تعصب هایی که بر تصمیمات ما اثر منفی می گذارد

تعصب هایی که بر تصمیمات ما اثر منفی می گذارد

تعصب ها یا سوگیری‌ها عقایدی هستند که اغلب از ترکیب دانش اندک و گرایش های شخصی شکل می‌گیرند. بسیاری از اوقات تعصب ها به طور ناخودآگاه بر تصمیمات ما تاثیرگذارند و در بیشتر موارد اثر آنها منفی است.

حال هر چند که مفهوم برتری توهمی (illusory superiority) از دوره‌ی کنفسیوس (Confucius) و سقراط تا کنون مورد بحث بوده است، اما اصطلاح جدیدی به قدمت حدود بیست سال وجود دارد که به درک این موضوع کمک بهتری می‌کند. این اصطلاح به «اثر دانینگ ـ کروگر» (Dunning-Kruger effect) معروف است.

به طور مختصر اثر دانینگ ـ کروگر به سوگیری یا تعصبی شناختی (a cognitive bias) اشاره دارد که باعث می‌شود فرد با داشتن دانشی اندک در موضوعی خاص به اشتباه توان و اطلاعات خود را بیشتر از حد واقعی ارزیابی کند. از سوی دیگر متخصصان محدوده توانایی و ضعف‌ها و دانش و ناآگاهی خود را می‌شناسند.

تعصب شناختی به معنای خطایی ساختاری در فرایند تفکر است. چنین تعصباتی اغلب با کشفیات گذشته ما در زمینه‌های گوناگون مرتبط است. این کشفیات معمولا میانبرهایی ذهنی هستند که باعث نتیجه‌گیری بدون بررسی و تفکر عمیق می‌شوند و راه حل‌های از پیش تعیین شده را به پیش می‌کشند. با این که میانبرهای ذهنی کارآمدی نیز در ذهن ما وجود دارد، اما بسیاری از آنها تعصب‌هایی شناختی را شامل می‌شوند که اثری منفی در تصمیم‌گیری‌های ما می‌گذارد.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم به بررسی تعدادی از این گونه تعصب‌ها می‌پردازیم و برخی از آثار منفی آنها را بررسی می‌کنیم.

اثر دانینگ ـ کروگر

علاوه بر آن چه در بالا گفته شد، باید بیان کرد که متخصصان اغلب از ناآگاهی‌های خود باخبرند و خودآگاهانه در این زمینه صادق و فروتن هستند. در این زمینه می‌توانند گفت که هر چه بیشتر در موضوعی اطلاع کسب کنیم اعتماد به نفس ما در صحبت قاطعانه در آن زمینه کمتر می‌شود. این امر به دلیل کمبود دانش نیست، بلکه به دلیل احتیاطی است که از شناخت ریشه می‌گیرد. از آن سو هر چه اطلاعات ما در زمینه‌ای کم باشد، از روی ساده‌انگاری و تعصب فکر می‌کنیم که درک آن مفهوم ساده است. در فارسی برای درک این مطلب می‌توانیم به عبارت «درخت هر چه پربارتر افتاده‌تر» ارجاع کنیم.

تعصب تاییدطلبی

اثر دانینگ ـ کروگر تنها و حتی مهمترین یا رایج‌ترین تعصب ما نیست. در زمینه‌ی تفکر نقادانه تعصب تاییدطلبی یکی از خطرناک‌ترین سوگیری‌های ذهنی است که مانع تصمیم‌گیری درست می‌شود. همه‌ی ما تفکراتی را دوست داریم که از باورهای موجود ما حمایت و آنها را تایید می‌کند. به همین صورت هم وقتی در موضوعی خاص تحقیق می‌کنیم در تلاشیم که منابعی را پیدا کنیم که عقاید ما در مورد آن زمینه را تصدیق کند.

بیشتر بخوانید:   دلایل سفر و گردشگری

این امر اهمیت تفکر نقادانه را مشخص می‌کند. اگر ما در پی یافتن پاسخ مطلوب هستیم و نیازی به پاسخ مطلوب نداشته باشیم، باید هر دو جنبه‌ی موضوع یا به اصطلاح دو روی سکه را بررسی کنیم. در نظر داشته باشید که ما از لحاظ شناختی موجوداتی تنبل هستیم! ما علاقه‌ای به برخورد با واقعیت‌های مخالف ساختار ذهنی و باورهایمان نداریم.

تعصب خودخواهانه

تا به حال پیش آمده است که در آزمون معلمی که از شما خوشش نمی‌آید مردود شده باشید؟ آیا اتفاق افتاده است که برای مقابله با معلم تلاش کرده و در آزمون بعدی با نمره‌ی بالا قبول شده باشید؟ تبریک می‌گوییم، شما تعصبی خودخواهانه را تجربه کرده‌اید!

ما معمولا موفقیت‌ها را به اعمال و تلاش خود ارتباط می‌دهیم و وقتی کارها بر وفق مرادمان است به عظمت خود می‌بالیم، اما هنگامی که با شکست و نتایج منفی مواجه می‌شویم، در پس ذهن آنها را به گردن دیگران یا عوامل بیرونی می‌اندازیم.

تعصب نگاه به گذشته و نفرین دانش

تعصب نگاه به گذشته و نفرین دانش

تعصب نگاه به گذشته یا سوگیری گذشته‌نگرانه (hindsight bias) از بسیاری جهات مشابه راه حل‌های دم دستی و تا حدودی اثر اجماع کاذب یا تفکر اشتباه عامیانه (false consensus effect) است. هنگامی که بخشی از اطلاع را به دست می‌آوریم، آن داده در دسترس ما است و به نظر کل موضوع واضح می‌آید.

بعد از کسب اطلاع فراموش می‌کنیم که در گذشته از آن خبر نداشتیم و در نظرمان دیگران هم مانند ما باید از آن مطلع باشند. نفرین دانش به این نکته اشاره دارد که ما با قضاوت ناعادلانه چنین تصور می‌کنیم که دیگران نیز باید آنچه ما می‌دانیم را بدانند. تعصب نگاه به گذشته نیز مانند نفرین دانش به ما القا می‌کند که وقتی ما اطلاعی را کسب کردیم انگار همیشه از آن موضوع با خبر بوده‌ایم و باید از قبل نتایج واقعه را پیش‌بینی می‌کردیم. گاهی فراموش می‌کنیم که «معما چو حل گشت، آسان شود!»

بیشتر بخوانید:   خوشبختی جعلی در شبکه های اجتماعی

تعصب خوش‌بینی ـ بدبینی

احتمالا می‌توانیم از عنوان حدس بزنیم که ما در بسیاری از موارد گرایش داریم که عواقب اتفاقی را بیش از حد مثبت یا منفی ارزیابی کنیم. این امر هنگامی رخ می‌دهد که حالمان بیش از حد خوب یا از آن سو بد باشد. باید در نظر داشته باشیم که چه در مورد خوش‌بینی و چه در مورد بدبینی عواطف ما معمولا فرایند تفکر را غیرعقلانی و غیرمنطقی می‌کنند.

استدلال غلط هزینه ی هدررفته

به نظر می‌رسد استدلال اشتباه هزینه‌ی هدر رفته (sunk cost fallacy) به اندازه‌ی تفکر غلط با تعصب در ارتباط است، زیرا که ما از این طریق به مسائل به صورت برد و باخت یا سر به سر کردن می‌نگریم. برای مثال معمولا معتقدیم که اگر در کاری هزینه کنیم، حال کوشش، زمان یا پول باشد، باید چیزی برداشت کنیم.

اگر به مسائل به این طریق بنگریم گاهی می‌بازیم و در این صورت چیزی برداشت نکرده‌ایم. هزینه‌ی هدررفته به چیزی اشاره دارد که از دست رفته است و قابل بازگشت نیست. بیزاری ما از باخت سبب تفکر غیرمنطقی تلاش بیهوده برای بازگرداندن چیزی می‌شود که از دست رفته است. راه کار غیرمتعصبانه این جا آن است که «جلوی ضرر را از هر جا که بگیری منفعت است.» پس باید از آن چه از دست رفته گذشت و به آینده نگریست.

تعصب منفی نگری

تعصب منفی نگری

تعصب در منفی‌نگری به طور کامل از تعصب بدبینی جدا نیست، اما تفاوت‌های جزئی و مهمی دارد. در واقع این گونه تعصب بسیار با سازوکار استدلال اشتباه هزینه‌ی هدررفته مشابه است. این شباهت بازتابی از بیزاری ما از باخت است. ما مشتاق پیروزی هستیم، اما از آن مهم‌تر از باخت متنفریم.

بنابراین در هنگام تصمیم‌گیری بیشتر از فرایند به عواقب کار فکر می‌کنیم. نقش این تعصب جایی مشخص می‌شود که به طور غیرمنطقی احتمال عاقبت منفی اقدام را در کفه‌ی ترازو سنگین‌تر از نتیجه‌ی مثبت در نظر می‌گیریم.

تعصب زوال‌گرایی

تعصب زوال‌گرایی یا سوگیری انحطاط‌گرایی (declinism) به طرز تفکری اشاره دارد که گذشته را بر وقایع روز ترجیح می‌دهد. شاید این گلایه را شنیده باشید که اینترنت سقوط انتشار اخبار را در پی دارد، سقراط نیز چنین چیزی را در ارتباط با زبان مکتوب گفته بود. همچنین شاید شنیده باشید که افراد مسن‌تر شکایت خود را از دوران با این مقدمه شروع می‌کنند که «در زمان ما….» زوال‌گرایی ممکن است در نتیجه‌ی مقاومت ما در برابر تغییرات شکل بگیرد. اغلب ما دوست داریم رویه‌هایی که در جهان اطراف می‌گذرد را کاملا بشناسیم و درک کنیم.

بیشتر بخوانید:    جدیدترین و کاربردی‌ترین کتاب‌های مدیریت و رهبری

اثر بارنوم

برای درک بهتر اثر بارنوم (Barnum effect) یا اثر فورر (Forer effect) همچون مورد سوگیری زوال‌گرایی باید در نظر داشته باشیم که مردم دوست دارند جهان اطراف را به طور کامل درک کنند. در غیر این صورت باید تلاش فراوانی بکنیم که پیوسته برای اطلاعات جدید زمینه‌سازی کنیم و نمی‌توانیم از رویه‌های تکراری و آشنا به راحتی بهره ببریم.

در این صورت اگر در درک مسائل مشکلات و جاهای خالی در دانش‌مان باشد، به طور ذاتی سعی می‌کنیم با افکار شهودی جاهای خالی را پر یا مشکلات را حل کنیم. به همین دلیل است که بسیاری در فرایند تشریح اطلاعات مبهم از نمونه‌های شخصی و خاص خود استفاده می‌کنند و موارد را به طور خودمحور و شخصی می‌بینند.

کلام آخر

تعصب ها و عقاید پیش فرض در بسیاری از موارد کار ما را راحت‌تر می‌کنند. آنها میانبرهایی ذهنی به ما می‌دهند تا در مواجهه با هر مسئله‌ی جدید مجبور نشویم تحقیق و تفکر و برای آموختن مهارت های جدید تلاش کنیم. در روند زندگی بارها اتفاق می‌افتد که این تعصب‌ها به طور ناخودآگاه ما را از سد مشکلات می‌گذراند و به اصطلاح کار ما را راحت می‌کند. البته شیوه‌ی گذر از مشکلات را همچنان نمی‌توان شیوه‌ای کارآمد و مثبت در نظر گرفت، اما به هر تقدیر این رویه مانع از آسیب آنی ما خواهد شد.

تصمیم‌گیری‌های روزانه‌ی ما در زندگی گاهی آن چنان که به نظر می‌رسد اثری واضح در آینده‌ی ما ندارد اما شاید با این اصطلاح که «خشت اول را چون نهاد معمار کج، تا ثریا می‌رود دیوار کج!» دورنمایی از نتایج تصمیم‌گیری‌هایمان را پیش چشم بیاوریم. تفکر نقادانه و منطقی و کنار گذاشتن تعصبات نیز مانند دیگر مهارت‌ها به تدریج و با تمرین راحت‌تر و نیرومندتر می‌شود و ذهن ما را چون قهرمان ورزش تفکر در این زمینه نیرومند می‌سازد.