یکی از مهمترین دغدغههای بازار کار و سرمایه، بحث ریسک و احتیاط است. زمانی که پای پول زیادی درمیان باشد، ریسک کردن کمی دلهرهآور است. با سرمایهگذاری، همیشه این ریسک وجود دارد که ممکن است آنچه را که به عنوان سرمایه آوردهاید نتوانید پس بگیرید. اما آیا سودی که سرمایهگذار تخمین زده است، ارزش ریسک دارد یا بهتر است احتیاط کند؟
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
اگر رازی برای سرمایهگذاری وجود داشته باشد، این است که در بازار سرمایه هم میتوان بااحتیاط ریسک کرد. شما میتوانید محاسبه کنید که چه مقدار ریسک پذیرفتهاید و در صورتی که ضرر کردید آیا توان بازپرداخت سرمایه را دارید یا خیر؟ اگر در سرمایهگذاری تازهکار هستید، ممکن است گفتن این حرف آسانتر از انجام آن به نظر برسد. اما غیرممکن هم نیست.
به طور کلی، ریسک سرمایهگذاری هم احتمال از دست دادن پولیست که با خود آوردهاید و هم احتمال این که به آنچه که انتظارش را دارید برسید. اصولا نتیجهی سرمایهگذاری شما به چند دلیل نامشخص است:
- رفتار بازار ممکن است غیرمنتظره باشد
- تغییر تصمیمات سیاسی میتواند روی سرمایهی شما هم تاثیر بگذارد
- تورم یا نوسانات ارز میتواند بر ارزش سرمایهگذاری شما تأثیر بگذارد
این طبیعت هر انسانیست که میل به یقین داشته باشد. اما همین انسان چطور میتواند با پول خود ریسک کند؟ ریسک میتواند به پول شما این شانس را بدهد که بر تورم غلبه کند، زیرا سرمایهگذاریها در طول زمان دارای پتانسیل افزایش ارزش هستند.
ریسک و بازده ارتباط نزدیکی به هم دارند
شما نمیتوانید ریسک و بازدهی را جدا از هم داشته باشید. هر چه ریسک کمتر باشد، توان بازدهی کمتر است. هر چه ریسک بالاتر باشد، بازدهی بالاتری خواهید داشت. اگرچه ممکن است آنچه که انتظار دارید باآنچه که به دست میآورید متفاوت باشد، با این حال باید بگوییم با احتیاط کردن همیشگی نمیتوان انتظار سوددهی داشت. اگر ترجیح میدهید احتیاط کنید و حفظ ارزش پول خود را در اولویت قرار دهید، باید چشمانداز بازدهی بیشتر را قربانی کنید.
پیدا کردن تعادل بین بالاترین بازدهی ممکن و کمترین ریسک ممکن، به نگرش شما نسبت به ریسک و مدت زمانی که میتوانید سرمایهگذاری کنید بستگی دارد. کسانی که در بازار، سرمایهگذاری کردهاند میدانند، صندوقهایی با کمترین مشخصات ریسک، کمترین نوسان و صندوقهایی با بالاترین ریسک بیشترین نوسان را دارند. اگر یک سرمایهگذار محتاط هستید، ممکن است بخواهید فقط مقدار کمی از ریسک را بپذیرید تا سعی کنید بازدهی متوسط و نسبتاً باثباتی داشته باشید.
اما اگر خیلی اهل احتیاط نیستید، میتوانید وارد بازارهایی با نوسانات بالایی شوید که احتمال بازدهی بیشتری دارند. این که چه نوع بازاری را انتخاب میکنید، بسته به تصمیمیست که شما میگیرید. توجه داشته باشید که حتی ریسک کردن هم قوانین خودش را دارد. شما نمیتوانید روی همهی سرمایهی خود ریسک کنید و تا موعد بازدهی خیال راحتی داشته باشید. حتی سرمایهگذاران موفقی که ریسکهای بالا را انتخاب میکنند، محتاطانه رفتار میکنند و همهی داروندارشان را با خود نمیآورند. آنها تنها از منطقهی امن ذهنشان فاصله میگیرند.
ریسک سرمایهگذاری، قابل مدیریت است
ریسک سرمایهگذاری قابل حذف نیست، اما میتوان آن را مدیریت کرد. شما میتوانید با قرار دادن پولتان در طیف وسیعی از سرمایهگذاریها به سرمایهی خود امنیت بیشتری ببخشید. به این ترتیب اگر پولتان را در یک سرمایه از دست دادید، میتوانید به سرمایههای دیگرتان امیدوار باشید. این کار یک روش موثر برای مدیریت ریسک سرمایهگذاریست.
با این اوصاف حتی برای ریسک کردن هم میتوان جانب احتیاط را رعایت کرد. برای شروع باید تنها انتخاب کنید که بازدهی مورد نظرتان را از طریق ریسک مطلق به دست بیاورید یا ریسک مدیریت شده. درست است که بازار تاثیرات مستقیمی روی سرمایهی شما دارد، اما شما هم با مدیریت پولتان میتوانید سرمایهی خود را حفظ کنید.
زمان چگونه بر ریسک تاثیر میگذارد؟
سطح ریسک میتواند در طول زمان کاهش یابد. یک دورهی زمانی طولانیتر معمولاً با نوسانات و ریسک کمتر بازار همراه است. به همین خاطر به سرمایهگذاری باید به چشم یک تعهد میانمدت و بلندمدت نگاه کرد. به این معنا که شما باید آماده باشید که پولتان را حداقل به مدت 5 سال نگاه دارید تا بهترین فرصت را برای رشد پیدا کند. بهتر است قبل از شروع سرمایهگذاری، یک صندوق اضطراری داشته باشید. هزینههای زندگیتان بین 3 تا 6 ماه را در این صندوق نگاه دارید.
در این صورت اگر بازارها دچار نوسان شوند، قبل از اینکه پولتان فرصتی برای رشد پیدا کند، مجبور نیستید به سرمایهتان دست بزنید. هر چه زمان بیشتری داشته باشید، ریسک بیشتری را میتوانید تحمل کنید. زمانی که برای رسیدن به اهدافتان دارید، به عنوان «افق زمانی» شما شناخته میشود. این زمان قادر است بر سطح ریسکی که میتوانید بپذیرید نیز تأثیر بگذارد. هرچه افق زمانی شما طولانیتر باشد، ریسک بیشتری را میتوانید تحمل کنید زیرا زمان بیشتری برای خلاصی از هر گونه رکود در بازار خواهید داشت.
اهدافتان میتوانند بر نگرش شما نسبت به ریسک تأثیر بگذارند
زمانی که اهداف خاصی داشته باشید باید جانب احتیاط را حفظ کنید. برای مثال: کسی که برای هزینهی جراحی فرزندش نیاز به پول دارد، نمیتواند هر ریسکی را بپذیرد. زیرا ممکن است پولش را از دست بدهد و به هدف مهمش نرسد. اما اهدافی که ضرورت کمتری دارند، میتوانند قدرت شما را در ریسک کردن بالا ببرند، به این دلیل که حتی اگر همهی سرمایهتان را از دست بدهید، با مشکل بزرگی مواجه نخواهید شد.
در نهایت باید بگوییم که این شما هستید که برای پولتان تصمیم میگیرید. پیش از هر ریسک یا احتیاطی باید عواقب آن را بپذیرید. به عنوان یک قاعدهی کلی برای اینکه بدانید ریسک بهتر است یا احتیاط، باید بگوییم تنها زمانی میتوانید سرمایهگذاری کنید که بتوانید با ابهام نتیجهی ریسکتان کنار بیایید. درست است که مسیر سوددهی از ایستگاه ریسک کردن میگذرد، اما تا زمان نتیجه گرفتن باید آرامش داشته باشید. اگر در مدت سرمایهگذاری استرس و فشار روانی زیادی داشته باشید، حتی اگر به نتیجهی مطلوبتان هم برسید، از موفقیتی که به دست آوردهاید لذت آنچنانی نمیبرید.
پس طوری ریسک کنید که ارزشش را داشته باشد.
ارسال پاسخ