زمانی که سخن از ناتوانی در مدیریت خشم باشد، نمیتوانیم اثرات خشم والدین بر خانواده را نادیده بگیریم. بسیاری از بزرگسالان، رفتار اشتباه پدر و مادر خود را تکرار میکنند. با آگاهی از اثر خشم پدر و مادر بر جسم، روان و رفتار فرزند است که این چرخهی معیوب شکسته میشود.
در این نوشته از «همراهتم» میخواهیم ببینیم اثرات خشم والدین بر خانواده کدامند، چگونه است که فرزند، مدیریت خشم را در خانه نمیآموزد و آیا والدین عصبانی موفق میشوند فرزندان منظم و سر بهراهی پرورش دهند!
چرا اثرات خشم والدین بر خانواده عمیق است؟
روابط خانوادگی، یکی از موثرترین فاکتورهای رشد شخصیت فردیست. بسیاری از ما در بزرگسالی تلاش میکنیم اثر رفتار پدر و مادرمان را بشناسیم و در جلسههای تراپی آن را درمان کنیم. خشم افراد خانواده عموما در نحوهی برقراری ارتباط اعضای خانواده خود را نشان میدهد. این الگوی رفتاری، در بزرگسالی و در ارتباط با دیگران خود را نشان خواهد داد.
چرا والدین سر کودک فریاد میزنند؟
هیچکس ادعا نمیکند بزرگ کردن کودک کار آسانیست. لحظههای ناامیدی و درماندگی در دنیای والدین فراوانند! پدر و مادر فریاد میزنند تا ناامیدی خود را بپوشانند. مدیریت موقعیتی که در آن احساس ناتوانی میکنند، با داد و فریاد آسانتر است. البته که این فقط ظاهر ماجراست. درواقع، خشمگین شدن هیچ کمکی به پدر و مادر نمیکند. ببینیم خشم پدر و مادر باعث چه مشکلاتی در فرزند میشود.
۱. فاصله؛ نابودکنندهی رابطه
بدون ارتباط برقرار کردن، خانواده و رابطهای باقی نمیماند. کمکم سوتفاهمها از گوشه و کنار اتفاقهای روزمره سر درمیآورند و مایهی کینه و خشم میشوند. افراد خانواده انگیزهای برای گفتوگو و درمیان گذاشتن احساس، نظر و ایدههاشان ندارند و این فاصله بیشتر و بیشتر میشود.
۲. ناامنی؛ رهاورد خشم
با هر اختلاف و بحثی که میان والدین رخ میدهد، فرزند احساس ناامنی میکند. این حس ناامنی باعث میشود در لاک خودش فرو رود، علاقهای که به ابراز وجود در جمع نداشته باشد و نتواند مهارتهای اجتماعی قدرتمندی شکل دهد.
والدینی که تیر خشم خود را روانهی قلب خانواده میکنند، باعث میشوند کودک نتواند زندگی بدون استرس را تجربه کند. خانواده برای کودک جایگاه بسیار ویژهای دارد. از اینرو، هنگامی که نمیتواند با اعضای خانواده ارتباط خوبی برقرار کند، احساس جداافتادگی و ناامنی را تجربه خواهد کرد.
۳. خشونت بیشتر؛ درک کمتر
فرزندی که والدین پر از خشم دارد، در شرایط گوناگون اطرافش، بیتفاوت عمل میکند. آنچه را به او میگویند، نشنیده و نادیده میگیرد. او به احساس و شرایط دیگران اهمیتی نمیدهد. ارتباط پر از خشم، کودک را بهسمت خشونت بیشتر میراند. قلدری کردن در مدرسه، یکی از پیامدههای خانهایست که مدیریت خشم در آن صورت نمیگیرد. ممکن است کودک در دایرهی افسردگی بیفتد، خودش را از دیگران دور نگه دارد و اطمینان به خود را از دست بدهد.
۴. فرزند خشمگین؛ الگوی اشتباه
یکی دیگر از اثرات خشم والدین بر خانواده، پرورش دادن فرزندان خشمگین است. اگر کودک شاهد برونریزی احساسهای افسارگسیختهی والدین بوده، چگونه میتواند از آنها مدیریت خشم را بیاموزد؟ برعکس، او یادگرفته عصبانی بودن و نشان دادن آن، تنها راه بروز احساس و عقیده است. کمکم فرزند خانواده هم در موقعیتهای مختلف با خشم پاسخ میدهد. چراکه، راه دیگری بلد نیست. به مرور زمان، کودک نسبت به والدین خود هم با خشم و پرخاشگری واکنش نشان میدهد.
۵. بزرگسال خشمگین؛ والدین عصبانی
زمانیکه پدر و مادر نمیتوانند خشم و عصبانیت خود را مدیریت کنند و فضای آرامی در خانواده برقرار کنند، فرزندانی پرورش میدهند که بار این مشکل را تا بزرگسالی با خود حمل میکنند.
کودک این خانواده به بزرگسالی میرسد و مشکل مدیریت خشم و ناتوانی درمقابل موقعیتهای مختلف را با خود به دوش میکشد. تجربهها و ارتباطهای بزرگسالی، این ضعف او را پررنگتر نشان خواهند داد. او نمیتواند از راه درست اختلافنظرها را مدیریت کند. خشم بخش اصلی شخصیت و عاطفهی اوست. به همین دلیل است که فعالیتهای روزانهی او با مشکلات زیادی همراه خواهند بود.
۶. مشکلات ذهنی؛ پیامد خشم والدین
بروز خشم فیزیکی و کلامی در حضور کودکان، اثر بسیار ویرانگری دارد. اغلب کودکانی که والدین خشمگین دارند، با مشکلات روانشناختی شدید دستوپنجه نرم میکنند. استرس، اختلال اضطراب و افسردگی از اثرات خشم والدین بر خانواده بهشمار میروند. در چنین افرادی، رفتار ضداجتماعی، مشکلات ارتباطی و مشکلات ذهنی بسیار دیگر، دیده میشود. روانشناسان همواره سابقهی خشونت خانوادگی را هنگام درمان مشکلات ذهنی بزرگسالان، مدنظر قرار میدهند.
۷. سلامت جسمی؛ ضربهی روحی
اگر کودک مدام در معرض ابراز خشم پدر و مادر یا یکی از آنها قرار گیرد، از نظر جسمی آسیبپذیر میشود. غذاخوردن او با مشکل همراه میشود، خواب آرام و راحتی تجربه نمیکند، و این ترس مداوم از خشم والدین، باعث میشود فشار خون و ضربان قلب طبیعی نداشته باشد.
۸. راضی نگهداشتن؛ پرهیز از رویارویی با خشم
فردی که همیشه در معرض رفتار خشمگین و خشن بوده، تلاش میکند دیگران را راضی و خوشنود نگه دارد. تصور میکند مقصر احساس منفی دیگران است. پس بهترتیبی رفتار میکند، که شاهد خشم همسر، رییس یا همسفر خود نشود. به این ترتیب، همیشه نیازهای دیگران را در اولویت قرار میدهد و نمیآموزد که مسوول مدیریت احساس هر کسی، خود آن فرد است.
۹. ترس از اشتباه؛ ترس از خشم
پدر و مادر عصبانی باعث میشوند فرزند از اشتباه کردن بترسد. فرزند خانواده میداند که با اشتباه کردن، دیگران را عصبانی میکند. مدام خود را سرزنش میکند و تمایلی به ریسک کردن، چالشهای تازه یا امتحان کردن موقعیت جدید ندارد.
۱۰. هراس از رویارویی؛ دوری از ناخشنودی
فرزندی که از خشم پدر و مادر هراس دارد، یاد میگیرد که با موقعیتهای پرچالش روبهرو نشود. چنین فردی از رویارویی با دیگران دوری میکند، چرا که تاب و توان رودررو شدن با فرد مخالف را ندارد. نتیجه این است که متزلزل و ناامن خواهد شد و توان اثبات خود و تواناییهای خود را ندارد. همچنین، تعیین حد و مرز برای دیگران کار سختی میشود، چرا که نمیخواهد با کسی دربیفتد و احتمال مخالفت را به صفر میرساند.
سخن پایانی
خشم احساسی طبیعیست. آنجایی که میتواند مشکلساز شود، که شدید و مدام خودش را نشان دهد، و بهشکل رفتار خشونتآمیز و پرخاشگرانه نمود پیدا کند. اثرات خشم والدین بر خانواده و در رشد عاطفی و جسمی کودک قابلانکار نیست. خشم باعث نمیشود کودکی منظم، درسخوان و موفق داشته باشیم. بلکه، کودکی با اعتماد بهنفس پایین در کنارمان خواهد بود که مدام پیکان سرزنش را بهسمت خودش نشانه میرود، با دیگران مخالفت نمیکند و در منطقهی امن خود میماند.
فکر میکنید به یادگیری مهارتهای مدیریت خشم نیاز دارید؟ اثر خشم والدین را در زندگی کنونی خود احساس میکنید؟ بهترین و امنترین کار، شرکت در جلسههای مشاوره و گفتوگو با کارشناسیست که راهکارهایی برای مدیریت این شرایط به شما پیشنهاد کند.
ارسال پاسخ