من همراهتم! حال خوب را با مشاوره از ما تجربه کن

کتاب می دانم چرا پرنده در قفس می خواند

معرفی و نقد کتاب می دانم چرا پرنده در قفس می خواند
کتاب می دانم چرا پرنده در قفس می خواند نوعی زندگینامه است که مایا آنجلو آن را نوشته است

کتاب می دانم چرا پرنده در قفس می خواند نوعی زندگینامه است که مایا آنجلو آن را نوشته است. این کتاب داستان سال‌های ابتدایی عمر مایا آنجلو‌ست. او شاعر و نویسنده‌ی آفریقایی-آمریکایی‌ست. او این کتاب را در چند بخش نوشته است تا به خوانندگان راه امیدواری را نشان دهد. موضوع کتاب با مایه‌های مبارزه با نژادپرستی‌ست و سعی دارد با بیان تجربیات تلخ نویسنده، راه امیدواری را به نسل جوان نشان دهد.

درباره‌ی نویسنده می‌دانم چرا پرنده در قفس می‌خواند

مایا این کتاب را در سن چهل سالگی نوشت و تا قبل از آن در مشاغل زیادی مانند آهنگسازی، خوانندگی، بازیگری، کارمندی حقوق مدنی، روزنامه‌نگاری و معلمی تجربه داشته است. او در اواخر دهه‌ی 50 به انجمن نویسندگان هارلم (Harlem Writers Guild) پیوست و در همان‌جا با جیمز بالدوین (James Baldwin) مربی نویسندگی خود آشنا شد.

با اوج‌گیری سخنرانی‌های مارتین لوترکینگ (Martin Luther King Jr) مایا به جنبش حقوق مدنی پیوست. او چندین سال در غنا بازیگری و روزنامه‌نگاری کرد و درس داد. حتی مالکوم ایکس (Malcolm X) پیش از مرگش او را به کار دعوت کرد. مایا زنی فعال و بااراده بود که سعی داشت مرزهای نژادی را از بین ببرد.

زمانی که مارتین لوترکینگ ترور شد، مایا افسرده شد. دوست و مربی اش بالدوین او را به یک مهمانی دعوت کرد تا روحیه‌اش را بازیابی کند. در این مراسم نویسندگان آمریکایی-آفریقایی زیادی حضور داشتند. طی این مراسم تک‌تک حاضرین مشغول تعریف کردن داستان‌های بامزه‌ از کودکی خود بودند و مایا هم چند داستان از زمان کودکی اش تعریف کرد. همه‌ی حاضرین تحت تاثیر داستان‌های مایا قرار گرفتند. رابرت لومیسِ ویراستار (Robert Loomis) روز بعد با مایا تماس گرفت و او را برای نوشتن ترغیب کرد.

بیشتر بخوانید:   چگونه خواندن کتاب سه شنبه ها با موری، به شما زندگی کردن می‌آموزد؟

داستان کتاب می‌دانم چرا پرنده در قفس می‌خواند

داستان کتاب می‌دانم چرا پرنده در قفس می‌خواند

این کتاب زندگی‌نامه ای است که از 3 تا 17 سالگی مایا را روایت می‌کند. مایا آنجلو و برادرش بیلی توسط والدین خود ترک شده و به خانه‌ی مادربزرگ و عمو‌شان فرستاده می‌شوند. در سراسر کتاب تاثیر دردآور رهاشدگی این دو فرزند دیده می‌شود. مردم به آن دو، به چشم دو بچه‌ی آواره نگاه می‌کنند و حتا به آنها برچسب چمدان می‌زنند زیرا دائماً در حال جابه‌جایی هستند. این دو بچه مدت زیادی تلاش می‌کنند که توسط جامعه پذیرفته شوند.

مشکلات زیادی برای دو کودک سیاه‌پوست که در همسایگی سفیدپوستان نژادپرست زندگی می‌کنند وجود دارد که کم‌ترین آن تحقیر شدن است. با وجود اینکه مامان (مادربزرگ) ثروتمند و صاحب یک فروشگاه بزرگ است، اما نگاه سفیدپوست‌های منطقه به او و نوه‌هایش بسیار تحقیرآمیز است.

متأسفانه در دنیایی که مایا و برادرش در آن زندگی می‌کنند، زیبایی براساس سفید بودن تعریف می شود. او به عنوان یک دختر آواره‌ی طردشده باید با اضطراب اجتماعی، بی‌مهری و ناخواسته‌بودن کنار بیاید. این باور و تلاش خصمانه‌ی دنیای بی‌رحم اطرافش، او را از زیبایی خود مأیوس می‌کند، به‌طوری که مایا می‌پذیرد زیبا نیست. دور شدن مایا و بیلی از والدین خود یک طرد روانی بود که باعث شد آنها برای عشق، پذیرفته شدن و ارزش خود بجنگند.

نویسنده وقتی می‌خواهد از خودش صحبت کند، از دو عنوان «من» و «مایا» استفاده می‌کند. زمانی که صحبت از کودکی باشد، عنوان مایا را انتخاب می‌کند و وقتی از خودش می‌خواهد بگوید، فارغ از سن‌و‌سال از عنوان من استفاده می‌کند.

بیشتر بخوانید:   سیری در کتاب هنر عشق ورزیدن: عشق تنها پاسخ عاقلانه به مسئله انسان

نویسنده کتاب را به سه بخش ورود، اقامت و عزیمت تقسیم می‌کند. این 3 بخش هم از نظر جغرافیایی و هم از منظر روانی کارکردهای منحصر‌به‌فردی دارند. درواقع هدف آنجلو از نوشتن این کتاب نشان دادن سفر روانی اش از ناامنی به سمت احساسات ارزشمندی‌ست که با مادر شدن در پایان کتاب به دست آورده است.

مایا شخصیتی‌ست که می‌تواند برای هر دختر سیاه‌پوستی که قربانی نژادپرستی‌ست، الگوی خوبی باشد. او می‌تواند با تأثیرپذیری از زندگی و خودآگاهی مایا از یک دختر افسرده‌ با عقده‌های حقارت، تبدیل به یک دختر قوی و مستقل شود.

نفوذ و تأثیر کتاب «می‌دانم چرا پرنده در قفس می‌خواند»

نویسندگان زن زیادی بین سال‌های دهه‌ی 60 و اوایل دهه‌ی 70 از زندگی نامه ی خود استفاده کردند تا شیوه‌های نوشتن در مورد زندگی و هویت زنان را درجامعه‌ای مردسالارانه تحت تاثیر قرار دهند. اما تا این زمان زنان سیاه‌پوست در داستان‌ها و زندگی‌نامه‌های آفریقایی-آمریکایی به‌طور واقع‌گرایانه به تصویر کشیده نمی‌شدند.

به عبارتی مایا آنجلو یکی از اولین زندگی‌نامه‌نویسان سیاه‌پوستی بود که معنی قدرتمند و معتبری از زنانگی آفریقایی‌-آمریکایی ارائه کرد. او تلاش کرد درک صحیحی از زندگی همراه با عشق را به زنان سیاه‌پوست اهدا کند و تلخی و ناامیدی را از آنها بگیرد.

این کتاب در سال 1970 برنده‌ی جایزه‌ی ملی کتاب آمریکا شد و در سال 2011 مجله‌ی تایم آن را به عنوان یکی از 100 کتاب تاثیرگذار انگلیسی در دنیا معرفی کرد.

با توجه به موضوع بخشی از کتاب که درباره‌ی تجاوز وحشتناکی است که در کودکی به نویسنده شده و بخش دردناکی از زندگی مایا آنجلو را به تصویر می‌کشاند، منتقدانی هم داشته است. برای مثال والدین زیادی با تدریس این کتاب در برنامه‌های درسی دبیرستانی فرزندان‌شان مخالفت کردند. بنابراین معلم‌ها با حذف این کتاب از فهرست‌ مطالعه و کتابخانه‌های مدارس و جایگزینی کتاب‌های مناسب‌تر برای این رده‌ی سنی، به نگرانی‌های والدین پاسخ دادند.

بیشتر بخوانید:   خلاصه ای از کتاب مغز شما همیشه گوش می ‌دهد

اگر یک عنصر پایدار در جوانی نویسنده‌ی کتاب «می‌دانم چرا پرنده در قفس می‌خواند» وجود داشته باشد، وابستگی او به کتاب است. کتابخانه‌ی عمومی پناهگاهی آرام است که مایا وقتی بحرانی را تجربه می‌کرده، به آن پناه می‌برده و برای طردشدگی اجتماعی خود مهارت‌آموزی می‌کرده است. قدرت قصه‌گویی مایا از عوامل زیادی تأثیر می‌گیرد.

یکی از این عوامل تجربه‌ی چند سال لال بودن مایا پس از یک بحران روانی‌ست. او در این زمان مهارت‌های زیادی برای شنیدن خوب و صحیح به‌دست می‌آورد که در نهایت به هنر قصه‌گویی او بدل می‌شود. او با علاقه‌ی زیادی که به خواندن و مطالعه کردن داشته است، مهارت زیادی در بیان داستان های زندگی برده‌ها با زبان شعر و نثر دارد. او دو بار کتاب مقدس را خوانده و بخش‌های زیادی از آن را حفظ کرد. درواقع معنویت آفریقایی-آمریکایی، بر تمام نوشته‌های آنجلو تأثیر گذاشته و او را در بیان سنتی و طنازانه‌ی خرد جمعی این جامعه متبحر کرده است.