درصورتیکه فردی بیشازحد به خود توجه کند و خودبزرگبینی وی به یک اختلال شخصیتی تبدیل شود، مبتلا به شخصیت خودشیفته شده است. نام اختلال شخصیت خودشیفتگی یا نارسیستیک، به افسانهای یونانی برمیگردد. طبق افسانه، جوانی به نام نارسیوس تصویر خود را در آب دید و عاشق آن شد. فرد مبتلا به این اختلال هم مانند نارسیوس از خودش تصویری غیرواقعی و ایدهآل ساخته و عاشق آن شده است. شاید متعجب شوید که این حالت میتواند ناشی از فقدان اعتمادبهنفس و احساس ناامنی عمیقی باشد که حتی خود فرد هم از آن بیخبر است.
در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به بررسی این اختلال شخصیتی پرداختهایم.
اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
در سال ۱۸۹۸ هاویلاک الیس فیزیکدان و مقالهنویس بریتانیایی، برای اولینبار خودشیفتگی (Narcissism) یا به فکر خود بودن بیمارگونه را بهعنوان اختلال روانی شناسایی و معرفی کرد. ویژگیهایی مانند خودانگارهی مغرورانه و وابستگی فانتزی، خونسردی و خودداری غیرمعمول تنها زمانی میشکند که اعتمادبهنفس فرد خودشیفته به خطر بیفتد.
قدرنشناسی نسبت به اطرافیان و سوءاستفاده از آنها، از ویژگیهای اختلال نارسیسم به شمار میرود. از نظر زیگموند فروید، خودشیفتگی یک مرحلهی طبیعی و عادی در رشد کودک به شمار میآید، اما اگر پس از دوران بلوغ روی دهد باید آن را نوعی اختلال روانی به حساب آورد.
علائم اختلال شخصیت خودشیفته
این اختلال معمولا در اوایل دوران بزرگسالی ظاهر میشود. افرادی که به این اختلال دچار میشوند تا مدتها ممکن است به آن پی نبرند چون برخلاف تصور ذهنی که از خودشان دارند است.
فردی که دچار اختلال خودشیفتگی میشود علائم زیر را نشان میدهد:
- دیگران آنها را فردی متظاهر و خودستا میبینند و دوری میکنند
- در روابطشان ناکام و ناموفق هستند
- هنگامی که اوضاع بر وقف مرادشان نیست، معمولا ناراحت، عصبانی و پریشان ظاهر میشوند
- دائما در روابط کاری و تحصیلی مشکلاتی خواهند داشت و ممکن است به الکل و مواد مخدر روی آورند
علل اختلال شخصیت خودشیفتگی
-
نقص در تربیت کودک
اختلالات شخصیتی معمولاً از دوران کودکی شکل میگیرند. تربیتی که باعث افزایش خودشیفتگی بیرویه و نادرست در کودکان میشود، میتواند به شکلگیری این اختلال در آینده کمک کند.
-
فرهنگ سازمانی یا اجتماعی
فرهنگ سازمانی یا اجتماعی که افراد را به ترویج خودشیفتگی و تعالی فردی تشویق میکند، ممکن است برخی افراد را به سمت اختلال شخصیت خودشیفته سوق دهد. این فرهنگ ممکن است توانمندیها را ترویج کند، اما در مواردی به افراط میانجامد.
-
تجربیات ناگوار
تجربیات ناگواری مانند نقدهای مداوم یا شکست در زندگی ممکن است باعث شود که فرد به دنبال افزایش خودشیفتگی بیش از حد شود تا از احساسات منفی فرار کند.
اصلیترین راهکارها برای مدیریت اختلال شخصیت خودشیفتگی
-
تحلیل عمیق خودشناسی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی باید به تحلیل عمیقی از خودشان بپردازند. شناخت دقیق از نقاط ضعف و قوت، ارزشها و هدفهای شخصی میتواند گام مهمی برای ایجاد تغییر در رفتارهای خودشیفته باشد.
-
پذیرش انتقاد و نظرات سازنده
آموختن از انتقادها و نظرات سازنده به افراد کمک میکند تا از خودشیفتگی زیاد دوری کنند و بهبود یابند. پذیرش این حقیقت که هیچکس کامل نیست و همیشه فرصت برای رشد و بهبود وجود دارد امری حائز اهمیت است.
-
آموزش مهارتهای اجتماعی
تقویت مهارتهای اجتماعی بهویژه مهارتهای ارتباطی، میتواند در کاهش خودشیفتگی و افزایش هماهنگی با دیگران موثر باشد. این مهارتها به فرد کمک میکند تا بهتر در شرایط اجتماعی شرکت کند و از تعاملات مثبت بهرهمند شود.
اعتماد به نفس و خودشیفتگی چه تفاوتی دارند؟
برخی از صفات اختلال شخصیت خودشیفته میتواند شبیه به اعتمادبهنفس به نظر برسد، درحالیکه این دو باهم یکسان نیستند. این دو موضوع کاملا متفاوت هستند و همانطور که قبلتر به آن اشاره شد خودشیفتگی، با احساس شدید اهمیت به خود، فقدان همدلی با دیگران، نیاز به تحسین بیش از حد و این باور که فرد منحصر به فرد است و مستحق برخورد ویژهتری نسبت به دیگران است تعریف میشود، اما اعتمادبهنفس در حقیقت ایمان به خود، استعدادها و تواناییهای خود است.
تمرین همدلی با دیگران کلید درمان خودشیفتگی
برای درمان اختلال شخصیت خودشیفتگی، فرد مبتلا باید برای مدتی تلاش در همدلی کردن با دیگران داشته باشد. لازم است مبتلایان به نارسیسیسم همواره تلاش کنند از زاویهی دید افراد دیگر به مسائل نگاه کنند و از تحمیل دیدگاه خود به آنها خودداری کنند. درک این موضوع که افراد از اقشار مختلف جامعه هستند و شخصیتها و تجربیات متفاوتی دارند، به درمان خودشیفتگی کمک فراوانی خواهد کرد.
کلام آخر
اختلال شخصیت خودشیفته یک چالش روانشناختی است که نیازمند پرداختن به علل اساسی و ایجاد راهکارهای مدیریتی برای درمان است. با توجه به اهمیت خودشناسی، پذیرش انتقاد و آموزش مهارتهای اجتماعی، افراد میتوانند بهبود یابند، از اثرات منفی این اختلال شخصیتی کاسته و زندگی بهتری را تجربه کنند.
ارسال پاسخ