دوست داشتن خود باعث میشود به سطحی تازه از احساس شادی و امنیت دست پیدا کنیم. گاهی دنبال کسی هستیم تا ما را دوست بدارد و ما را تایید کند. درواقع، بهدنبال فرد دیگری هستیم که شادی را وارد زندگی ما کند. درحالیکه اگر آن فرد ما را ترک کند، اگر کسی از ما انتقاد کند یا در کاری شکست بخوریم، آن حس خوب هم محو میشود. منبع خوشی و آرامش، اول در درون خود ماست. اگر در روزمرهی خود حس خوشی نداریم، خوب است از خودمان بپرسیم: «من خودم را دوست دارم؟»
اگر به دنبال راههایی برای تقویت عشق به خود و ایجاد حس شادی و آرامش درونی هستید، مشاوره روانشناسی آنلاین میتواند به شما کمک کند تا به شناخت بهتری از خود برسید و راهکارهای موثری برای بهبود وضعیت روحیتان پیدا کنید.
دوست داشتن خود یعنی چه؟
آیا دوست داشتن خود را با پوشیدن لباس نو و قشنگ یا خواندن یک کتاب الهامبخش بهدست میآوریم؟ نه! درست است که با این کارها احساس خوبی تجربه میکنیم، اما نمیتوانند باعث شوند خودمان را دوست بداریم.
دوست داشتن خود، وضعیتیست که به ما حس خوشایندی میدهد. حس قدردانی نسبت به خودمان، که با رشد و پیشرفت روحی، روانی و بدنی، تقویت میشود. هم نقطه ضعف خود را میبینیم و هم نقطه قوتمان را. دیگر نیازی نمیبینیم مدام اشتباهها و کاستیهامان را توجیه کنیم. به نیازهامان توجه میکنیم و صرفا برای خوشایند دیگران، فداکاری نمیکنیم.
شاید این ارزشگذاری برای همهی افراد یکسان و یکشکل نباشد، چراکه ما نیازهای گوناگون و شخصیت متفاوتی داریم. مهم نیست چه اتفاقهایی در اطراف ما رخ میدهند. ما ارزشمند و دوستداشتنی هستیم. با انجام کارهایی ساده و با تمرینهای ذهنی، میتوانیم به حس دوست داشتن خود پروبال دهیم.
من خودم را دوست دارم؟
به پاسخ چند سوال ساده فکر میکنیم تا دریابیم چقدر برای خودمان ارزش قائل هستیم و خودمان را دوست داریم.
- حرف زدن با علاقه و محبت دربارهی خودمان
- در اولویت قراردادن خود
- سرزنش نکردن مداوم
- اعتماد کردن به خود
- روراست بودن با خود
- تعیین کردن مرزهای سالم برای خود
- مهربانی با خود
- بخشیدن خود در زمانی که به خودمان سخت گرفتهایم
راهکارهای تقویت حس دوست داشتن خودمان کدامند؟
۱. از بین بردن کمالگرایی
پیش از هر کاری، باید فکر کامل و بدون نقص بودن را از سرمان بیرون کنیم. ظاهر، هوش، زندگی، شغل، هیچ کدام اینها قرار نیست عالی و بدون ایراد باشد. ایدهی کمالگرایی یک اشتباه بزرگ است. ما اشتباه میکنیم و نباید برای اشتباه خودمان را سرزنش و قضاوت کنیم. همه کاستیهای خودشان را دارند.
۲. بیتوجهی به انتظار جامعه
جامعه گاهی انتظار غیرواقعی از افراد دارد. ما منحصربهفرد هستیم و نباید در هیچ زمینهای با دیگران مقایسه شویم. مقایسه کردن باعث میشود همیشه ناراضی باشیم و خودمان را سرزنش کنیم. بهتر است با گذشتهی خودمان مقایسه شویم. چقدر تواناییها و مهارتهامان را تقویت کردهایم؟ چقدر به سلامتی خود اهمیت دادهایم؟
۳. زندگی در لحظه
با نگاه کردن به اکنون و توجه به درون، دست از تلاش و رسیدن به مرحلههای بعدی برمیداریم. زمانی که خودمان را دوست داریم، اعتماد بهنفس و حس همدلی بیشتری تجربه میکنیم.
۴. پذیرش کنترل نداشتن بر زندگی
زندگی و حادثههایش در کنترل ما نیستند. اما میتوانیم پاسخ و واکنشمان به مشکلات را مدیریت کنیم. تصمیمی که دیگران میگیرند، آب و هوای محلی که در آن زندگی میکنیم یا چالشهای زندگی به خواست ما تغییر نمیکنند. ما تلاش میکنیم، بهترین کاری را که در توان داریم انجام دهیم و سعی میکنیم با مدیریت استرس، بهترین راهحل را برای روبهرو شدن با مشکلات برگزینیم.
۵. مرور احساس درونی
لازم است برای خودمان وقت بگذاریم. روی صندلی بنشینیم. لیوانی چای بریزیم و ببینم خلقوخویمان چگونه است. خیلی روزها مراقب احساسمان نیستیم و بهویژه به فکرهای منفی و سرزنشهایی که در سرمان میگذرند، توجه نمیکنیم. آیا این فکرها مفید هستند و میتوانند به حل کردن مشکل کمک کنند؟ باعث پیشرفت ما می شوند؟ و یا به ما عذاب وجدان میدهند؟ فکرهای سرزنشگر اغلب نهتنها کمککننده نیستند، بلکه اعتماد بهنفس را تحتتاثیر قرار میدهند. این فکرها مانعی برای دوست داشتن خود بهحساب میآیند.
۶. غذای سالم
آنچه از راه معده وارد بدن میشود، بر سلامت روان بیاثر نیست. کسانی که مدام برای خوردن هر لقمه غذا، عذاب وجدان را تجربه میکنند، وعدههای غذایی را با فشار روانی ترکیب کردهاند. رژیمهای عجیب و محدودکننده، لذت غذا خوردن را از بین میبرند و آن را به دلیلی برای شرمساری تبدیل میکنند. کافیست دقت کنیم غذای سالم در بشقاب بگذاریم و مراقب تندرستی خودمان باشیم.
۷. فعالیت بدنی
بیشتر افراد ساعتهای طولانی پشت میز مینشینند و زندگی بیتحرکی دارند. کسی که خودش را دوست دارد، به سلامتی بدنش اهمیت میدهد. در کنار زندگی کارمندی و روزمرگیهای بیحرکت، ساعتی در روز را به ورزش و فعالیت بدنی بگذرانیم.
بعضیها از بودن در محیط باشگاه انرژی میگیرند. بعضی دیگر ترجیح میدهند در خانه ورزش کنند. پیادهروی و استفادهی کمتر از ماشین راه دیگریست که از پوستهی بیحرکتی بیرون بیاییم.
۸. رهایی از ارتباطهای سمی
بعضی افراد مدام ما را سرزنش میکنند، از ما ایراد میگیرند و تواناییها و موفقیتهای ما را کمارزش میدانند. زمان آن رسیده این افراد را از دایرهی روابط خود حذف کنیم. معاشرت با کسانی که از ما حمایت میکنند و در زمانهای سخت زندگی به ما قوت قلب میدهند، بسیار ارزشمند است. یکی از راههای دوست داشتن خود همین است که رابطه با افراد سمی را محدود یا قطع کنیم.
۹. بخشش خود
چه کسی بدون اشتباه است؟ ما اغلب اشتباههای دیگران را میبخشیم، اما نوبت به خودمان که میرسد، بسیار سختگیرانه برخورد میکنیم. ممکن است تصمیم، رفتار یا اقدام ما باعث پشیمانی و شرمساری شده باشد. نباید تا ابد زیر بار شرمساری بمانیم. گذشته قابلتغییر نیست. اما ذهن ما میآموزد و قویتر میشود. خودمان را ببخشیم و برای تصمیمهای بهتر در آینده، آگاهی خود را بالا ببریم.
۱۰. دیدن تواناییها
ما که هستیم؟ همانی که بارها با مشکلات روبهرو شدهایم و در حد توان راهحلهای مختلفی از آستین بیرون آوردهایم. همانی که هر سال آگاهتر و قویتر از گذشته شدهایم. وقت آن رسیده بپرسیم: «خودم را دوست دارم؟» به خودمان ایمان داشته باشیم و با اعتماد بهنفس گام برداریم. مانند رفیقی دانا و مهربان از توانایی خودمان تعریف کنیم و از موفقیتها شادان شویم.
۱۱. فهرست کردن مثبتها
هر کدام از ما ویژگیهای قابلاحترامی دارد که گاهی فراموش میشوند. یکی از تکنیکهای تقویت دوست داشتن خود، فهرست کردن ویژگیهای مثبت است. صبوری، خلاقیت، دانش، اعتماد بهنفس، خونسردی در هنگام رخدادها، کنترل استرس، مدیریت زمان، هر کدام از این ویژگیها برگ برندهی ما برای گذر آسانتر از چالشهاست.
زمانی که در نگرانی غرق هستیم، فصل امتحانات دانشگاه رسیده، مصاحبهی شغلی در پیش داریم، سراغ این فهرست میرویم تا بهیاد آوریم چقدر توانایی داریم.
۱۲. یادگیری مهارتها
یکی از ویژگیهای افراد موفق این است که همیشه در حال یاد گرفتن هستند. دورهها و کتابهای آموزشی، مطالعه و آموختن کمک میکند اعتماد بهنفس بالاتری کسب کنیم. همچنین، قدرت ریسکپذیری را بالا میبرد. دانش بیشتر، توانایی بیشتر به همراه دارد. تغییر شغل یا رشتهی تحصیلی نگرانی کمتری ایجاد میکند، چراکه میدانیم دلیل این تغییر چیست و آگاهانه تصمیم گرفتهایم.
۱۳. مدیریت استرس
با یاد گرفتن تکنیکهای مدیریت استرس، از مشکلاتی مانند بیماریهای قلبی، چاقی، فشار خون بالا و افسردگی فاصله میگیریم. استرس مانع از تصمیمهای درست میشود و از سوی دیگر، سلامت ما را به خطر میاندازد.
سخن پایانی
تغییر درونی یک شبه و با خواندن یک مقاله رخ نمیدهد. اگر به دوست داشتن خود فکر میکنیم، باید بدانیم به تمرین نیاز دارد و زمان میبرد. هر بار که کمی بیشتر با خود مهربان باشیم، یک گام پیش رفتهایم. زندگی شگفتانگیز و زیباست. با دست کشیدن از سرزنش خود و دیدن تواناییها، با آرامش بیشتری زندگی خواهیم کرد. شما چقدر خودتان را دوست دارید و با خودتان مهربان هستید؟
1دیدگاه