نظریه شخصیت اریک فروم

آنچه لازمه‌ی فهم دیدگاه اریک فروم نسبت به روان آدمی و راه‌های موفقیت فردی و اجتماعی است را می‌توانید در کتاب «گریز از آزادی» و «هنر عشق ورزیدن»  بخوانید. اریک فروم در کتاب «هنر عشق ورزیدن» می‌نویسد: «عشق تنها پاسخ کامل به اضطراب تنهایی بشر و پایان یافتن دردهای روانی او است.» با توجه به نظریه‌ شخصیت فروم می‌توان ویژگی‌های مثبت و منفی را به خوبی شناسایی کرد.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم کاراکترهای انسانی که اریک فروم معرفی کرده است را شرح داده‌ایم.

نظریه شخصیت فروم

فروم شش کاراکتر شخصیتی معرفی می‌کند که به‌جز یک مورد که کاراکتر افراد سازنده است، بقیه نقش مخرب دارند و هریک به شیوه‌ی خود آثار منفی بر جامعه می‌گذارند. درواقع افرادی که شخصیت مخرب دارند در جهت فرار از آزادی قدم برمی‌دارند. در ادامه به نظریه شخصیت و شرح‌ هر کاراکتر پرداخته‌ایم.

شخصیت گیرنده یا وابسته

افرادی که شخصیت گیرنده دارند، شخصیت مشابه با آن تیپ شخصیتی که فروید به تحت عنوان دهانی‌ معرفی کرد هستند. این افراد رویکرد مازوخیسمی دارند و از این رو از روند «پیروی بی اراده» برای فرار از وحشت آزادی استفاده می‌کنند.

این گروه از افراد منبع هر اتفاق خوب را بیرون از خود می‌دانند و بیشتر دوست دارند که به آن‌ها محبت شود تا خودشان محبت کنند. افراد مهرطلب بیشترین شباهت را به این کاراکتر دارند زیرا این افراد برای ترس از ناراحت کردن و از دست ندادن حمایت و محبت دیگران بله می‌گویند. افراد با شخصیت گیرنده هم بیشتر دوست دارند بله بگویند.

افرادی که شامل این کاراکتر می‌شوند همان افرادی هستند که در داستان‌ها در کنجی می‌نشینند و به‌جای کار و تلاش مدام در حال درخواست از خداوند هستند. این افراد منبع همه‌ی اتفاقات را بیرون از خود می‌دانند.

بیشتر بخوانید:   تشخیص نشانه‌های اضطراب نوجوانان

شخصیت بهره‌کش یا خودکامه

افراد فرصت‌طلب افرادی با شخصیت بهره‌کش محسوب می‌شوند. آن‌ها در کمین هستند تا از موفقیت دیگران به نفع خود استفاده کنند. این افراد سازنده نیستند و چون منبع خیر را بیرون از خود جستجو می‌کنند شبیه به کاراکتر گیرنده هستند. ولی تفاوت عمده‌ی این شخصیت با شخصیت گیرنده در نحوه‌ی جذب‌شان است. افراد گیرنده با دیدگاه مازوخیستی در به‌دست آوردن چیزی از دیگران منفعلانه عمل می‌کنند. آن‌ها در گوشه‌ی سفره می‌نشینند تا کسی یک تکه غذا برایشان بگذارد که سیر شوند. اما کاراکتر بهره‌کش نیرنگ و حیله به کار می‌برد تا آن‎چه دیگران به‌دست آورده‌اند به چنگ آورد. مثال ملموس برای کاراکتر بهره‌کش، شخصیت روباه در داستان روباه و کلاغ است که با شیوه‌ی هوشمندانه، پنیر توسط روباه از کلاغ گرفته می‌شود.

این گروه برعکس شخصیت گیرنده بدگمان هستند و این امر ناشی از فرافکنی ویژگی بد اضطراب‌زای خودشان است.

شخصیت دهانی_سادیستیک

این افراد با اشخاصی که هم‌سطح یا بالاتر از خودشان هستند ارتباط برقرار نمی‌کنند. این موضوع می‌تواند دیدگاه سادیستیک باشد و طبیعی است این دسته با افرادی ارتباط برقرار کنند که بتوانند از آن‌ها استفاده کنند و آن‌ها خود را در برابر این افراد نیازمند بدانند. این اشخاص، دیگران که پایین‌دست خود محسوب می‌شوند را مورد تمسخر قرار می‌دهند. این شخصیت را می‌توان مشابه شخصیت دهانی_سادیستیک که فروید تعریف کرده است دانست.

این افراد از مکانیزم خودکامگی برای فرار از آزادی بهره می‌برند. از این جهت با خودشکوفایی که اریک فروم لازمه‌ی آن را آزادی معرفی می‌کند فاصله دارند.

شخصیت محتکر یا خسیس

این شخصیت لذت زندگی را در به‌دست آوردن و نگه داشتن می‌داند. این گروه علاقه‌ای به اشتراک‌گذاری دارایی‌هایشان با دیگران ندارند. به بیان ساده خیر این افراد به کسی نمی‌رسد. این دسته‌ی شخصیتی به هیچ وجه اعتقادی به بخشیدن و نثار کردن ندارند و از این جهت است که شکوفایی تعریف‌شده توسط اریک فروم شامل آن‌ها نمی‌شود.

بیشتر بخوانید:   علل و عوارض فلج خواب

شخصیت مقعدی_جذبی فروید

این شخصیت مشابه شخصیت مقعدی‌ـ‌جذبی فروید است. این افراد در برقراری ارتباط با دیگران بسیار ضعیف هستند زیرا همه‌چیز را فقط برای خود می‌خواهند. دیدگاه این گروه خودخواهانه است و غالبا کسی تمایل به ارتباط با افراد خودخواه ندارد. این افراد عاشق خودشان نیستند که بخواهند همه‌چیز را برای خود نگه دارند، بلکه از آن‌چه هستند تنفر دارند و با به‌دست آوردن چیزهای بیشتر تلاش دارند ارزش به‌دست بیاورند. در حقیقت ارزش این اشخاص در گرو چیزی که دارند است و نه خویشتن خود.

این افراد نمی‌توانند به خود عشق بورزند و ویژگی‌هایشان را در آغوش بگیرند؛ از این رو توانایی عشق ورزیدن ندارند و به خود شکوفایی دست نمی‌یابند.

شخصیت بازاریاب یا مدگرا

افرادی که این شخصیت را دارند مدام به دنبال این هستند که چگونه خود را عرضه کنند تا برای دیگران خوشایند باشد. درواقع این افراد خود را به آن‌چه دیگران می‌خواهند شبیه می‌کنند و همیشه در پشت نقاب خودشان قرار دارند. هیچگاه فرصت خودشان بودن و درنهایت شکوفاشدن برای این افراد پیش نمی‌آید. گویی این افراد با همانندسازی خود با الگوهای مورد تایید جامعه تلاش دارند اعتبار شخصی به‌دست بیاورند.

شخصیت مرگ‌اندیش یا تخریب‌گر

از آن‌جاکه مرگ راهی برای فرار از رفع نیازهای بیولوژیک است، فرد با شخصیت مرگ‌اندیش خود را از اضطراب‌های زندگی بیولوژیک با بازگشت به دوره‌ی قبل از تولد برطرف می‌کند. این افراد به دلیل این‎که زندگی نمی‌کنند، برای رهایی از این حال بد ممکن است از آن‌چه روحیه‌ی تخریب‌گری نام برده می‌شود استفاده کنند.

شخصیت سازنده یا شکوفا

این شخصیت همان است که فروم لازمه‌‎ای برای انسان می‌داند تا به آرامش، سعادت و تشکیل جامعه‌ی سالم برسد. شخصیتی که آزادی را یافته و عاشقانه و فعالانه در جهت سازندگی قدم برمی‌دارد. این شخصیت‌ها با این ویژگی هر دو بال رهایی یعنی «رهایی از» و «رهایی برای» را تحقق بخشیده‌اند و از مکانیزم «داشتن» که نقص عمده‌ی تمدن صنعتی است فاصله گرفته‌اند و به «بودن» روی آورده‌اند. شخصیت سازنده‌ی اریک فروم شباهت‌های زیادی به شخصیت خودشکوفای مزلو دارد طوری‌که می‌توان آن‌ها را یکی دانست. این افراد اضطراب مربوط به تنهایی خود را با انجام کارهای خلاقانه یا تقویت روابط محبت‌آمیز برطرف می‌کنند.

بیشتر بخوانید:   پیوند عجیب بین نابینایی و اسکیزوفرنی

کلام آخر

اریک فروم انسان را در بستر جامعه و فرهنگ مشاهده می‌کند و از همه مهم‌تر شفای روانی هر انسان را در پیوند مجدد او با طبیعت می‌داند؛ جایی‌که مدت‌ها پیش از آن دل کنده است. او نگاه انسانی به روانکاوی و رفتار بشری دارد و با وجود تنگناهای سخت که برای انسان در نظر می‌گیرد، عناصر امیدبخش را برای حل دوگانگی‌ها و تنگناهای بشری و برقراری رابطه‌ی مجدد انسان با طبیعت ارائه می‌کند. نظریه شخصیت اریک فروم بر همین مبنا ارائه شده است.