خودبیزاری به احساسی میگویند که باعث میشود فرد خودش را به اندازهی کافی خوب نداند. این احساس با عزت نفس پایین و بیارزشی همراه است. بیزاری از خود میتواند بر نحوهی نگاه شما به جهان تأثیر بگذارد. با خودبیزاری ممکن است در مورد چیزهای منفی نشخوار فکری کنید و موضوعات مثبت زندگی خود را کمتر ببینید. برای درمان خودبیزاری ابتدا باید آن را بشناسید. اگر میخواهید خودبیزاری را در شخصیت خود یا دوست نزدیک خودتان تشخیص دهید، باید نشانههای آن را بدانید و برای مقابله با آن تلاش کنید.
پیش زمینههای اساسی برای درمان خودبیزاری
خودبیزاری عمیقاً دردناک است، اما کشف این احساسات اولین گام به سوی بهبودی است. اگر با افکار نفرتانگیزی دربارهی خود، دست و پنجه نرم میکنید، به آنچه که جرقهی آنها را برانگیخته است فکر کنید. آیا در محل کار اشتباه کردید؟ آیا در یک مراسم شام با یکی از دوستانتان باعث شد حسادت کنید؟ شناسایی این محرکها میتواند به شما این امکان را دهد که دفعهی بعد که این حس به سراغتان میآید، با آن مقابله کنید.
فراتر از محرکهای فوری، معمولا میتوانید ریشههای نفرت از خود را در شرایط محیطی مانند: داشتن والدین بیش از حد انتقادگر، یا ویژگیهای شخصیتی آسیبزا مانند کمالگرایی جستجو کرد. رهایی از احساس بیارزشی کمی سخت به نظر میرسد. تجربیات اولیه پیرامون خودبیزاری میتواند عمیقا ریشهدار باشد. با این حال راههای زیادی برای درمان خودبیزاری و ایجاد حس قوی برای دوست داشتن خود وجود دارد.
-
تفکر مطلقگرایی
وقتی همه چیز را صفر و صدی قضاوت کنید نمیتوانید از دل بدیها، خوبیها را تشخیص دهید. به این نوع تفکر مطلقگرایی یا افراطی میگویند. وقتی تفکر افراطگرایی داشته باشید، زندگی خود را کاملا خوب یا کاملا بد میبینید.
-
سوگیری منفی
شما بیش از حد روی جنبههای منفی یک موقعیت تمرکز میکنید و نکات مثبت آن را در نظر نمیگیرید. حتی اگر اتفاق مثبتی را تجربه کنید، سعی میکنید یک عیب و ایرادی از آن درآورید.
-
عزت نفس پایین
عزت نفس به این معناست که شما چقدر خودتان را دوست دارید، تایید میکنید و برای خود ارزش قائل هستید. شما با داشتن عزت نفس پایین، ارزیابی منفی از خود خواهید داشت.
-
مشکل در پذیرش تعریف و تمجید
وقتی کسی چیز مثبتی در مورد شما میبیند یا تعریف و تمجیدی از شما میکند، گفتههای او را باور نمیکنید و به جای اینکه با مهربانی تعریفهای او را بپذیرید، آنها را زیر سوال میبردید.
-
انتقاد بیش از حد از خود
اگر اشتباهی مرتکب شوید، بیش از حد از خودتان انتقاد میکنید و به شخصیت خود حمله میکنید. برای اشتباهات خود مدام خودتان را سرزنش میکنید. اگر دیگران هم شما را ببخشند، خودتان برای بخشش، سختگیری میکنید.
خودسرزنشی یکی از مهمترین عوامل خودبیزاریست. همهی ما یک منتقد درونی داریم که به اشتباهات ما اشاره میکند و به ما میگوید چگونه میتوانیم پیشرفت کنیم. تا حدی این انتقاد از خود، میتواند مثبت باشد زیرا درک اینکه کجا میتوانید بهتر عمل کنید، کلید رشد فردی شما خواهد بود. با این حال زمانی که انتقاد درونی به حد افراط کشیده شود و به نفرت از خود تبدیل شود، افکار منفی قادرند بر زندگی شما مسلط شده و عزت نفس شما را کاهش دهند. منتقدر درونی این قدرت را دارد که هرچه در زندگی به دست میآورید نادیده بگیرد.
چگونه خودبیزاری را متوقف کنیم؟
خاطرهنویسی
برای اینکه افکار خود را شناسایی کنید باید اتفاقات روزانهی خود را ثبت کنید. وقتی اتفاقات را مینویسید، میتوانید در افکارتان تامل کنید و برای احساسات خود دلیل پیدا کنید. با تأمل در روز خود، میتوانید بررسی کنید که چگونه موقعیتها یا افراد خاصی ممکن است احساسات شما را تحریک کرده باشند و ریشهی افکار تنفر از خود را پیدا خواهید کرد. شاید خاطرهنویسی کار یکنواختی به نظر برسد، اما تاثیر آن در همین یکنواختی اوست. تنها در این صورت میتوانید الگوی تفکرات خود را شناسایی کنید و در مورد چگونگی تغییر احساسات خود در طول زمان آگاهی کسب کنید. به علاوه تحقیقات نشان دادهاند که بیان احساسات خود از طریق نوشتن، میتواند در کاهش ناراحتی روانی ما مفید باشد.
زیر سوال بردن افکار
با منتقد درونی خود صحبت کنید. علاوه بر آگاهی بیشتر از احساساتتان، زیر سوال بردن افکار خود در موقعیتهای منفی می تواند مفید باشد. تلاش کنید بفهمید که آیا افکار منفی شما واقعبینانه است یا خیر؟ منتقد درونی خود را یک قلدر بدانید و سعی کنید در مقابل این قلدر بایستید. با افکار و انتقادات منفی خود با استدلال حمایت از طرف مقابل مقابله کنید. اگر انجام این کار برایتان سخت است، شخص دیگری را در ذهنتان مجسم کنید تا با صدای انتقادی در ذهن شما مقابله کند. با خود ادراکی میتوانید افکار و احساسات خود را تحلیل کرده و آنها را در دست بگیرید.
شفقت و تمرین خودپذیری
آیا واقعاً به خاطر یک اشتباه کوچک شما دنیا به پایان رسیده است؟ آیا میتوانید کمی با خودتان مهربانتر باشید؟ وقتی خودتان را بدون قید و شرط بپذیرید و دوست بدارید، خودگویی مثبت را در خود پرورش میدهید و به آرامی آن را به یک عادت تبدیل خواهید کرد. تحقیقات نشان داده است که از راه مهربانی با خود، به بهبود عزت نفس خود کمک میکنید و درنهایت به درمان خودبیزاری خواهید رسید.
معاشرت با افراد مثبت
به افراد دور و بر خود توجه کنید. با چه کسانی بیشتر معاشرت میکنید؟ آیا دوستانتان به خودگوییهای منفی شما کمک میکنند؟ خیلی مهم است که وقت خود را با افرادی بگذرانید که شما را بالا میبرند، نه کسانی که شما را پایین میآورند. شاید پایان دادن به برخی از روابط کمی دشوار باشد، اما حتما مفید هستند. سعی کنید از این روابط سمی فاصله بگیرید، تا بتوانید روی رابطه با خود تمرکز بیشتری داشته باشید. تنها در این شرایط میتوانید به روابط سالم با دیگران هم برسید.
افرادی که ذهنیت خودبیزاری دارند، تمایل دارند روی نکات منفی شخصیت خود تمرکز کنند و احساس میکنند که به اندازهی کافی خوب نیستند. اغلب آنها با مقایسهی خود با افراد دیگر، دستاوردهای خودشان را نادیده میگیرند و احساس میکنند که شایستهی عشق، دوستی و موفقیت نیستند.
اگر شما هم با چنین احساساتی دست و پنجه نرم میکنید، به احتمال زیاد احساسات خود را با حقایق اشتباه میگیرید. اگر بعد از یک ترفیع کاری و شغلی احساس موفقیت نمیکنید، دلیل نمیشود که حتماً موفق نیستید. فقط به این دلیل که هیچکس در یک مهمانی به شوخی شما نخندیده است، به این معنی نیست که هیچکس شما را دوست ندارد. هر چه بیشتر به آن صداهایی که در ذهنتان میگوید به اندازه کافی جذاب، باهوش یا شایسته نیستید، باور داشته باشید، زورشان بیشتر بر شما میچربند.
برای درمان خودبیزاری، باید علت افکار منفی خود را درک کنید، مهربانی با خود را تمرین کنید و خودگوییهای منفی خود را به افکار مثبت تبدیل کنید.
اگر در این زمینه به کمک نیاز دارید، میتوانید از خدمات تراپی غیرحضوری بهرهمند شوید. این نوع مشاوره میتواند به شما کمک کند تا الگوهای منفی فکری را شناسایی کنید و به سمت افکار و احساسات مثبت حرکت کنید.
ارسال پاسخ