نکتهی اول: حرفها و برخوردهای یک کارفرما را به تمام کارفرمایان تعمیم ندهید. حتی اگر دیوانه هم باشید.
حتما کارفرمای دیوانهتری هست که شما را استخدام کند. کار شما پیداکردن آنهاست.
نکتهی دوم: کارفرمایان بیشتر از آنکه بخواهند در مورد شما بدانند، مشتاقند بدانند که شما در مورد آنها چه میدانید. پس قبل از مصاحبه، دربارهی آنها اطلاعاتی گردآوری کنید.
نکته سوم: به قرار ملاقات احترام بگذارید و در طول مصاحبه بر این نکته تاکید کنید که چقدر طالب این دیدار بودهاید.
نکتهی چهارم: سعی نکنید کار را را گدایی کنید. مصاحبه را برای خود به یک دیدار دوطرفه خوشایند تبدیل کنید.
نکتهی پنجم: به سوالی که در مورد ویژگیهای شماست سنجیده پاسخ دهید. سعی کنید سوال آنها را با سوال جواب ندهید و کوتاه و مختصر به شرح ویژگیها و تواناییهای خود بپردازید.
نکتهی ششم: سعی کنید نیمی از زمان مصاحبه را در اختیار بگیرید.نه کمتر و نه بیشتر.
نکتهی هفتم: به پرسشهای مصاحبهکننده در بازهی زمانی 20 ثانیه تا 2دقیقه جواب دهید.
نکتهی هشتم: کارفرمایان از ریسک در استخدام متنفرند و تلاش میکنند افرادی را به استخدام خود درآورند که بیش از آنچه به آنها پرداخت میشود، پولساز و سودآور باشند. در نتیجه کارفرما میخواهد بداند آیا شما بخشی از راهحلهای شرکت خواهید بود یا بخشی از مشکلات.
نکتهی نهم: برای پیروزی در مصاحبه به وضع ظاهر، لباس و بوی بدن و دهان خود رسیدگی کنید.
نکتهی دهم: از مهارتهای جانبی همچون مهارتهای کامپیوتری، برخورد خوب و وقتشناسی بهره مند باشید.
نکتهی یازدهم: نمونههایی از کارهایتان را به صورت عکس یا فیلم برای اثبات تواناییهایتان، به همراه خود داشته باشید.
نکتهی دوازدهم: در طول مصاحبه از کارفرمایان قبلی خود بدگویی نکنید.
نکتهی سیزدهم: کارفرمایان اهمیت چندانی به گذشتهی شما نمیدهند. پس چندان لازم نیست در مورد گذشتهی خود داستانسرایی کنید. آنها فقط از گذشتهتان میپرسند تا بتوانند برخورد و رفتار شما را در آینده پیشبینی کنند.
نکتهی چهاردهم: هر چقدر سوالات مصاحبهکننده از گذشته به زمان حال و آینده برسد، بیشتر به نفع شماست. و هر چقدر بیشتر دربارهی گذشته باشد، شانس شما را برای استخدام از بین میبرد.
نکتهی پانزدهم: پیش از ترک جلسهی مصاحبه، سوالاتی دربارهی استخدام خود و یا مدت زمانیکه باید منتظر دریافت خبری از آنها باشید، بپرسید.
نکتهی شانزدهم: حتما و حتماً یادداشتهای تشکر را در همان روز و بعد از مصاحبه به دفتر کارفرمایان ارسال کنید.
بازیابی خود
اگر میخواهید زمینهی شغلی خود را به آنچه واقعاً خواهانش هستید عوض کنید، میبایست از این پس در جواب سوال شما که هستید؟ عبارات «من کارگر ساختمانیام»، «من یک فروشندهام» و یا «من یک حسابدارم» را متوقف کنید. این عبارات شرحی از گذشتهی شماست. در عوض میبایست اینگونه پاسخ دهید: «من فردی هستم که … »
«من فردی هستم که … در انجام این یا آن کار مهارت دارم.»
«من فردی هستم که … در خصوص این یا آن موضوع بسیار میدانم.»
برای تصمیمگیری در مورد خودتان و آیندهتان سه قانون وجود دارد که باید دربارهی خود به سرانجام برسانید:
-
جمعآوری: هرچه از خود میدانید روی تکه کاغذی جمعآوری کنید.
-
سازماندهی: تصویری (مثلاً یک گل) را روی کاغذ بکشید و تمام اطلاعات را روی آن سازماندهی کنید.
-
اولویت بندی: این اطلاعات را بر اساس اهمیتی که برایتان دارند، اولویتبندی کنید.
اطلاعات فوق را در یک نمونهی دستهبندی شده در قالب یک گل با هفت گلبرگ به شما عرضه میکنیم:
گلبرگ اول: علوم دلخواه و زمینههای مورد علاقهام
برخی از این علوم مربوط به اندوختههای گذشتهتان میشود و برخی مربوط به آنچه علاقمندید در آینده کسب کنید. نتایج به دستآمده را در جولی بر حسب میزان تخصص و میزان اشتیاق خود به آنها مرتب کنید.
گلبرگ دوم: افرادی که ترجیح میدهم با آنها کار کنم
افراد پیرامونی ما به دو دستهی انرژی بخش و انرژی گیرنده تقسیم میشوند. همچنین در ارزیابی دیگری افراد پیرامونی به 6 دسته افراد واقعگرا، جستجوگر، هنرمند(خیال باف و نوآور)، اجتماعی، خطرپذیر (کارآفرینان) و منظم تقسیم میشوند و هر یک از ما به 3 دسته از این افراد علاقمندیم. اما این شما هستید که باید این 3 دسته را تعیین کنید.
گلبرگ سوم: آنچه میتوانم و دوست دارم انجام بدهم
مهارتهای قابل انتقال خود را ارزیابی کنید و ببینید آیا در راستای آنچه میخواهید انجام دهید، نیازمند به آموزش جدیدی هستید یا تواناییهایتان برای انجام دادنش کافی است؟ سعی کنید مهارتهایتان را با وجوه شخصیتیتان اشتباه نگیرید. در واقع این دو به کمک هم میایند اما یکی نیستند. به عنوان مثال یکی از ویژگیهای شخصیتی شما ممکن است «توجه به جزییات»، و یکی از مهارتهایتان «انجام تحقیق» باشد. حال توجه به جزییات در راستای انجام تحقیق کمک شایانی به شما خواهد کرد.
گلبرگ چهارم: شرایط کاری دلخواه من
شرایط کاری سالم میتواند شادی شما و به تبع تاثیر ِکاری شما را افزایش دهد. برخی از شرایط ناسالم بدین صورتاند: اتاقهای کاری بدون پنجره، نظارت بیش از اندازه توسط مدیران، محیط های پر سروصدا و… . این شرایط میتوانند باعث سرخوردگی شما شوند.
گلبرگ پنجم: میزان حقوق و دستمزد دلخواه من
در تحقیقی که در سال 2010 از پاسخ 450000 نفر در آمریکا منتشر شد، مشخص شد که نسبت درآمد با شادی، رابطهی مستقیمی دارد. سعی کنید دستمزد بالایی طلب کنید البته باید توضیح دهید دلیل درخواست این دستمزد بالا دقیقاً چیست.
گلبرگ ششم: محل دلخواهم برای زندگی
در این گلبرگ به ترتیب شهرها و یا محلههایی که برای زندگی خود میپسندید را نام ببرید. این مکانها میتوانند برای آینده یا دوران بازنشستگی شما در نظر گرفته شوند.
گلبرگ هفتم: هدف من، آرمان من یا ماموریت زندگی
با تکمیل این گلبرگ مسیر و ماموریت اصلی زندگی خود را بازخواهید شناخت. این میتواند مسیری اخلاقی یا معنوی باشد و ردپای شما را بر روی این کرهی خاکی نمودار خواهد کرد.
حال گلبرگ شما کامل شده و تبدیل به گلی شده که به بهترین نحوی گویای شماست و گلبرگهایش همچون قطبنمایی است که مسیر را همواره به شما یادآوری میکند. از این گل مراقبت کنید و آن را به روز کنید.
مشکلات و موانع
همیشه در مسیر کاریابی موانعی وجود دارد که یا باید آنها را مدیریت کرد و یا آنها را نادیده گرفت. برخی از این موانع بیشتر از اینکه نشان از ناتوانی شما باشد، نشأت گرفته از تعصبهای نابجای کارفرمایان دارد. به عنوان مثال اگر شما دارای مشکلی فیزیکی یا چاقی هستید ولی توانایی انجام کارهای لازم را دارید، پس استخدام نشدن شما نشان از تعصب کارفرما دارد و این مشکل را میتوانید با پیگیری و روبرو شدن با کارفرمایان دیگر برطرف کنید. فقط کافی است که خودتان هم این تعصبات را در مورد خودتان ترویج ندهید. برخی از این قبیل تعصبات به شرح زیر هستند:
بیکاری طولانی: معمولاً اگر یکسال یا بیشتر بیکار بودهاید از جانب برخی کارفرمایان استخدام نخواهید شد.
سن: افزایش سن و یا بعد از بازنشستگی ممکن است دلیلی برای استخدام شما باشد. برخی کارفرمایان ممکن است فکر کنند افراد مسن از عهدهی کارها برنمیآیند.
نظامیان بازگشته از جنگ: بخاطر شواهدی دال بر اینکه فقط 20 درصد از افرادی که از جنگ بر میگردند ممکن است به PTSD (اختلال استرسی پس از حادثه) دچار باشند، اما برخی کارفرماها معمولاً به دلیل تعصبات خودشان از استخدام آنها سر باز میزنند.
افراد سابقهدار: هنگامی که با غرضورزیهایی از طرف کارفرمایان برای استخدام چنین افرادی مواجه میشوید، کافی است در اینترنت راهبردهای لازم برای استخدام را جستجو کنید. برخی از کارفرمایان بر عکس برای نجات و اصلاح جامعه، افراد سابقهدار را به استخدام خود در میآورند.
افراد دارای سابقهی بیماریهای خاص در گذشته: این هم از همان تعصبات و غرضورزی های برخی از کارفرمایان ناشی میشود و دلیلی واقعی برای نداشتن توانایی این افراد محسوب نمیشود.
خجالت:بزرگترین خطر پنهان برای کاریابی، خجالت است. طبق بررسیها 75 درصد از افراد در طول زندگی حداقل در نقطهای از زندگی خجالتی بودهایم. جان کریستال در این زمینه پیشنهاد میکند:
روش درمان خجالت برای همه اشتیاق است. اگر با فردی در حال گفتگو باشید، به عنوان مثال اگر در خصوص موضوع مورد بحث علاقمند و مشتاق باشید، ضمن هیجانزدگیتان، خجالتی بودنتان را فراموش میکنید. همه چیز بستگی به این دارد که در مورد چه چیزی صحبت میکنید و در خصوص آن موضوع چه احساسی دارید؟… پس اگر خجالتی هستید، فقط به دنبال شغلی باشید که واقعاً به آن اشتیاق دارید.
خودباوری یا خود بزرگپنداری؟
در اکثر فرهنگها «خودبزرگپنداری» ویژگی هولناکی است که باید از آن حذر کرد. اما مشکل اصلی زمانی است که ما از آن طرف بام میافتیم و از ترس متهم شدن به آن، دچار خود کوچکانگاری میشویم. به نظر میرسد تعادل ظریفی میبایست میان خود کوچکانگاری و خودبزرگپنداری برقرار کرد که به آن خودباوری گفته میشود. این نگرشی مثبت به زندگی است که باعث میشود تواناییهایتان را فراموش نکنید و حتا اگر آنها را پایین میدانید، با انرژی مضاعفی درصدد ارتقای آن باشید.
ارسال پاسخ