های کوچک خود زندگی بوده‌اند که از کنارشان به راحتی گذر کرده‎ است.

دلایل انتخاب عدد 22

انتخاب عدد 22 برای این شخصیت اتفاقی نیست. با توجه به علم عددشناسی، عدد 22 از قدرتمندترین اعداد در نظر گرفته می‌شود. عدد 22 نشان‌گر دقت و تعادل است. این عدد سازنده است، به این معنی که قدرت دستیابی به مسائل غیرممکن را فراهم می‌کند.

افرادی که تحت تأثیر این عدد قرار دارند جاه‌طلب، با اعتماد به نفس، منظم و عمل‌گرا هستند؛ بسیار بصری و عاطفی، قابل اعتماد، صادق و مسئول. لازم است آن‌ها یاد بگیرند که افکار حاکم بر ذهن ناخودآگاه‌شان را کنترل کنند. این اشخاص اغلب در مورد زندگی انتخاب‌های دقیقی دارند. نکته این است که آن‌ها باید از ظرفیت و توان خود آگاه باشند وگرنه فرصت‌های زیادی را از دست می‌دهند.

شخصیت دوست سیاه‌پوست جو

یکی از کسانی که 22 در قالب بدن جو با او به گفت‌وگو می‌پردازد، یکی از دوستان آرایشگر و سیاه‌پوست جو است. او می‌گوید هیچ‎وقت دوست نداشته که آرایشگر شود و به دامپزشکی علاقمند بوده است، اما چون مدرسه‌ی آرایشگری ارزان‎تر از دامپزشکی است و همچنین به علت بیماری دخترش، نتوانسته آن حرفه را ادامه دهد.

بیشتر بخوانید:   دروغگویی

22 به او می‌گوید که حتماً یک آرایشگر گیرافتاده و ناراحت هستی، اما آرایشگر می‌گوید این‌طور نیست و او خوشحال‌ترین آدمی است که می‌تواند ببیند! او می‌تواند با افراد متفاوتی که روی صندلی اصلاح می‌نشینند گپ بزند و احساس خوبی با تغییراتی که در چهره‌شان ایجاد می‎کند به‌دست آورد.

آرایشگر به ۲۲ می‌گوید که مکالمه‌ی خیلی خوبی داشتند، زیرا این اولین‌بار است که جو راجع به چیزی غیر از موسیقی جاز با او صحبت می‌کند.

جو که بر خلاف دوست سیاه‌پوست آرایشگرش، چیزی از زندگی نفهمیده و فقط در پی آرزوهای دور و محال در موسیقی بوده است، شاید بیشتر از لذت موسیقی دور شده باشد. همین مکالمه‌ی کوتاه، بخش قابل توجهی از مفاهیم فیلم را به مخاطب منتقل می‌کند. اینکه احساس خوشبختی فقط در نتیجه‌ی رسیدن به اهدافی که خودمان در زندگی تعیین کرده‌ایم نیست و نباید انگیزه‌ی ما برای زندگی، فقط رسیدن به این اهداف باشد.

ارتباط شخصیت جو و 22

در قسمتی از انیمیشن  soulبا کمک یکی از دوستان 22، جو و او به زمین می‌روند. روح جو درون بدن یک گربه و 22 درون بدن بدون روح جو می‌رود. بدین صورت 22 فرصت بودن در زمین را پیدا می‌کند و اتفاقات فلسفی‌تر در ادامه می‎افتد. این‎بار جو موفق می‌شود با گروه موزیک مورد علاقه‌اش اجرا داشته باشد، اما پس از اجرا متوجه می‌شود احساس آن‌چنان خوشایندی هم ندارد. جو در تمام عمر منتظر این اتفاق بوده است و حالا حس می‌کند همه‌چیز خیلی عادی است.

مفهوم اگزیستانسیالیستی  انیمیشن soul

کل فیلم می‌خواهد به ما بگوید هدف نمی‌تواند برای همیشه انگیزه‌بخش و راضی‌کننده باشد و بعد از رسیدن به آن، ‌انگیزه‌ی ادامه دادن از بین خواهد رفت. باید بیاموزیم که برای زندگی کردن، از تک تک لحظه‌های زندگی‌، همان‌ها که ساده و پیش پا افتاده تلقی می‌شوند، لذت ببریم.

بیشتر بخوانید:   توانایی حل مسئله؛ کلید خوشبختی زوج‌ها

اگزیستانسیالیست‌ها به این مفهوم باور دارند که زندگی بی‌معناست مگر این‎که هر شخص خودش به آن معنا دهد. اگزیستانسیالیسم با پوچ‌گرایی متفاوت است. پوچ‌گرایی می‌گوید زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد، درحالی‎که اگزیستانسیالیست‌ها باور دارند که انسان باید معنا و هدف زندگی‌اش را خودش بسازد.

کلام آخر

انیمیشن soul به کارگردانی پیت داکتر در تلاش است ما با مفهوم زندگی کنار بیاییم و نسخه‌ای که می‌پیچد، ساده دیدن همه‌چیز و رهایی از دست اهداف بلندبالا است. رسیدن به برخی اهداف تنها برای افراد محدودی محقق خواهد شد و بقیه‌ی انسان‌ها به‌طور طبیعی ناکام می‌مانند. این فیلم تأکید می‌کند که پس از دست‌یافتنی‌شدن خیلی از رویاها، مزه‌شان از دست می‌رود. انسانی که در این مدار گیر می‌افتد، یا همواره در حسرت رسیدن به چیزی است، یا به آن چیز رسیده و مزه‌اش برای او از بین رفته است. شاید علت سرخوردگی خیلی از افراد همین باشد.