کنترل احساسات در ارتباطات و زندگی شخصی ما اثر چشمگیری دارد. در این دنیای شلوغ و ناآرام، حفظ آرامش در رابطههای شخصی و کاری، مانند کلیدیست که راه را برای رسیدن به ارتباط پایدار آسان میکند. خیلی از مسائل در دنیا از کنترل ما خارج هستند. اما خوشبختانه، کنترل احساسات در ارتباطات، کاری شدنیست. در این نوشته از همراهتم به اهمیت شناخت و کنترل احساس و راههایی برای مدیریت آن میپردازیم.
اهمیت کنترل احساسات در ارتباطات
همانقدر که وجود احساسهای گوناگون برای برقرار ارتباط با دیگران مفید است، میتوانند به همین اندازه اثر منفی در رابطه بهجا گذارد. خشم، حسادت، نفرت یا تحقیر، دیگران را از ما دور میکنند. آنها زمانی که اعتماد خود را به ما از دست دهند، به احتمال کمتری کنارمان میمانند. خوب است احساس خود را بشناسیم، نشانههای هر احساس را بدانیم، و زمانی که با آن روبهرو میشویم، مدیریتش کنیم.
برای مثال، خشمگین شدن احساسی طبیعیست که ممکن است در شرایطی سراغمان بیاید. اما با داد و فریاد و اهانت به دیگران، راه رسیدن به توافق را میبندیم و به رابطه آسیب میزنیم.
هر محیط کاری استاندارد رفتاری تعریف میکند و انتظار دارد کارکنان آن را رعایت کنند. کنترل احساسات و رفتار یکی از این استانداردهاست. بهتر است صرفنظر از اینکه چه اتفاقی رخ داده، بتوانیم نگرش مثبت خود را حفظ کنیم و در شرایط سخت و ناخوشایند، احساسمان را در کنترل خود نگهداریم.
تاثیر احساسات بر بدن فیزیکی ما
وضعیت احساسی ما بر رفتار و کیفیت زندگی تاثیر دارد. برای مثال، افرادی که شاد و آرام هستند درمقایسه با افراد مضطرب، سلامت جسمی بیشتری را تجربه میکنند. بدن از لحاظ فیزیکی به احساسمان واکنش نشان میدهد.
بهخاطر آورید در زمان خشم، ترس یا غمگین بودن، چه تغییر جسمی را تجربه کردهاید. بالا رفتن ضربان قلب، عرق کردن کف دست، انقباض در شانه یا قفسهی سینه ازجمله علامتهای جسمی بروز احساس در ما بهحساب میآیند. درمقابل، زمانی که احساس آرامش میکنیم، عضلات آرام هستند. هنگام غصه، احساس درماندگی میکنیم. غم کاری میکند انرژی ما کمتر از حد معمول باشد. هنگام خشم، برانگیخته میشویم، صورتمان قرمز و گرگرفته و کف دستهامان داغ میشود. تندتند نفس میکشیم و ضربان قلب شدید میشود. بدن آمادهی مقابله با تهدید بیرونیست. شناخت احساسهای مختلف و مدیریت آنها، بهترین کار برای کنترل احساسات است.
راههای کنترل احساس
۱. سرکوب نکنید، احساس کنید
زمانی که احساسمان را سرکوب میکنیم و آن را نادیده میگیریم، از یک تجربهی سالم بیبهره میمانیم. نادیده گرفتن آگاهانه یا ناآگاهانهی احساس میتواند باعث مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی، بدخوابی، درد یا تنش عضلانی شود. مدیریت احساس، مهارتیست که هر زمانی میتوانیم آن را بهدست آوریم.
۲. شناسایی کنید
زمانی که اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود، از خودمان بپرسیم: «اکنون چه احساسی دارم؟» بهترین کار این است که کلیگویی نکنیم. «ناراحت» پاسخ دقیقی نیست. باید مشخص کنیم، ناامیدم، گیج شدهام، سراسیمهام.
۳. ژورنال احساسات درست کنید
ثبت خلقوخو در دفتر کمک زیادی به شناخت حسها و واکنشها خواهد کرد. میتوانیم ژورنالی برای نوشتن احساسات داشته باشیم و بهشکل روزانه احساساتی را که تجربه میکنیم، در آن بنویسیم. با بررسی این ژورنال متوجه خواهیم شد چه زمانهایی کنترل احساسها سختتر است. زمانی که درگیر مشکل کاری هستیم؟ هنگام اختلاف نظر خانوادگی؟ چه حسی را بیشتر تجربه میکنیم؟ ناامیدی؟ نادیده گرفته شدن؟ خشم؟
۴. عمیق نفس بکشید
بارها درمورد نقش نفس عمیق در مدیریت احساسات شنیدهایم. واقعیت این است که تمرین تنفس عمیق کمک میکند از واکنش شدید و ناگهانی دور بمانیم و کمی آرام شویم. در همین لحظه عمیق نفس بکشید. دم را نگه دارید و تا ۳ بشمارید. اکنون به آرامی نفستان را بیرون دهید. همزمان میتوانید تکرار کنید: «آرامم. میتوانم آرام بمانم.»
۵. وقتشناس باشید
لازم است زمان و مکان مناسب بروز احساس را بشناسیم. فردی که عزیزی را از دست داده، گریه میکند و این گریه طبیعی به نظر میرسد. زمانی که تنها میشویم و از خشم توی بالش فریاد میزنیم، آسیبی به کسی وارد نمیشود. اما رفتار کارمندی که بهدلیل اختلاف نظر کاری در محیط کار داد و فریاد یا گریه راه میاندازد، بازتاب بسیار منفی بهدنبال دارد.
۶. فاصله بگیرید
فاصله گرفتن راهیست تا بتوانیم واکنش درست و منطقی نشان دهیم. به اتاق دیگری میرویم و با ایجاد فاصلهی فیزیکی، فرصتی برای فکر و بررسی فراهم میکنیم. گاهی هم با پرت کردن حواسمان، فاصلهی ذهنی ایجاد میکنیم. راههایی مثل قدم زدن، تماشای ویدیوی خندهدار، صبحت کردن با یک دوست یا وقت گذراندن با حیوان خانگی بسیار کمککننده است.
۷. استرس را کنترل کنید
تجربه کردهاید که هنگام استرس شدید، مدیریت احساسات چقدر سخت میشود؟ کاهش استرس راه دیگریست برای کنترل حسها و واکنشها. مدیتشین، خواب کافی، فعالیت بدنی، وقت گذراندن در طبیعت، استراحت و سرگرمی راههایی برای تخلیهی استرس و رسیدن به آرامش بیشتر هستند.
۸. به احساسات دیگران توجه کنید
«چرا با من اینطور صحبت کرد؟!» گاهی متوجه نمیشویم چرا فردی با دلخوری یا خشم با ما برخورد میکند. لازم است خودمان را جای دیگران بگذاریم و بررسی کنیم چه دلیلی برای رفتار آنها وجود دارد. امروز همکار ما مضطرب یا عصبی رفتار میکند؟ تاریخ تحویل پروژه رسیده و هنوز کار زیادی برای انجام دادن دارد. با دیگران همدردی کنیم و مشکلاتشان را درک کنیم. به این ترتیب، کمتر ناراحت میشویم و ارتباط قویتری با دیگران برقرار خواهیم کرد.
۹. از سوتفاهم دور بمانید
پیش آمدن سوتفاهم بین زوجها، همکارها یا دوستان پدیدهی عجیبی نیست. دیدگاه افراد نسبت به یک موضوع خاص، شبیه هم نیست و گاهی از چشماندازهای متفاوتی به مساله نگاه میکنند. آگاهی ما نسبت به حسهای مختلف از سوتفاهم پیشگیری میکند.
مدیر بخش با خشم با ما روبرو میشود، اما درواقع مشکل در جای دیگریست که ارتباطی با ما ندارد. زمانی که خشم را به خودمان نسبت میدهیم، سوتفاهم شکل میگیرد و باعث مشکلات بیشتر میشود.
۱۰. خوب گوش کنید
لازم است آنچه را میشنویم تحلیل کنیم. در دل یک گفتوگوی دشوار، ممکن است حرفی بزنیم که خیلی زود از گفتن آن پشیمان شویم. با کنترل احساسات در ارتباطات، اجازهی توضیح به طرف مقابل میدهیم. میتوانیم ادامهی صحبت را به زمان دیگری موکول کنیم و بلافاصله واکنش تند نشان ندهیم.
سخن پایانی
احساسهای مختلف بخش نرمال زندگی روزمرهی ما هستند. درواقع اگر چیزی احساس نمیکردیم، زندگی مانند راندن دائمی در اتوبانی مستقیم با چشماندازی خالی و بیهیجان بود. احساس کاری میکند به حفظ رابطه و دوستی اهمیت دهیم. با شناخت احساسات، مدیریت آنها راحتتر خواهد بود. از سوی دیگر با درک احساس طرف مقابل و همدردی با او، از تنش در محیط کار یا خانه پیشگیری میکنیم. شما احساس خود را بهموقع کنترل میکنید؟
1دیدگاه