مینیمالیسم چیست؟
جنبش مینیمالیسم از دههی 1960 در امریکا و اروپا اوج گرفت. این گفته به معنای آن نیست که پیش از آن اثری از این پدیده در زندگی بشر نبوده است. ساده زیستن اساسا پیش از آغاز تولیدات انبوه و مصرفگرایی گسترده امری عادی در زندگی عموم مردم بوده است.
اگر بخواهیم توصیفی یک کلمهای بر معنای سبک زندگی مینیمال بیاوریم، میتوانیم آن را معادل خودکفایی بدانیم. البته این معادل، کاملا بیانگر واقعیت نیست. بشر در زندگی اجتماعی نیازمند دیگران است و دیگر نمیشود در جریان تند زندگی امروزی از ابزار و امکانات فناوری دور بود، اما حرکت به سوی خودکفایی راه رسیدن به زندگی مینیمال است. در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم نگاهی به سبک زندگی مینیمال میاندازیم.
شروع زندگی ساده دشوار است!
اساسا سبک زندگی مینیمال به مفهوم بالابردن مهارتها و تواناییهای شخصی و فاصله گرفتن از وابستگی به اشیاء و امکانات است. آری، این گفته بسیار اغراقآمیز است و نمیتوان حتی در خیال هم از آن پیروی کرد. با این حال، میتوانیم از آن به عنوان آموزههای مفیدی برای ساده زیستن یا بهتر است بگوییم راحت زیستن استفاده کنیم.
بیایید سعی کنیم از این تعریف اغراقشده دربارهی سبک زندگی مینیمال فاصله بگیریم و به تعریف ملموستر و جامعتری که امروزه در دنیا رایج است برسیم: «سبک زندگی مینیمال در گام نخست شیوهای برای خلاصی از ابزار و وسایلی است که عملا کارکردی در زندگی ما ندارند و صرفا فضای زندگیمان را اشغال کردهاند.»
بسیاری از وسایلی که در خانهمان دستوپاگیر شدهاند و دیگر جای مشخصی برایشان نداریم جایگزین توانمندیمان شدهاند. در خانهای کوچک که گنجایش پذیرایی از مهمانان فراوان را ندارد، چندین دست ظرف غذاخوری وجود دارد. انواع و اقسام چاقوهای آشپزخانهی رستورانی که حتی از کارکرد دقیقشان هم بیاطلاعیم صرفا خطر زخمزدن را زیاد کردهاند. صندلیها و مبلهای فراوان سر راهمان را گرفتهاند و صدای تلویزیونها از اتاقهای متفاوت در هم ادغام شده است.
انباردار وسایلمان نباشیم
بسیار خوب پس از این همه سال گردآوری وسایل راهی برای انبار کردنشان پیدا کردهایم. اما آیا حواسمان به هزینهای که صرف خرید و نگهداریشان میکنیم هست؟ شاید هم میگوییم هر چیز که خوار آید، روزی به کار آید… آری، در گذشته که در هر محدوده تعداد اندکی فروشگاه وجود داشت و تعداد مشتریان در فروشگاهها بیش از مانکنهای پلاستیکی بود و با یک اشاره بر تلفن هوشمند از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را به در خانه نمیآوردند، چنین گفتهای حکیمانه به نظر میرسید.
بدن: جعبهی ابزار طبیعی
در سبک زندگی مینیمال بر ارزش تجربه و ارجحیت آن به امکانات تاکید میشود. نجار ژاپنی مسنی را در ذهن متصور شوید که مثل نینجاها با چند ابزار ساده مثل مغار و اره و چکشی چوبی که به کمر بسته است خانهای شاهکار میسازد. حالا آن را با تصویر تکراری از کسانی مقایسه کنید که در کارگاههای تا دندان مجهزشان مجموعههایی تکراری و بیحس و حال از وسایلی میسازند که گاهی خودشان هم نمیدانند دقیقا به چه کار میآید.
بسیاری از ابزار و به اصطلاح گجتها (gadgets) جایگزین مهارتهایمان شدهاند. وقتی برای کوبیدن میخ بر دیوار دو ابزار بسیار سنجیده و دقیق مانند انگشتان سبابه و شصت به همراه داریم، چه نیازی به انبر مخصوص خواهیم داشت؟ مگر آنکه آنقدر از دستمان استفاده نکرده باشیم که تواناییش تحلیل رفته باشد. حالا در این صورت، چه تضمینی وجود دارد که بتوانیم آن انبر را درست در دست بگیریم.
طلای زندگی مینیمال وقت است
در سبک زندگی مینیمال صرفا مصرف بهینهی مادیات مد نظر نیست. وقت طلاست، پس شاید آن را هم بتوانیم از مادیات در نظر بگیریم. این که چه کاری برای معاش انجام میدهیم، چهقدر از وقتمان را به خودمان میرسیم، چه تفریحاتی را برای خود انتخاب میکنیم، چقدر به جسممان اهمیت میدهیم و… همهی این تصمیمها در تعیین سبک زندگی مینیمال دخیل است.
هنگامی که برای تفریح وقتمان را جلو تلویزیون صرف تماشای محصولات دیگران میکنیم، خودمان را از تولید بازداشتهایم. منظور تولید برای عرضه نیست، بلکه تولید خلاقیت و مهارت در زمینههایی است که دلمان را خوش میکند. فرض کنید که ویدئوی آهنگهای محبوبتان را روزی نیمساعت تماشا میکنید. اگر نیمی از این زمان را به نواختن یک ساز بگذرانید، شاید بعد از چند ماه بتوانید همین آهنگها، بلکه آهنگهایی بهتر و حتی آهنگهای خودتان را برای خود و دیگران بنوازید. یا مثلا اگر مشغول تماشای مسابقههای ورزشی هستید و از قابلیتهای بدنی ورزشکاران شگفتزده شدهاید، فراموش نکنید که بدن شما ساختاری یکسان با آنها دارد، برخیزید و خودتان را به آنها برسانید.
هر که بامش بیش برفش بیشتر!
سبک زندگی مینیمال مانند بسیاری از مفاهیم دیگر بیش از آنکه جلوهی بیرونی داشته باشد، گونهای وضعیت ذهنی است. اگر باور داشته باشید که نظام بدن شما یکی از پیچیدهترین دستگاههای موجود در هستی است، میتوانید قید بسیار از ابزار هزینهبر و جاگیر را بزنید.
عبارت معروف در مینیمالیسم کمتر بیشتر است (less is more) است. این جمله را یکی از هفت خردمند یونان باستان در حدود 2700 سال پیش گفته بود. این جمله کوتاه را به گونههای متفاوتی و در زمینههای متفاوت تفسیر و تعبیر کردهاند. هر کس میتواند برداشتی شخصی از آن کند، اما وقتی به این جمله فکر میکنیم نمیتوانیم عباراتی مانند هر که بامش بیش برفش بیشتر یا محدودیت خلاقیت میآورد را از آن جدا کنیم.
بسیاری ذهن انسان را قویترین ابزارش میدانند. تفکر ورزش ذهن است. وقتی برای رفتن از نقطهی الف به نقطهی ب در هر زمینهای مسیر تکراری و وسیلهای مشخص وجود دارد، دیگر برای طی این مسیر فکر نمیکنیم. اما اگر در مسیری ناشناخته باشیم یا وسیلهای برای به انجام رساندن کاری را نداشته باشیم، مجبور خواهیم شد قویترین ابزارمان را از انبار بیرون بکشیم و ورزشش دهیم. بنابراین میتوانیم بهطور طعنهآمیزی چنین در نظر بیاوریم که برای تقویت و ارتقاء مهمترین ابزار کمکیمان باید پول خرج نکنیم!
نهایتا باید در نظر داشته باشیم که به قول یکی از بزرگترین اندیشمندهای تاریخ بشر «همه چیز نسبیست.» آری، هیچ چیز صفر و صد ندارد و نباید در سبک زندگی مینیمال اغراق کرد. چشمپوشی یکباره از همهی امکانات و ابزار، بیآنکه مهارتی را جایگزین هر کدامشان کرده باشیم، بسیار خطرناک است.
از کجا شروع کنیم؟
برای رسیدن به سبک زندگی مینیمال قدم اول رهایی از شر وسایل اضافی نیست، بلکه اضافه نکردن به این مجموعه است.
به انباری بروید و وسایلی را که سالهاست به کارتان نیامده است یا فراموششان کرده بودید، به افراد محتاج یا مراکز بازیافت برسانید. اگر همچنان فضای فراوانی در انباری اشغال شده است، وسایلی را که در شش ماه اخیر به کارتان نیامده است، به طریق قبل از انباری خارج کنید. حالا که انباری خالی شده است، سراغ خانه بروید. هر گاه در خانه به شیئی برخوردید که بهنظرتان دستوپاگیر است آن را به انباری ببرید. این رویه را طبق برنامه انجام بدهید و برای هر کدام از آن وسایل بازهای حدود ششماهه در نظر بگیرید. اگر بعد از شش ماه به آن وسیله احتیاج پیدا نکردید از شرش خلاص شوید. یادتان باشد که وسایل و ابزار برای رفاه شما طراحی شدهاند و میهمان شما نیستند.
بهطور خلاصه باید گفت که:
- مینیمالیسم آشفتگی زندگی را کم میکند: محیط خلوت تمرکزتان را بالا میبرد.
- مینیمالیسم هزینهها را کم میکند: هزینههای اضافی را کم کنید و وسایلی را که به کارتان نمیآید بفروشید.
- سبز باشید: مصرفگرایی را کم کنید و تا میتوانید از وسایل استفاده کنید.
چند راه برای شروع سبک زندگی مینیمال
- از کمد لباس شلوغ دوری کنید: در هنگام خرید کیفیت را جایگزین کمیت کنیم.
- تا میتوانید دیجیتالی شوید: انبوه فیلمها یا مجلات یا لوحهای موسیقی را دیجیتالی کنید.
- برای چیزهای مهم جا باز کنید: وسایل و روابط و فعالیتهایی را که عمر کوتاهی دارند از زندگی حذف کنید.
- کمتر دنبال وسایل بگردید: وسایل را دستهبندی کنید و برای همهی وسایل جای منظم تعیین کنید.
- با زمین مهربانتر باشید: به جای آنکه هر جا میرسید بطری آب بخرید، یک بطری آب زیبا برای خود انتخاب کنید و همهجا همراه داشته باشید. این کار را برای همهی وسایلی هم که مکرر به کارتان میآید انجام دهید.
شاید زمان ببرد که بتوانیم سبک زندگی مینیمال داشته باشیم، ولی به امتحانش میارزد. وقتی آشفتگی فیزیکی را از زندگی حذف کنیم، بسیاری از آشفتگیهای کوچک زندگی که شاید هیچ وقت دلیلشان را هم نمیفهمیم از بین میروند. وقتی جلوی خرجهای ریزودرشت گرفته شود، اندوختههامان بیشتر میشود و وقت و سرمایهی بیشتری را میتوانیم به خودمان اختصاص بدهیم.
ارسال پاسخ