تفکر نقادانه (critical thinking) و تفکر طرحی یا طراحی (design thinking) دو رویکرد امروزی و پیشرفتهی در روند اندیشه است. افراد و سازمانها برای یافتن راه حل مشکلات و تصمیمگیریها از این دو رویکرد بهرههای فراوان میبرند. فرایند تفکر طرحی شامل درک افراد یا کاربران، به چالش کشیدن فرضیههای گوناگون موجود در ارتباط با مشکل، تشریح دوبارهی مشکلات و ایجاد راه حلهای مبتکرانه با استفاده از نمونههای اصلی و آزمایش است. در سوی دیگر، روند تفکر نقادانه دربرگیرندهی تحلیل، ارزیابی و استدلال منطقی برای رسیدن به نتیجههای محکم و قاعدهمند بر پایهی شواهد و محتوای مشکل میشود.
به هر حال باید در نظر داشته باشیم که این دو رویکرد بهطور کامل مجزا نیستند. میتوانیم در حوزهها و کاربردهای گوناگون از آنها برای تکمیل و تقویت یکدیگر استفاده کنیم. آموزگاران میتوانند برای ترغیب دانشآموزان به تفکر نقادانه از تفکر طراحی در ایجاد رویکردهای جدید استفاده کنند. همچنین میتوانیم در حوزهی طراحی محصول و روشهای توسعه از تفکر انتقادی بهره بگیریم. ما با بهکارگیری از این دو شیوه به جنبههای متفاوت حل مسئله و تصمیمگیری تاکید میکنیم و نهایتا راه حلهایی جدید و موثر خواهیم یافت.
در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به بررسی بیشتر این دو رویهی فکری خواهیم پرداخت و بر اهمیت آنها تاکید خواهیم کرد.
تعریف مهارت تفکر نقادانه
مهارت فکری انتقادی فرایندی را تعریف میکند که طی آن اطلاعات را ارزیابی میکنیم، فرضیهها را میشناسیم و تصمیمهایی منطقی و با دلیل بر اساس شواهد میگیریم. این رویه شامل چند فرایند است: عمیق اندیشیدن، استدلال استنتاجی (deductive reasoning) ـ که شامل یافتن دلایل موضوع از کل به جزء میشود ـ، استدلال استقرایی (inductive reasoning) ـ که شامل یافتن دلایل موضوع از جزء به کل میشود ـ و استدلال ربایشی (abductive reasoning) ـ که دربردارندهی شناسایی شواهد و دلایل و یافتن سادهترین و محتملترین راه حل است.
تعریف مهارت تفکر طرحی
تفکر طراحی رویکردی برای حل مشکلات است که بر درک تجربهی کاربر و نیازهای او متمرکز است. خصوصیتهای این مهارت شامل حس همدلی، همکاری و آزمایش میشود و از آنها برای ایجاد راه حلهای بدیع و تازه در کشمکشها و کلنجارهای پیش روی طراحی بهره میگیریم. طراحان با بهرهگیری از این روش تشویق میشوند تا خطر تکرار و بازبینی چندبارهی ایدههای خود را بپذیرند و نهایتا به راه حلی برسند که بهطور موثر نیازها و علایق کاربران را برآورده میسازد. با توجه به آن که هر طراح در آن واحد چندین راه حل جایگزین را طرح میریزد و آنها را با استفاده از بازخوردهایی که میگیرد بهبود میدهد، در فرایند تفکر طراحی از تفکر نقادانه و استدلال ربایشی استفادهی فراوان میکند.
فرایند تفکر نقادانه
مهارت انتقادی فرایندی فکری است که شامل ارزیابی و تحلیل اطلاعات، مفاهیم و داده میشود. ما در این شیوه، برای رسیدن به راه حلی غیرمتعصبانه و بهینه، شرایط را از زوایا و نقطهنظرهای گوناگون بررسی میکنیم. ما برای تقویت قوهی انتقادی فکرمان به مهارتهای شناختی و آگاهی از روشهای گوناگون مانند منطق، استدلال و تردید علمی نیاز داریم. مهارتهای فوق به ما در گردآوری و ارزیابی شواهد، یافتن یا ایجاد پیوند میان آنها و جمعبندی آگاهانه کمک میکنند.
فرایند تفکر انتقادی معمولا مراحل زیر را طی میکند:
- شناسایی: تشخیص مشکل یا مسئله و تعیین زمینهی و متن آن
- گردآوری: جمعآوری اطلاعات و دادههای مربوطه بهصورت جزئیتر، شناسایی الگوها و ارتباطات آنها و عوامل موثر و اصلی دیگر
- ارزیابی: بررسی این که آیا اطلاعات بهدستآمده در مرحلهی تحلیل اعتبار لازم، ارتباط مناسب و قابلیت اطمینان را داشته باشد.
- ترکیب: ادغام و ترکیب اطلاعات تحلیلشده و بینشهای بهدستآمده برای رسیدن به تصمیمگیری یا نتیجهگیری آگاهانه دربارهی مشکل یا مسئلهی مورد نظر
فرایند تفکر طرحی
تفکر طراحی روشی خلاق و مشارکتی است. این شیوه، از طریق بهرهگیری از حس همدلی با مخاطب یا کاربر و آزمایش، بر تشریح و حل مشکلات پیچیده متمرکز میشود. ما باید در این فرایند نیازهای کاربران را شناسایی کنیم، برای یافتن راه حلهای ممکن اطاق فکر راه بیندازیم و به سرعت نمونههای اولیه را برای آزمایش و تقویت ایدهها شکل دهیم. ما در تفکر طرحی از فنون و ابزار گوناگون برای حل مشکلات و تاکید بر انسانمحور بودن طرح بهره میگیریم و از این طریق به کسب و کارها کمک میکنیم تا راه حلهای نوآورانهای برای حل مشکلات مشتریان خود بسازند.
فرایند تفکر طراحی معمولا شامل مراحل زیر است:
- همدلی: طراح خود را جای کاربر میگذارد و از آن سو پیگیر بازخورد آنها میشود تا نیازها، انگیزهها و محدودیتها کاربران را درک کند
- تعریف: طراح با مشاهده و تحلیل الگوها و بهبود وضعیت مشکل نیازهای کاربر را شناسایی و تعریف میکند
- تدبیر: ایجاد راه حلهای گوناگون برای شناسایی مشکلات پیش رو با استفاده از اطاق فکر و دیگر فنون خلاقانه که با تاکید بر تنوع فکری صورت میگیرد
- نمونهی اولیه: ایجاد نمونهی نمایشی ابتدایی راه حلهای پیشنهادی برای آزمایش کاربران
- آزمون: ارزیابی نمونههای اولیه به دست کاربران، جمعآوری بازخوردها و تکرار آزمایش بر طرح برای تقویت و بهبود آن
کلام آخر
تفکر نقادانه و تفکر طرحی دو رویکرد متمایز برای حل مشکلات و تصمیمگیری هستند. تفکر طراحی بر همدلی با مخاطب یا کاربر، مشارکت و مکاشفهی خلاقانه برای رسیدن به راه حلهای مبتکرانه در مسائل پیچیده متکی است.
هرچند هر دو رویکرد فواید خاص خود را دارند، ما میتوانیم با بهرهگیری از هر دو به نتایجی کاملتر برسیم. در فضای کاری تفکر طراحی مهارتی ارزشمند برای رهبری و پیشرفت کسب و کار محسوب میشود. تفکر نقادانه بیشتر در اهداف تحصیلاتی اعتبار دارد.
نهایتا، درک هر دو رویکرد ما را برای مواجهه با مشکلات پیچیده و تصمیمگیری تجهیز میکند. با استفاده از نقاط قوت هر یک از این دو روش و ترکیب آنها افراد میتوانند در رشد و توسعهی خود و سازمان کاریشان بهتر اقدام کنند و به موفقیتهای متعدد در زندگی شخصی و کاری برسند.
ارسال پاسخ