تعریف رایج از دارونما مادهی خنثی است. موسسهی غذا و دارو دارونما را اینطور تعریف میکند: «یک مادهی غیر موثر که ممکن است شبیه به یک عامل موثر باشد، اما هیچ ارزش پزشکی ندارد.» در این تعریف از نظر درمانی بر بیاثر بودن مادهی دارونما تاکید شده است.
تابهحال با اثر دارونما مواجه شدهاید؟ در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به این موضوع میپردازیم.
اثر دارونما چیست؟
انجمن پزشکی آمریکا دارونما را اینچنین تعریف میکند: «مادهای که برای بیمار در نظر گرفته میشود و پزشک اعتقاد دارد هیچ اثر دارویی خاصی بر وضعیت بهبودی و درمانی او نخواهد داشت.» برخی این تعریف را گسترش میدهند تا نه فقط شامل ماده، بلکه شامل روشهایی چون جراحی و طب سوزنی هم بشود. طبق این تعریف، اثر دارونما وابسته به اعتقاد پزشکی است که آن را به عنوان یک درمان ارائه داده است.
تاریخچهی دارونما
دارونما معادلی فارسی از واژهی پلاسیبو است. پلاسیبو یک واژهی لاتین است که به اعتقاد بعضی افراد اولینبار توسط سنت ژروم اشتنبه در ترجمهی لاتین کتاب مقدس مورد استفاده قرار گرفته است. برخی هم معتقدند اولینبار در قرن 14 میلادی در مراسم عزاداری برای مردگان از این اصطلاح استفاده شده است.
در قصههای کانتربری، چاسر نام چاپلوس دربار خود را «پلاسیبو» گذاشت. در قرن 16 واژهی پلاسیبو برای جداسازی روشهای جعلی از اصلی به کار برده شد. برای تشخیص تسخیر روح افراد توسط شیطان، با دادن اشیاء دروغین مقدس و بررسی عکسالعمل آنها متوجه واقعی و غیرواقعی بودن تسخیر توسط شیطان میشدند.
تاریخچهی پزشکی اثر دارونما
اولین سندهای پزشکی که واژهی پلاسیبو در آنها استفاده شده است مربوط به قرن 18 است. در 1758 دیکشنری نوین پزشکی دارونما را به عنوان طب یا روش توصیف میکند. در 1811 فرهنگ لغات پزشکی پلاسیبو را اصطلاحی برای هر داروی سازگارتر با خشنودی بیمار بهجای نفع او تعریف میکند.
استفادهی گسترده از دارونما پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد؛ وقتی متوجه شدند مردم به طرز چشمگیری با اثر دارونما بهبودی پیدا میکنند. در آن زمان هنری بیچر ادعا کرد که نزدیک به 35 % از بیماران به درمان با دارونما پاسخ دادهاند.
البته به اعتقاد برخی افراد، مطالعهی علمی روی اثر دارونما برای اولینبار توسط فردی به نام بیگل و در سال 1918 آغاز شد. در یک پژوهش بالینی، او برای ارزیابی آنتیتوکسین بیناری دیفتری از دارونما جهت کنترل متغییرهای مزاحم در پژوهش استفاده کرد. در 1931 برای درمان بیماری سل از آب مقطر به عنوان دارونما استفاده شد. بعد از آن، درمان با اثرات دارونما به عنوان یکی از چالشهای درمانی مطرح شد.
کاربرد اثردارونما
تحقیقات نشان داده است که دارونماها در 30 تا 70 درصد از بیماران اثر مثبت ایجاد میکند. با توجه به اینکه پیشرفت قابل توجه و معناداری در درمان بیماریها از جمله آلزایمر و پارکینسون با اثر دارونما حاصل شده، احتمالا عوامل زیستی عصبی در درمان با دارونما موثر است.
تاثیرات دارونما در پزشکی را میتوان از جهات مختلف به انواع متفاوتی تقسیمبندی کرد. از جهت موارد کاربردی، دو نوع اصلی از کاربرد دارونما وجود دارد:
اثر کاربردی
- تاثیر دارونما بهعنوان کنترلهایی در تحقیق پزشکی
- کاربرد دارونما بهعنوان بخشی از مراقبت کلینیکی
اثر انگیزهای
از جهت انگیزه در تجویز دارونماها میتوان علل متعددی را بیان کرد:
- پزشک ممکن است با هدف تشخیصی به بیمارش دارونما بدهد
- با هدف رفع علائم بیماری دارونما تجویز میشود، برای مثال تزریق محلول نمک برای کاهش درد بعد از عمل جراحی
- تجویز با هدف کاهش رنجهای عاطفی و روانی بیمار
- تجویز با هدف پاسخ دادن به مراجعات مکرر بیمار برای راحتی پزشک
که البته مورد آخر تجویز، غیراخلاقی است و تمام سازمانهای پزشکی آن را منع کردهاند و کسی از این نوع کاربرد دارونما دفاع نکرده است.
اثر دارونما و قدرت باور
اثر پلاسیبو یا دارونما به بررسی قدرت تلقین و ذهنیت انسان مربوط است. در آزمایشهای اثر پلاسیبو پژوهشگران به شرکتکنندگان دارونما تزریق میکنند و به آنها میگویند که داروی واقعی دریافت کردهاند.
بهطور مثال به ورزشکاران «آب مقطر» یا «قرص شکر» داده میشود درحالیکه به آنها گفته شده است هورمون یا قرصهای آمینواسیدی دریافت کردهاند. در مرحلهی بعد، تأثیر این تلقین بر رشد قدرت و عضلات فرد ورزشکار سنجیده میشود. این سری آزمایشات در جهت بررسی قدرت باور انجام میشود.
همیشه آزمایشهای دارونما برای بررسی قدرت باور و تلقین انجام نمیشود، بلکه در بسیاری از تحقیقات از این اثر برای کنترل و نتیجهگیری بهرهبرداری میشود. برای مثال یک دارو و یا قرص جدید قبل از اینکه به بازار وارد شود باید مورد آزمایش قرار بگیرد و اثربخشیاش تأیید شود. پژوهشگران در این آزمایشها اثر تلقین بر عملکرد آن دارو را اندازه میگیرند تا مطمئن شوند اثر درمانی آن دارو به دلیل تلقین نیست و خود آن دارو اثربخش است.
اثر دارونما و شرطیسازی
برای بررسی ارتباط این اثر و شرطیسازی به سراغ تحقیقات آقای فابریزیو بندِتی میرویم. او در سال 2020 کتابی با عنوان «Placebo effects» منتشر کرد که علاوه بر نتایجی که در بقیهی تحقیقات بهدست آمده بود، یک جنبهی مهم دیگر را به ما نشان داد و آن نقش شرطیسازی در اثر پلاسیبو بود. بندتی در آزمایشهای خود ابتدا داروی واقعی به افراد تزریق میکند، سپس افراد تأثیر داروی واقعی را خیلی ملموس متوجه میشوند. در مرحلهی بعدی به فرد دارونما تزریق میشود و به او گفته میشود که باز هم داروی واقعی دریافت کرده است. این کار یک، دو یا سه بار انجام میشود تا شرطیسازی صورت بگیرد و یادگیری اتفاق بیفتد. در مراحل بعد، با استفاده از دارونما میتوان اثر تلقین را خیلی قوی مشاهده کرد. درواقع اثر پلاسیبو به تنهایی قدرت کمی دارد و زمانی قدرتمندتر میشود که از قبل و با استفاده از یک داروی واقعی در ذهن افراد یک شرطیسازی صورت گرفته باشد.
کلام آخر
در این مطلب به بررسی قدرت باور و تلقین به کمک آزمایشهای تاثیر دارونما پرداخته شد. برای جمعبندی باید گفت که باورها نقش مهمی در زندگی ما بازی میکند و با تغییر ذهنیتمان میتوانیم مسیر زندگی را هموارتر کنیم. البته نباید فراموش کنیم که باورها فقط بخشی از مسیر را کنترل میکنند و قدرت تلقین محدود است. درواقع همهچیز به ذهن خودمان وابسته است.
ارسال پاسخ