۱۴ نمونه از مشکلات رایج زناشویی

مشکلات رایج زناشویی
مشکلات رایج زناشویی گریبان اغلب زوج‌ها را می‌گیرد.

مشکلات زناشویی برای ما اتفاق نمی‌افتند! این تصوری‌ست که تقریبا همه‌ی زوج‌ها از آینده‌ی مشترک خود دارند. اما واقعیت چیست؟ مشکلات رایج زناشویی گریبان اغلب زوج‌ها را می‌گیرد. هر چه ارتباط بین دو نفر قوی‌تر باشد و دانش و آگاهی بیشتری داشته باشند، راحت‌تر می‌توانند مشکلات رایج زناشویی را پشت سر بگذارند. چنین زوج‌هایی برای هر چالشی راه‌حل دارند و تا حد ممکن مشکلات را حل می‌کنند. در این نوشته از «همراهتم» نگاهی داریم به تعدادی از مشکلات رایج زناشویی. شاید با خواندن این موارد بتوانید مشکلات رابطه‌ی خود را پیدا کنید.

۱. نبود ارتباط و گفت‌وگو

عجیب نیست که متداول‌ترین مشکل زناشویی، ارتباط برقرار نکردن باشد؟ درست است که ابتدای آشنایی زوج‌ها زیاد با هم سخن می‌گویند و از احساس و نظر دیگری می‌پرسند؛ اما گاهی این روند با گذشت زمان متوقف می‌شود.

نباید از یاد ببریم که ما دو نفر مستقل با دیدگاه‌ها، تجربه‌ها، احساس‌ها و برداشت‌های متفاوت هستیم. ارتباط موثر نیاز به زمان و تمرین دارد. همیشه موضوعی در میان هست که دو نفر باید درباره‌ی آن گفت‌وگو کنند، و درپایان به نتیجه برسند. مسائل مالی، رسیدگی به کودک، برگزاری مهمانی یا مسافرت به برنامه‌ریزی نیاز دارد. در پایان روز و بعد از چند ساعت بودن در محیط کار، درحالی‌که خسته هستیم و احساسات مختلفی را در طول روز تجربه کرده‌ایم، می‌خواهیم با فرد دیگری ارتباط برقرار کنیم که تجربه‌های متفاوتی در همان روز را پشت سرگذاشته.

بهترین کار این است که شنونده‌ی خوبی باشیم. طرف مقابل را به حرف زدن و ابراز نظر و حس خود تشویق کنیم. حرفش را قطع نکنیم و به موضوع موردبحث، علاقه نشان دهیم. از سوی دیگر،‌ باید بدانیم شریک زندگی درون ذهن ما زندگی نمی‌کند. می‌بایست احساس، برداشت و نظرهامان را به زبان آورده و درباره‌ی مسائل مختلف گفت‌وگو کنیم. ارتباط مسیری دوطرفه است که به توجه و تمرکز دو نفر نیاز دارد. اگر مایلیم رابطه‌ی رمانتیک و قشنگ خود را حفظ کنیم، باید ارتباط موثر را در اولویت قرار دهیم.

۲. دعوا و کشمکش بین زوج‌ها

 

بحث کردن روشی سالم برای ابراز ناخرسندی و اعتراض است. اما به راه انداختن دعوا به هر دو طرف صدمه می‌زند. زوج‌های موفق چند مهارت را به‌کار می‌گیرند، پیش از جواب دادن به هر سخنی، عمیق نفس می‌کشند، یکدیگر را به اسم و بااحترام صدا می‌زنند و به هم ناسزا نمی‌گویند.

بیشتر بخوانید:   از تاریخچه‌ی روانشناسی و پیشتازان آن چه می‌دانید؟

هنگامی که خشم وجودمان را دربر می‌گیرد، باید ببینیم چه حسی داریم، خشم، غم، آزردگی یا حس‌های دیگر. خوب است پیش از آن که کاسه‌ی صبرمان لبریز شود و به مرز کلافگی و خشم برسیم، درمورد موضوع موردنظرمان صحبت کنیم. صحبت‌های روزانه و هفتگی و مطرح کردن مسائل مختلف، باعث می‌شود دلخوری یا نکته‌های مبهم رفع شوند. از سوی دیگر، آموختن مدیریت خشم بسیار کمک‌کننده است.

۳. کمبود احساس صمیمیت و مشکلات جنسی

رابطه‌ی جنسی یکی دیگر از مشکلات رایج زناشویی‌ست. این موضوع اهمیت فراوانی دارد، چراکه به نبود حس صمیمیت مربوط می‌شود. گاهی به دلیل مشکلات عاطفی،‌ پزشکی، مالی یا استرس، بین دو نفر فاصله می‌افتد و حس صمیمیت میان آنها کمرنگ می‌شود. بهتر است درمورد احساس و خواسته‌ها با شریک زندگی‌مان صحبت کنیم. بعضی افراد از صمیمی شدن ترس دارند و این ترس بر رابطه‌ی جنسی آنها سایه می‌اندازد.

۴. گذشت زمان

هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت زندگی مشترک هم تغییر می‌کند. در رابطه دو نفر حضور دارند که هر کدام در طول زمان تغییر می‌کنند. هیچ فردی در طی یک، پنج، یا بیست سال بدون تغییر باقی نمی‌ماند. این تغییر به معنی شکست زندگی دو نفره نیست. بلکه به این معنی‌ست که باید وقت صرف کنیم و شریک زندگی‌مان را بشناسیم. تغییرات او را دنبال کنیم و اجازه ندهیم احساس غریبگی میان ما حاکم شود.

با هر سال بزرگ‌تر شدن، درس خواندن، کار کردن و تجربه اندوختن، دیدگاه‌ها و رفتار فرد تغییر می‌کند. واقع‌بینانه نیست که انتظار داشته باشیم شریک زندگی ما درست مانند روز اول آشنایی باقی بماند. کافی‌ست رابطه‌ای نزدیک و صمیمی داشته باشیم، درمورد تصور خود از آینده گفت‌وگو کنیم، از شناخت تغییر خود و طرف مقابل لذت ببریم و برای هم احترام قائل شویم.

۵. خیانت

در اغلب موارد خیانت ناگهان و بی‌مقدمه صورت نمی‌گیرد. همچنین، ممکن است خیانت به‌شکل عاطفی باشد و فرد برای دریافت حمایت احساسی با کسی معاشرت کند. زمانی که شریک زندگی به ما خیانت کرده، باید تصمیم بگیریم که او را می‌بخشیم یا زندگی را بدون او ادامه می‌دهیم.

بیشتر بخوانید:   قانون 15 دقیقه: قدرت تغییرات کوچک

اگر تصمیم ما بر بخشش باشد، لازم است روشن درمورد اتفاقی که افتاده سخن گفته شود. سپس برای حل مشکلات زیرپوستی که بین زوج فاصله انداخته، چاره‌ای اندیشیده شود.

۶. مسائل مالی

 

زمانی که از پوسته‌ی رویایی و رمانتیک بیرون بیاییم، می‌بینیم که زندگی واقعی برای پیش رفتن به پول نیاز دارد. اغلب زوج‌ها بر سر مسائل مالی اختلاف نظر پیدا می‌کنند. یکی از زوج‌ها مایل به خرج کردن درآمد است و دیگری بر پس‌انداز تاکید دارد. بهتر است کاملا روشن و واضح مشخص کنیم هر کدام از دو طرف رابطه چقدر برای تامین پول مسوول است. از سوی دیگر، قرار است چه میزان از درآمد پس‌انداز و چه میزانی از آن برای موارد گوناگون خرج شود.

۷. تجربه‌ی تروما

فشارهای بیرونی می‌تواند یکی از مشکلات رایج زناشویی به‌حساب بیاید. مرگ عزیزان، مشکلات مالی مانند ورشکستگی و بیکاری، بیماری‌، استرس مزمن و هر ترومایی که یک یا هر دو نفر را درگیر می‌کند، بر زندگی مشترک اثرگذار است. در چنین مواردی بهتر است از احساس شریک زندگی‌مان بپرسیم. ما یک تیم هستیم و در شرایط سختی و مشکلات باید کنار یکدیگر بایستیم.

۸. نبود قدرشناسی

همه دوست دارند زحمت و تلاش‌شان دیده شود. همه از قدردانی و سپاسگزاری لذت می‌برند. هر شغلی که داریم یا هر قدر برای انجام کارهای خانه زمان صرف می‌کنیم، درنهایت از قدرشناسی لذت خواهیم برد. لازم است همیشه قدردان زحمت‌ شریک زندگی باشیم، حتا برای کارهای ساده و کوچک. درغیر این صورت، زوج احساس نادیده گرفته شدن و ناکافی بودن خواهد کرد و آغازی برای بحث و مشکلات رقم می‌خورد.

۹. مسوولیت نگهداری از کودک

 

پدری کردن و مادری کردن به‌هیچ وجه ساده نیست. مدیریت مسائل مربوط به بچه‌ها و بچه‌داری از مسائلی‌ست که در اغلب خانه‌ها باعث مشکلات زناشویی می‌شود. برنامه‌ریزی و مسوولیت‌پذیری کلید والد قدرتمند به‌شمار می‌رود. کودک که بزرگ می‌شود، لازم است احساس کند پدر و مادر در همه‌ی موارد هم‌نظر هستند و ضمنا از او حمایت می‌کنند.

بیشتر بخوانید:   زبان بدن چیست و چه کاربردی در زندگی ما دارد؟

۱۰. حذف هیجان و شادی

خانه‌ی ساکت و بی‌روح، خیلی زود به مکانی کسالت‌آور تبدیل می‌شود. اگر چنین حس‌وحالی بر خانه حاکم شود، باید درموردش حرف بزنیم و احساس خود را مطرح کنیم. لازم است با برنامه‌ریزی و توجه، رابطه‌ی رمانتیک خود را حفظ کنیم. تفریح، سرگرمی، سفر و مهمانی برای دوری از روزمرگی و ایجاد تنوع ضروری به‌نظر می‌رسند.

۱۱. حس اعتماد

اعتماد یکی از پایه‌های اصلی زندگی مشترک است. اگر تصور می‌کنیم به شریک زندگی‌مان اعتماد نداریم، لازم است دلیل مشخصی داشته باشیم و درمورد آن موضوع صحبت کنیم. اگر طرف مقابل نمی‌تواند به ما اعتماد کند، باید به او اطمینان دهیم و درمورد دلیل بی‌اعتمادی سخن بگوییم.

۱۲. دعوای هر روزه بر سر یک مشکل

 

یکی از مشکلات رایج زناشویی، مطرح کردن چندباره‌ی مشکلات یا به‌اصطلاح «همان دعوای همیشگی» است. بهتر است به ریشه‌ی مشکل توجه کنیم. سپس برای تغییر رفتار و واکنش نسبت به آن مشکل وقت صرف کنیم.

۱۳. حسادت بی‌دلیل

کمی حسادت بین زوج‌ها اتفاق می‌افتد. اما حسادت بی‌اندازه و بی‌دلیل یکی از مشکلات زناشویی‌ست که می‌تواند به جنگی روزانه تبدیل شود. فرد حسود عموما کنترل‌گر و خشمگین است. در بیشتر موارد، نداشتن اعتماد به‌نفس و مشکلات وابستگی به‌جامانده از دوران کودکی، باعث حسودی در بزرگ‌سالی می‌شود. بهتر است از تراپیست کمک بگیریم و مشکل را حل کنیم.

۱۴. رعایت حدومرزها

افرادی که با هم ازدواج می‌کنند، باید همچنان از استعدادها و توانایی‌های یکدیگر حمایت کنند. هیچ‌کس کنترل‌گری را دوست ندارد. هدف ازدواج پیشرفت و کامل شدن است. خوب است فضای کافی برای رشد به یکدیگر بدهیم و مشوق هم باشیم.

شما چگونه برای مشکلات زناشویی راه‌حل پیدا می‌کنید؟