حتما برای شما هم پیش آمده است که بهعلت پیش آمدن یک مشکل عصبی، میل به غذا نداشتهاید و یا زمانی که اضطراب و استرس زیادی را تجربه میکنید، اصلا تمایلی به خوردن یا نوشیدن ندارید.
شاید هم وارد یک برنامه غذایی رژیمی شدهاید و برای کنترل کالری دریافتی، از خوردن بسیاری از غذاها پرهیز میکنید یا بالعکس؛ یعنی به خاطر وزن پایینتان، باید غذاهای پرکالری مصرف کنید.
تا اینجای کار همه چیز خوب است، کار از جایی با چالش روبهرو میشود که خوردن از حالت تعادل خارج شود. زیاد خوردنها و کم خوردنهای خارج از حالت تعادل را اختلال خوردن مینامند.
اختلال خوردن عموما در پاسخ ما به استرس ایجاد میشود؛ یعنی زمانی که استرس وارد زندگی فرد میشود، احساس آسیبپذیری باعث میشود که به تغییر نامناسب سبک غذایی روی بیاورد.
افراد با توجه به گذشتهای که پشت سرگذاشتهاند، استراتژیهایی که برای مدیریت احساساتشان آموختهاند و از همه مهمتر با توجه به میزان اعتماد به نفسشان، رویکردهای متفاوتی در مواجهه با بحرانها دارند.
در این مقاله از سایت همراهتم، با انواع اختلالات خوردن که میتواند عادات غذایی عجیب و غریبی را در زندگی افراد ایجاد کند و همچنین با علائم هر یک از آنها آشنا خواهید شد.
تعریف اختلال خوردن
اختلال خوردن (Eating disorder) مشکلی پیچیده در سلامت روانی فرد است که در ابتدا خیلی ساده و اغلب به بهانه کمی لاغرتر و جذابتر شدن، شروع میشود و با گذشت زمان به چیزی بدتر و کمی غیر قابل کنترل تبدیل میشود!
با تمام این اوصاف همه افرادی که با اختلالات خوردن دست و پنجه نرم میکنند، زندگی عادی دارند.
اغلب کسانی که اختلالات خوردن را تجربه کردهاند، احساس چاقی زیادی داشتهاند. البته به یاد داشته باشید که ممکن است شما به اختلال خوردن مبتلا نباشید، اما در روزهایی از زندگیتان احساس کنید که چاق هستید؛ یعنی داشتن این قبیل از احساسات کاملا طبیعی است.
معضل اصلی از جایی شروع می شود که فرد مبتلا به تغییر سبک خوردن و آشامیدن خود روی میآورد. این مسئله گاهی تدریجی و گاهی ناگهانی ایجاد میشود. این اختلال در مواردی به شکل گرسنگی دادن به خود و در مواردی به شکل پرخوری ظاهر میشود.
علت اختلالات خوردن
علت ابتلا به اختلال خوردن نیز همچون سایر اختلالات روانی، دو منبع پیدایش اصلی دارد: ژنتیک و مسائل روانی و عاطفی.
ژنتیک
اگر یکی از اعضای خانواده به یکی از انواع اختلالات خوردن مبتلا باشد، خطر ابتلای سایر افراد خانواده نیز بالا میرود. به عبارت دیگر داشتن والدینی که مشکلات غذایی دارند، عامل موثری در ابتلای فرزندان به اختلالات خوردن است.
مسائل عاطفی و روانی
آشفتگیهای روانی همچون اضطراب، افسردگی یا اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، آغازگر اختلالات خوردن هستند. استرسها و اضطرابهایی که ناشی از مسائل روزمره هستند مانند جروبحث والدین، دیر رسیدن به محل کار، امتحانات پایانی دانشگاه و غیره میتوانند در شدت یافتن علائم اختلالات خوردن موثر باشند.
علاوه بر اینها از یکسو کسانی که ارزش کمی برای خود قائلند و از سوی دیگر افرادی که نظرات کمال گرایانه دارند، بیشتر درگیر اختلال خوردن میشوند.
انواع اختلالات خوردن
اختلالات خوردن در دو شکلِ مصرف بیش از اندازه و اجتناب بیش از اندازه از خوردن غذا ظاهر میشود. تفاوت در میزان خوردن منجر به تفاوت در علائم و عوارضی که برای فرد به همراه دارد خواهد شد. در زیر به شرح پنج نوع از این اختلالات میپردازیم:
بیاشتهایی عصبی
بیاشتهایی غذایی (Anorexia nervosa) از معروفترین انواع اختلالات خوردن است. این اختلال در دوران نوجوانی یا اوایل جوانی به وجود میآید و زنان را بیشتر از مردان درگیر میکند. افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی که با وسواس غذایی همراه است، تصور میکنند بیش از حد چاق هستند؛ برخی از این افراد بههیچعنوان اضافه وزن ندارند یا حتی دچار کموزنی خطرناک هستند.
این گروه از افراد به طور منظم وزن خود را بررسی مینمایند، از مصرف برخی غذاهای خاص خودداری میکنند (وسواس غذایی) و میزان کالری مصرفی آنها به شدت محدود است.
آنورکسیا دو زیر مجموعه دارد که درنوع اول شاهد ایجاد محدودیت در غذا خوردن و وسواس غذایی هستیم و در نوع دوم روش پیشگیری از دریافت کالری غذا توسط بدن، انتخاب میشود.
نوع اول از طریق رژیم غذایی، غذا نخوردن یا ورزش بیش از حد، وزن بدن خود را کاهش میدهند. نوع دوم پس از غذا خوردن از طریق کارهای عجیب و غریب مانند بالا آوردن، مصرف مسهل و ادرارآورها یا ورزش زیادی، از جذب کالری غذا توسط بدن جلوگیری میکنند.
علائم بیاشتهایی عصبی
- کم وزنی قابل ملاحظه نسبت به افراد هم سن و هم قد
- ترس شدید از افزایش وزن یا تلاش برای پیشگیری از چاقی علیرغم کمبود وزن
- توجه بیش از حد به وزن بدن و ظاهر خود
- داشتن تصور اشتباه از اندام خود و تلاش برای کاهش بیشتر وزن
- وسواس غذایی (افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی در غذا خوردن دچار وسواس هستند)
پرخوری عصبی
پرخوری عصبی (Bulimia nervosa) اغلب راهی برای کنار آمدن با احساسات دشوار است. اگر فردی استرس، ناراحتی یا عصبانیت داشته باشد، ممکن است احساس کند که پرخوری میکند، این را نباید با این نوع از اختلالات خوردن اشتباه گرفت.
در طی پرخوری، افراد مبتلا به پرخوری عصبی یا بولیمیا احساس نمیکنند که کنترل مقدار یا سرعت غذا خوردن خود را ندارند، بلکه احساس میکنند کنترلی روی کاری که انجام میدهند ندارند.
در این نوع از اختلالات خوردن، فرد میتواند غذاهایی را که از آنها اجتناب میکرده و دوست نداشته، با سرعت بالا و به دور از وسواس غذایی مصرف کند.
علائم پرخوری عصبی
- خراب شدن دندانها (بهعلت استفراغ مکرر)
- خستگی، احساس نفخ، یبوست، درد شکم
- تورم دستها و پاها
از آنجایی که مبتلایان اغلب وزن «طبیعی» دارند و عمدتا بیماری خود را از دیگران پنهان میکنند، تشخیص آن از بیرون میتواند بسیار دشوار باشد. علاوه بر این، افراد مبتلا به بولیمیا اغلب تمایلی به کمک گرفتن ندارند.
اختلال پرخوری
اختلال پرخوری (Binge-eating disorder) با پرخوری عصبی تفاوت دارد، چرا که در این نوع از اختلال، فرد مبتلا بهطور منظم غذای زیادی مصرف میکند و به شدت احساس عدم کنترل در غذا خوردن دارد؛ یعنی با اینکه گرسنه نیست، باز هم به خوردن ادامه میدهد.
این حالت که فرد مبتلا نمیتواند جلوی خوردن خود را بگیرد، میتواند یک تا دو بار در هفته رخ دهد.
علائم اختلال پرخوری
- احساس عدم کنترل بر خوردن
- خوردن در زمان سیری
- خوردن با سرعت بالا
- به تنهایی یا مخفیانه غذا خوردن
- احساس افسردگی و خجالت از زیاد خوردن
اختلال نشخوار
اختلال نشخوار (Rumination disorder)، یکی از انواع اختلالات خوردن است که در آن فرد بیمار پس از خوردن غذا، با حالت تهوع یا بدون داشتن حالت تهوع، غذا را برمیگرداند. در مواردی غذای برگشته به دهان، دوباره جویده و بلعیده میشود. این رفتار بعد از هر وعده غذایی توسط بیمار انجام میشود.
بازگشت غذا به دهان، مشکلات غیر قابل جبرانی را برای بدن بیمار ایجاد میکند که مهمترین آنها سوء تغذیه و نرسیدن مواد غذایی به بدن است.
علائم اختلال نشخوار
- جویدن مجدد غذای بازگشته
- مشکلات گوارشی همچون معده درد
- مشکلات دندانی مانند بوی بد دهان و پوسیدگی دندانها
- کاهش وزن
- لبهای خشکیده و ترکخورده
اختلال اجتنابی یا محدود کننده غذایی
در اختلال اجتنابی یا محدود کننده غذا (Avoidant/restrictive food intake disorder) فرد بیمار علاقهای به خوردن ندارد؛ یعنی اگر حس خوبی از رنگ، بافت، بو یا طعم غذا نداشته باشد، از خوردن آن اجتناب میورزد. درنتیجه بسیاری از مواد مغذی و در بعضی از موارد کالری مورد نیاز روزانهاش نیز تامین نمیشود.
علائم اختلال اجتنابی یا محدود کننده غذایی
- تنها بافتهای خاصی از غذا را میخورد
- تنها غذاهای خاصی را میخورد و این وضعیت به مرور زمان بدتر میشود
- خیلی آهسته غذا میخورد و عموما غذایش را به پایان نمیرساند
- از خوردن غذا با دوستان و آشنایان طفره میرود
2 دیدگاه