افراد مبتلا به خودشیفتگی ذات بدی ندارند اما ممکن است برای خود و دیگران چالش ایجاد کنند. در مورد همسر خودشیفته هم علائم هشدارآمیزی وجود دارد که میتوان به آن آگاه شد و درنتیجه عملکرد بهتری نسبت به آن داشت.
آیا فهمیدن اینکه با یک خودشیفته ازدواج کردهاید ساده است؟ در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به نشانههای رایج این اختلال در همسران خواهیم پرداخت.
خودشیفتگی چیست؟
فرد خودشیفته بر مبنای اعتبار خارجی رشد میکند و غالبا تفاوت میان تحسین و عشق را درنمییابد. این فرد در عوض وابستگی عمیق به دنبال تایید، تعارف و توجه معتبر است.
خودشیفته نمیتواند خود را جای دیگران بگذارد و حس همدلی در وجود او بسیار کمرنگ است. یک همسر خودشیفته اغلب به دنبال تایید و اعتبار خارجی است.
شناخت همسر خودشیفته چطور ممکن است؟
همسران خودشیفته اغلب دیگران را دستکاری میکنند، خودمحور هستند، دشوار ارتباط برقرار میکنند و ممکن است کلام پرخاشگر یا توهینآمیز داشته باشند. این رفتارها ممکن است برای طرف مقابل منجر به کاهش عزت نفس شود. در ادامه به نشانههای رایج این مشکل اشاره شده است:
عدم برقراری ارتباط موثر
از مهمترین معیارها در تشخیصی خودشیفتگی همسر، فقدان همدلی است. احساس دیده شدن، شنیده شدن و درک دیگران باعث ایجاد ارتباط انسانها با یکدیگر است که همین امر هستهی اصلی همدلی به حساب میآید.
همسر خودشیفته گسلایت میکند
افراد مبتلا به خودشیفتگی معمولا از شریک خود سوءاستفاده عاطفی میکنند. همسران خودشیفته با تحریف واقعیت و وادار کردن طرف مقابل به زیر سوال بردن قضاوت و شهود خود، به دنبال کسب قدرت و کنترل هستند.
کینهای بودن
هنگامیکه همسر خودشیفته حس میکند مورد تحقیر و توهین قرار گرفته است، ناامنی و ترسهای عمیق او اوج میگیرند. درواقع آنها درد ایجادشده را به روش سالم پردازش، درک یا رها نمیکنند و اغلب کینه دارند و در آینده انتقام خواهند گرفت.
مثلثسازی همسران خودشیفته
مثلثسازی وقتی اتفاق میافتد که دو نفر با هم اختلاف دارند و نفر سوم جهت حل مشکلات آنها وارد بحث میشود. مثلث ساختن خودشیفته تاکتیک دستکاری به حساب میآید تا اطمینان حاصل کند که تنها دیدگاه خودش معتبر است. در ادامه ادراک طرف مقابل باطل و قربانی متقاعد میشود که خودش را زیر سوال ببرد و بحث را به کلی رها کند.
کنترلگری
همسر خودشیفته، کنترلگر هم هست و به میزان زیادی از طرد و رها شدن میترسد که به دنبال کنترل و تسلط بر اطرافیان است. این کار ممکن است با محدود کردن افرادی که طرف مقابل با آنها وقت سپری میکند انجام شود.
منزوی کردن همسر
فرد خودشیفته نمیتوانند همیشه ظاهر کامل برای خود حفظ کند، بنابراین شریک زندگی خود را از عزیزانش جدا میکنند و این رفتاری دستکاریکننده و توهینآمیز است. همسر خودشیفته برای اینکه شریک خود را از رفتن و ترک خود باز دارد، متقاعدش میکند که روابط صمیمی و نزدیک خود را قطع کند.
رفتار کردن با همسر شبیه به کودک
خودشیفته اعتقاد دارد که دیگران کمتر از او شایستگی دارند. به همین علت، اغلب از چیزی که به اصطلاح «شیرخواری» نامیده میشود استفاده میکنند. همسران خودشیفته ممکن است طوری رفتار کنند که انگار همسرشان یک نوزاد یا کودک است و انگار میخواهند مسئولیتهای او را از بین ببرند. درنهایت توانایی فرد مقابل برای انجام کارهای ساده محدود میشود.
برچسب زدن
فرد خودشیفته اطرافیان خود را با نام های مختلف صدا میزند و یا نقاط ضعف آنها را به روشهای متفاوت و تحقیرآمیز برجسته میکند. با گذر زمان، این امر فرد را متقاعد میکند که شایسته رفتار بهتری نیست. این مسئله ابتدا اغلب به روش ساده و به ظاهر «شوخی» شروع میشود، اما اغلب تا زمانی که شریک زندگی به آن عادت کند، شدت میگیرد.
خودبزرگبینی
همسر خودشیفته غالبا روی خودش تمرکز میکند. ممکن است آنها در مورد نظرات خود با جزئیات نامناسب صحبت کنند و متوجه نباشند که نظرات دیگران هم شایستهی شنیده شدن است. به همین علت مکالمات همسران خودشیفته اغلب یکطرفه به نظر میرسد، زیرا به ندرت به دیگران اجازهی مشارکت در گفتگو میدهند.
جلب توجه و توقع تعریف
کم بودن عزت نفس واقعی در افراد خودشیفته، آنها را از دیدن نکات مثبت درونی بازمیدارد. بهمرور آنها به ورودیهای مثبتی که از جانب دیگران دریافت میکنند متکی خواهند شد. به همین علت فرد خودشیفته اغلب دنبال تعریف و تمجید است و یا مطمئن می شود که تمام توجه اطرافیان روی آنها باقی میماند. افرادی حم که این کار را انجام ندهند، توسط خودشیفتهها رفتار منفی میبینند.
کلام آخر
اینکه همسر خودشیفته بهنوعی درگیر مشکلات مربوط به سلامت روان است و رفتارش او حاصل انتخاب شخصی نیست مهم است. این امر باعث نمیشود که همسران آنها بپذیرید که با آنها بهطرز آسیبزننده رفتار شود. بیشتر افراد مبتلا به این اختلال کاملا از نحوهی رفتار خود و یا عواقبی که در ادامهی این رفتارها بر دیگران باقی میماند آگاهی ندارند. برای رویارویی هرچه صحیحتر با این شرایط پیچیده بهتر است از افراد متخصص کمک گرفته شود.
ارسال پاسخ