کارآفرینی هنری:
نزدیک به سه دهه از طرح مفهوم کارآفرینی هنری میگذرد. برخی از محققان و پژوهشگران با الهام از کارآفرینی اقتصادی کوشیدند با تعمیم آن به عرصهی هنر، از فرصتها و خلا موجود، به ارتقای کمی و کیفی مصنوعات هنری نائل آیند وعرصهی هنر را به شکل تنگاتنگی با اقتصاد، تجارت و کسبوکار بیامیزند. هنرمندان معمولا فکر میکنند کار آنها منحصر به فرد است و به همین دلیل اعتنایی به قابلیتهای اقتصادی و تجاری محصولات خود ندارند. از این رو در مدارس هنری جدید به انها امرار معاش از راه هنر نیز میآموزند.
با توجه به این مسئله که کارآفرینی در هنر، در قیاس با کارآفرینی در صنعت و خدمات، به سرمایهگذاری اولیه کمتری نیازمند است، میتوان نتیجه گرفت که بهترین گزینه برای جوانان و اولیای امور اقتصادی- اجتماعی جامعه در کوتاه مدت، پرداختن به مقولهی کارآفرینی هنری خواهد بود و استقبال از این امر، به حل بسیاری از مشکلات جامعه خواهد انجامید.
در فرهنگ ایرانی این دیدگاه که هنرمند نباید متمول بوده، نگاه اقتصادی به هنر داشته باشد، به طور جدی وجود دارد. به این معنا که مردم هنر را به عنوان امری مقدس در نظر آورده، به هنر از وجه معنوی آن مینگرند. این نگاه سنتی به هنر، محدودهی تجمع سرمایه و بهره برداریها را تنها در حد نیازهای معیشتی تعریف کرده است. اگرچه برخی بر این باورند که نگاه اقتصادی در حوزه هنر، میتواند بسیاری از ارزشها را از میان برده و به تولید آثار بازاری بیانجامد، اما هرچند نگاه صرف اقتصادی به هنر پیامدهای مطلوبی را به دنبال ندارد، اما زیرساخت های معنوی ای که هنرمند با اتکا به آن ها اقدام به خلق اثری میکند، باعث ماندگاری و تکرار آن شده و این استمرار به خودی خود قابلیت درآمدزایی دارد.کارآفرینان هنری در پی ایجاد تغییراتی در خدمات اجتماعی با دیدگاههای هنری خود هستند. اعم این فعالیتها به شرح زیر است:
-
تبیین و تعریف فرآیندهای جدید خدمات هنری
-
تولیدات یا روشهای منحصر به فرد عملیاتی که با نوآوری هنری همراه است
-
ایجاد ظرفیتهایی برای ماندگاری و گسترش فعالیتهای هنری
-
توجه به ایجاد سرمایه و ارزش اجتماعی در فعایتهای تجاری هنر
-
بهکارگیری نگرشهای بازارمدار برای حل مسائل اجتماعی هنر
-
یافتن بازارها و فرصتهای جدید برای ارتقای فعالیتهای هنری
کارآفرینی آموزشی:
کارآفرینی آموزشی با هدف کشف خلاء های موجود در نظام آموزشی واطلاعرسانی و پرکردن بهینه این خلاءها با استفاده از خلاقیتها، ابداعها، ابتکارها و نوآوریها برآمده و در این روند میکوشد افراد و جامعه را از خدمات ایجاد شده، منتفع سازد.
کارآفرینی اجتماعی:
کارآفرینان اجتماعی، افرادی هستند که با کشف خلاءها و نواقص موجود در جامعه و روابط اجتماعی، میکوشند تا با ابداع و ابتکار خویش، درصدد تخفیف و تعدیل خلاءهای موجود در روابط اجتماعی برآیند. این کسبوکارها میتوانند درآمدزا باشند و به عنوان نهادهای غیرانتفاعی یا سودآور، سازماندهی شوند. آن چیزی که باعث تمایز کارآفرینی اجتماعی با دیگر کارآفرینیها میشود، اولویت داشتن منفعت اجتماعی به منفعت مالی است. محمد یونس موسس گرامین بانک و پدر اعتبارات خرد، یک مثال کلاسیک برای کارآفرینی اجتماعی میباشد. او فقرای بنگلادشی را شناسایی و جهت راهاندازی کسبوکارهای کوچک به آنان کمکهای مالی میکرد تا خود بتوانند از پس زندگی خویش برآیند. به عنوان مثال به زنان فقیر هزینهی خرید یک چرخ خیاطی داده میشد و اینگونه آنها را از فلاکت میرهانید.
پیشنهادهای تحقیق
با توجه به آن که بحث کارآفرینی در ایران چندان شناخته شده نیست و نهاد خاصی نیز متکفل امر آن نیست، فرهنگسرا ها که از سویی با هنرمندان و از سوی دیگر با افراد دانشگاهی و متخصص سروکار دارند، میتوانند محل مناسبی جهت ارائهی خدمان مشاورهای به کارآفرینان هنری قرار گرفته در این جهت به ایفای یک نقش ارزنده فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی دست بزنند.
جهت فرهنگ سازی کارآفرینی هنری در جامعه، پیشنهادهای اجرایی زیر برای پیگیری توسط فرهنگسرا ها ارائه میگردند:
-
برگزاری جشنوارههای کارآفرینی هنری
-
برگزاری دورههای آموزشی کارافرینی هنری
-
ایجاد پرورشگاه های کسبوکار(هنری)
-
ایجاد مراکز خوداشتغالی برای کارآفرینان هنری
-
تاسیس مرکز مطالعات و فرهنگسازی کارآفرینی(هنری)
-
بازارسازی و تجارت اینترنتی
-
اطلاعرسانی در زمینه کارآفرینی هنری
-
ارائهی خدمات مشاورهای به کارآفرینان هنری
ارسال پاسخ