برخی از متخصصان میگویند چیزی با عنوان تنبلی وجود ندارد، ما در دنیایی زندگی میکنیم که از اصل ما را به کارهای بیش از حد وادار کرده است. بیشتر افراد سختکوشی و تلاش فراوان را قدر میدانند. «تنبل» خطاب کردن اشخاص توهین بزرگی برای آنها محسوب میشود. با این حال بسیار پیش میآید که بیشتر ما برچسب تنبلی را بر خود یا بر دیگران بزنیم.
در پژوهشی در سال 2015 مشخص شد که بیشتر افراد بر این باورند که اکنون مردم بسیار تنبلتر از گذشته شدهاند. بعضی از متخصصان چنین انتقادی را نشانهای از فشار فرهنگی و روایتهای قدیمی میدانند و بر این باورند که نباید این انگشت اتهام را سوی افراد گرفت.
به بیان برخی از متخصصان در برخی باورهای فرهنگی این تفکر که مردم در نهان تنبلاند و باید به زور به بهرهوری روی بیاورند باوری کهن است و ریشهای عمیق در آن فرهنگها دارد. به بیان این متخصصان در چنین باوری سختکوشی نشان از درجهی والای اخلاقی فرد دارد. از سوی دیگر متخصصان میگویند که تغییرات امروزی در محیط کاری و فناوریهای همراه و سیار سبب شده است که دید ما دربارهی وضعیت تنبلی تغییر کند. امروزه ما حتی در اوقات فراغت نیز تنها نیستیم و این توقع وجود دارد که همیشه نمونه و معیار شاغلی بینقص باشیم. این امر بار هنگفت روانی بر دوش ما مینهد و خطر شدید از پا در آمدن را پیش پایمان میگذارد.
دکتر پرایس (Dr. Price) از دانشگاه لویولا در شیکاگو (Loyola University in Chicago) در کتاب اخیرش با عنوان تنبلی وجود ندارد (Laziness Does Not Exist) چنین نظر میدهد که برداشتی که مردم از تنبلی دارند درکی اشتباه است. به گفتهی وی: «وقتی به نظر میرسد که فردی بیانگیزه است، دلیلش آن است که بیش از حد خسته یا آسیب دیده و به حمایت نیاز دارد یا از نظر منطقی انگیزهای برای مشارکت در آن کار نمییابد.»
برخی دیگر از متخصصان چنین دید مخالفی با وجود تنبلی ندارند. برخی این پدیده را با اهمالکاری و عادت به تعلل در امور مربوط میبینند. این پدیده در روانشناسی به دقت بررسی و تشریح شده است. به نظر ایشان در مطالعات مشخص شده است که چرا، چه وقت و چگونه افراد دست به عمل تنبلی میزنند و اگر این امر مشکل محسوب میشود چطور میشود با آن مواجه شد.
در این مطلب از بلاگ همراهتم به موضوع تنبلی میپردازیم.
تنبلی چیست؟
نخست آن که «تنبلی» اصطلاح رسمی بالینی در رشتهی روانشناسی (یا پزشکی) محسوب نمیشود. پزشک یا روانشناس در فرد تنبلی را تشخیص نمیدهد. با این حال، برخی روانشناسان سعی کردهاند تنبلی را به همان صورت که در فرهنگ عامه استفاده میشود شرح دهند.
طبق یک تعریف تنبلی را میتوان قصور در اجرای عملی محسوب کرد که فرد آگاهانه و ارادی متعهد به انجامش شده است، حال ممکن است این امر مثلا بر اثر اهمال در تلاش کافی فرد بوده باشد.
طبق این تعریف مثلا دانشآموزی که به دلیل اختلال در تمرکز نمیتواند تکالیفش را به انجام برساند در دستهبندی تنبلی جای نمیگیرد، در حالی که دانشآموزی که میتواند از پس تکالیفش بر بیاید ولی تصمیم میگیرد که از زیر بار آن شانه خالی کند تنبل به حساب میآید. به همین دلیل است که معمولا تعریف تنبلی در پژوهشهای روانشناسی به چشم نمیخورد. اما مفهومی نزدیک به آن در پدیدهای کاملا مرتبط دیده میشود: اهمال کاری و تعلل در امور.
هر دو این کلمات برای بیمیلی به تلاش به کار میرود و ما نیز همواره از این دو کلمه برای اعتراض به دیگران استفاده میکنیم. ولی نمیتوان «تنبلی» و «اهمالکاری» را همواره به جای یکدیگر به کار ببریم. دکتر پیچیل (Dr. Pychyl) روانپزشک میگوید: «اهمالکاری تاخیر خودخواستهی در عملی ارادی است.» برای آن که عملی اهمالکاری یا به تعویق انداختن محسوب شود، فرد باید نخست نیت انجام کاری داشته باشد و سپس تصمیم بگرید که این کار را نکند.
اگر فردی میل به انجام کاری یا نیتی برای اقدام به کاری را نداشته باشد، ممکن است از سوی دیگران به وی برچسب «تنبل» بخورد، ولی این خصوصیت از نظر روانشناختی با اهمالکاری یکی نیست. دکتر پیچیل میگوید: «همهی ما کارهایی را به تاخیر میاندازیم، ولی اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها گونهای منحصر به فرد از تاخیر است که هیچ تاثیر مثبتی ندارد و آسیب به خود محسوب میشود.»
در پژوهشها آمده است که حدود 20 درصد از بزرگسالان و تقریبا نیمی از دانشجویان با اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها کلنجار میروند. شناسایی مواردی که اهمال یا تعویق عمدی در کار صورت گرفته است تقریبا ساده است، ولی نمیتوان به همین سادگی موارد تنبلی را شناسایی کرد.
شناسایی اهمالکاری اهمیت فراوان دارد زیرا تقریبا همهی ما در مواقعی کارها را به تعویق میاندازیم و این امر ما را در دستهی افراد تنبل قرار نمیدهد. هیچ یک از ما نمیتواند پیوسته بیتوقف کار کند. همهمان برای استراحت یا خواب دست از کار میکشیم. همهمان کارهایی برای تفریح و گذران با فراغت زمان صورت میدهیم که پربازده به حساب نمیآید. حال دقیقا کی میتوان فقدان عمل را تنبلی دانست؟ همه ما فکر میکنیم به محض دیدن تنبلی آن را میشناسیم. به هر حال به نظر متخصصان تنبلی تعریفی ذهنی و شخصی است.
عوامل تنبلی چیست؟
نخست، باید تقریبا همهی مطالعاتی که دربارهی «تنبلی» و با تمرکز بر اهمالکاری است را در نظر بگیریم. مجددا باید بگوییم که تنبلی مفهومی غیرتخصصی و غیررسمی و سلیقهای است. ممکن است نظر یک نفر دربارهی تنبلی مطابق نظر دیگری دربارهی روز دشوار کاری باشد. اگر بنا بوده است کاری را صورت دهید و این کار را نکردهاید، ممکن است آن را تنبلی بخوانید، ولی به احتمال فراوان یک روانشناس آن را اهمالکاری در نظر خواهد گرفت.
ساز و کار انطباقپذیری یا سازگاری
دکتر پیچیل میگوید: «بسیاری از مردم فکر میکنند که اهمالکاری و به تعویق انداختن امور مشکل مدیریت زمان است، ولی در واقع مشکل مدیریت احساسات و عواطف محسوب میشود. فکر کردن دربارهی به انجام رساندن یک کار ممکن است اضطراب یا صرفا بیزاری ایجاد کند و فرد با دست کشیدن از آن کار از شر عواطف منفی خلاص میشود.»
وی توضیح میدهد که اهمالکاری ساز و کار انطباقپذیری عقلانی و کارآمد برای مواجهه با احساسات نامطلوب است.
سن و سال
دکتر پیچیل میگوید که شاید این پدیده تا حدودی ناشی از توسعه و رشد مغز باشد. قشر جلوی مغز که به برنامهریزی، تصمیمگیری، تمرکز و دیگر «کارکردهای اجرایی» مربوط است تا اواخر دههی سوم زندگی فرد کاملاً شکل نمیگیرد. از آن جایی که این بخش از مغز در ادارهی انگیزشهای عاطفی فرد نقش دارد و رفتاری که نیازمند چشمانداز درازمدت است را هدایت میکند، عجیب نیست که نوجوانان بیش از بزرگسالان گرایش به تعویق در کارها و اهمالکاری دارند.
هر چه فرد جوانتر باشد بیشتر بر اصل لذت در عمل متکی است. در مغز نوجوانان اولویت دادن به مدرسه در برابر بازی کامپیوتری دشوار است و آن را گونهای بار اضافه میداند که هیچ منفعت و انگیزهی فوری ندارد.
عامل رفتارهای عادتی
مشکلی که ممکن است پیش بیاید آن است که اهمالکاری مانند دیگر خصوصیتهای رفتاری تبدیل به عادت شود. اگر مغز شما فرا بگیرد که خود را از طریق اجتناب از کارها و وظایف غیرخوشایند در مواجهه با آنها مطابقت دهد، ترک این گونه واکنش دشوار خواهد شد. عادتها از تکرار پیوستهی اعمالی که لذت آنی میدهند شکل میگیرند.
محیط
برخی دیگر از پژوهشگران گفتهاند که تنبلی گرایش رفتاری است که ممکن است از دیگران فرا گرفته شود (و به احتمال فراوان در آن ممارست شود.) اگر همکاران در اطراف شما آشفته کار کنند یا از زیر کار در بروند، به احتمال فراوان شما نیز چنین خواهید کرد.
انرژی و اراده (و خواب)
انرژی یا اراده ـ یا فقدان این دو ـ نیز ممکن است سبب اهمالکاری شود. پژوهشها نشان داده است که وقتی کارکنان شیفتی کمخوابی داشته باشند، اراده آنها افول پیدا میکند و احتمال اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها در آنها بیشتر خواهد شد.
شاخصههای شخصیتی
دکتر پیچیل میگوید که شاخصههای شخصیتی نیز شاید به اهمالکاری و تعویق در انجام امور بینجامد. از این شاخصهها میتوان به وظیفهشناسی پایین و شتابزدگی در کار اشاره کرد. حتی گونههایی از کمالگرایی نیز ممکن است در روند کار تعویق بیندازد.
عوامل انحرافی
عوامل انحرافی نیز محرک قدرتمندی برای اهمالکاری و به تعویق افتادن کارها است. عناصر فناوری که اکنون ما را احاطه کرده بسیار مشکلزا است. زنگهای اعلان پیامها و رسانههای اجتماعی و دیگر عوامل وسوسهگر شروع به کار پیچیده و تمرکز و استمرار در آن را برای بسیاری از ما دشوار میکند.
آیا تنبلی برای سلامت خطر دارد؟
پژوهشهای متعددی از اثر تنبلی ـ یا آن چه تنبلی خوانده میشود ـ بر سلامت و تندرستی وجود ندارد. اما شواهدی وجود دارد که اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها ممکن است سبب اختلال در شروع به الگوهای رفتاری مفید، از جمله ورزش یا رژیم غذایی سالم یا آموختن مهارت جدید، شود.
همچنین در میان کسانی که با مشکل اهمالکاری کلنجار میروند شواهدی بر ایجاد پریشانی وجود دارد که خود این مشکل به اضطراب، بدحالی و کاهش میزان سلامت منجر میشود.
شش راهنمایی برای کاهش تنبلی
متخصصان گوناگون برای کمک به رفع آن چه افراد در خود با عنوان تنبلی میبینند رویکردهای متفاوتی را ارائه میدهند. برخی به شما یاد میدهند که به خود خرده نگیرید یا عادتهایی را برگزینید که جلوی عوامل انحرافی را بگیرد.
-
از کارها کم کنید
برای مواجهه با تنبلی نباید هدف خود را بر اقدامات بیشتر بگذارید، بلکه باید اولویتها را شناسایی کنید و از کارهای اضافی پرهیز کنید و انرژی خود را بر کارهای مهم متمرکز کنید. فهرست وظایف خود را حتی نصف کنید.
-
هدف را روشن کنید
گاهی اهمالکاری و تعویق در کارها صرفا به دلیل «نیت مبهم» است. مثلا وقتی میخواهید خانه را تمیز کنید ممکن است مردد بمانید که باید از کجا شروع کنید یا آن را تا چه حد اساسی تمیز کنید. در این صورت میتوانید برای مثال تعیین کنید که تعطیلات آخر هفته کابینتهای آشپزخانه را تمیز کنید و هفتهی بعد مشغول پاکسازی اتاق خواب شوید. یا مثلا اگر بخواهید برای بهبود سلامت ورزش کنید، بهتر است نوع ورزش مد نظر را انتخاب کنید و برای ترم جدید ثبت نام کنید.
-
فرایند کار را مفرح کنید
از نظر دکتر وود (Dr. Wood) یکی از فنون شکلگیری عادت «تکرار و تکرار و تکرار» است. او میگوید: «ما به احتمال فراوان کارهایی که برایمان خوشایند است را تکرار میکنیم. بنابراین، موردی را در رفتار جدیدی که میخواهید به آن عادت کنید پیدا کنید که در نظرتان مفرح است.»
-
تمرین تمرکز بر یک کار در آن واحد و پرهیز از عوامل انحرافی مرتبط با فناوری
برای آن که کاری را به انجام برسانید ـ یا برای شروع یک کار جدید ـ باید بتوانید از عوامل انحرافی اجتناب کنید و بر یک کار تمرکز کنید. فناوری این کار را بسیار دشوار کرده است، بنابراین در هنگام شروع کار جدید از قید برنامههای گوشی هوشمند رها شوید و اگر به راهنما نیاز دارید از کتابهای چاپی بهره بگیرید.
-
ذهنآگاهتر باشید
دکتر پیچیل میگوید اهمالکاری تا حد فراوانی از عادتها برمیخیزد. ممکن است فرد طبق عادت در اجرای کاری اهمال کند یا در مواجهه با کاری خاص دچار اضطراب یا احساسات ناراحتکننده شود. تمرینهای ذهنآگاهی بسیار مفید است و ذهن را در زمان حال نگه میدارد و آگاهی بیقضاوت را که بسیار مفید است در فرد نهادینه میکند. آگاهی از افکار و حالات در هنگام اجرای کار ممکن است مانع گرفتاری در عادتها شود.
-
از خود خرده نگیرید
در تحقیقی بر دانشآموزانی که در یک امتحان موفقیت نداشتند مشخص شد که آنهایی که خود را بخشیدهاند و دیگر به شکست خود فکر نکردهاند، کمتر از آنهایی که به خود خرده گرفتهاند در امتحان بعدی نیز ناموفق بوده و دچار اهمالکاری شدهاند.
کلام آخر
بسیاری از متخصصان بر این باورند که «تنبلی» واژهای غیرتخصصی و عامیانه است، زیرا این گونهی رفتاری ممکن است از مشکلاتی دیگر ناشی شود. مشکلاتی چون انباشتگی کارها بر دوش فرد، مشکلات خلق و خو و روحیه، اختلال در تمرکز یا اهمالکاری ممکن است سبب شود که فرد تنبل به نظر برسد. گاهی فقدان علاقه به وظیفهی محوله سبب آن است که اهمالکاری فرد بهمنزلهی تنبلی برداشت شود.
در هر حال بهترین کار در مواجهه با تنبلی، چه در میان کارکنان و چه در میان نزدیکان و چه در خود، آن است که در عوض توبیخ و ملامت به ریشهی این رفتار پی ببریم و سعی در رفع مشکل اصلی داشته باشیم.
ارسال پاسخ