پارانویا (paranoia) یا بدگمانی به موقعیت احساس خطر از اطراف، مثلا زیر نظر مردم بودن یا دسیسهچینی دیگران بر علیه فرد، گفته میشود، هرچند هیچ شاهدی برای اثبات این عوامل خطر وجود نداشته باشد. ممکن است هنگامی در زندگی بیشتر افراد چنین حسی را تجربه کنند. احتمالا اگر چنین حسی مکررا اتفاق بیفتد، حتی با این که میدانیم نگرانیمان بر پایهی واقعیت نیست، باعث آزار و دردسرمان خواهد شد.
پارانویای بالینی (clinical paranoia)بسیار شدیدتر از چنین حسی است. این مشکل اختلالی نادر در سلامت روان است که سبب میشود فرد باور کند دیگران به او دروغ میگویند، با او ناعادلانه برخورد میکنند یا به عمد میخواهند به او آسیب برسانند، هر چند هیچ شاهدی برای این باور وجود ندارد. در این حالت فرد به هیچ وجه باور نمیکند که پارانویا دارد، زیرا از صحت این احساسش مطمئن است.
در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به تشریح دقیقتر این مشکل در سلامت روان میپردازیم.
اضطراب در برابر افکار پارانویایی
فکر پارانویایی نوعی تفکر مضطرب است. اضطراب ممکن است سبب پارنویا شود، بر آن چه سبب پارانویا میشود اثر بگذارد و در طول مدت ماندگاری حس موثر باشد. البته افکار پارانویایی نیز ممکن است سبب ایجاد اضطراب در فرد شود.
طبیعی است که گاهی احساس اضطراب داشته باشیم، خصوصا اگر دورهی سختی را میگذرانیم، مثلا شغلمان در خطر است یا رابطهمان رو به پایان دارد. ممکن است فرد در میان اجتماعات پرجمعیت نگران آن باشد که گفتهها، پوشش یا رفتارش مورد قضاوت قرار بگیرد. ممکن است وقتی فرد تنها وارد جمعی میشود پیش خود در این فکر باشد که، «همه در فکر آن هستند که چرا من تنهایم.»
برخی چنین احساساتی را پارانویا میخوانند، اما همهی ما گهگاه از این دست افکار به سرمان میزند. صرفا به دلیل نگرانی در ازای حرف مردم نباید خود را دچار بیماری روانی بدانیم. پارانویای بالینی هنگامی اتفاق میافتد که فرد صد در صد از حس خود متقاعد شده حتی اگر واقعیتها اثبات کنند که این حس اشتباه است.
اگر نگران هستید که افکارتان پارانویایی هستند، احتمالا در عوض پارانویا دچار اضطراب شدهاید. اگر اضطراب شما به موضوعی واضح مربوط نباشد و ظاهرا هیچ بهبودی در آن حاصل نمیشود احتمالا باید با دکتر در این باره صحبت کنید. احساس اضطراب و وحشت (panic) ممکن است نشانههای اختلال اضطراب باشد. نشانههای پارانویا به احتمال فراوان بسیار بیشتر از چنین حسهایی خواهد بود.
نشانههای پارانویا
احتمالا بیشترین نشانههای پارانویا از این قرار است:
- حالت دفاعی، خصومت و خشونت
- به راحتی دلخور شدن
- باور بر این که همیشه حق با فرد است. همچنین فرد نمیتواند نظام دفاعی خود را رها کند و آرامش بگیرد
- توان مصالحه، بخشش یا پذیرش نقد در فرد وجود ندارد
- فرد نمیتواند به دیگران اعتماد کند یا آنان را محرم خود بداند
- فرد از رفتارهای عادی مردم معانی پنهانی دریافت میکند
دلایل پارانویا
خواب بسیار کم: یک شب بیخوابی باعث افکار پارانویایی نخواهد شد، اما اگر فرد اغلب شبها بیخوابی بکشد، ممکن است فشار آن به تدریج نمود پیدا کند. ممکن است فرد نتواند به درستی و شفاف بیندیشد و احتمالا راحتتر با دیگران درگیر و دچار سوءتفاهم میشود. در چنین صورتی احتمالا به تدریج به نظر فرد میرسد که دیگران علیه او اقدام میکنند، در حالی که آنها رفتاری طبیعی دارند. اگر مدتی طولانی بیخوابی تجربه شود، حتی ممکن است فرد چیزهایی را ببیند و بشنود که وجود خارجی ندارد (دکترها چنین چیزهایی را توهم میخوانند.)
بزرگسالان باید برای حفظ هوشیاری و سلامت ذهن و روان خود هر شب بین 7 تا 9 ساعت بخوابند.
استرس یا تنش:
وقتی تنشی خاص زندگی را دچار چالش میکند، ممکن است فرد در قبال دیگران شکاک شود. چنین تنش یا استرسی لزوما نباید از بیماری یا از خطر از دست رفتن شغل بر بیاید. حتی ممکن است مناسبتی شاد، مانند عروسی، نیز گونهای استرس را ایجاد کند و سبب شود که افکار پارانویایی با حس لذت همراه شود.
برای خواباندن تنش میتوان:
- زمانی برای استراحت و آرامش تعیین کرد و عنصر استرسزا را از یاد برد
- با دوستان وقت گذراند
- دلیلی برای خنده یا لبخند پیدا کرد
- مرتب ورزش کرد
- برای شفاف ساختن ذهن مدیتیشن کرد
اختلالهای روانپزشکی: مشکل اختلال شخصیت پارانویایی (paranoid personality disorder) اعتماد به دیگران را دشوار خواهد کرد. این اختلال ممکن است سبب افکار منفی دربارهی مردم شود و این در حالی است که چنین افکاری حقیقت ندارد، مثلا «آنها من را دوست ندارند،» «آنها من را مسخره میکنند» یا حتی «آنها علیه من نقشه میکشند.» در برخی موارد هر چه هم که شواهد و مدارک بر رد افکار منفی آورده شود، فرد قانع نخواهد شد. چنین مشکلی به پارانویای بالینی منجر میشود. هر چند ممکن است فرد همهی افکار غیرواقعی که به سرش میرسد را باور نکند، ولی برخی از آنها را خواهد پذیرفت.
اسکیزوفرنی اختلال جدی دیگری است که ممکن است تشخیص واقعیت را از خیال با مشکل مواجه کند. بیشتر وقتها فرد عملا نمیداند که چه هنگام افکارش پارانویایی شده است. اغلب دوستان، عزیزان و متخصصان پزشکی به این امر اشاره خواهند کرد و به فرد کمک میکنند که برای درمان اقدام کند.
اختلال شخصیتی مرزی (borderline personality disorder) نیز ممکن است سبب افکار پارانویایی و حتی پارانویای بالینی شود، که فرد در آن تغییر حالات روحی سریعی را حس میکند و ممکن است در یک آن شیفتهی کسی شود و در لحظهای دیگر از او بیزار باشد.
وقتی فردی گاه به گاه حس پارانویایی یا نگرانی از طرز فکر دیگران دربارهی خود دارد لزوما دچار اختلال روانشناسی نیست. در واقع همین که فرد میداند افکارش منطقی یا عقلانی نیست را میتوان نشان سلامت ذهنی و روانی محسوب کرد. اما اگر احساسات پارانویایی پیوسته رخ دهد یا به تدریج در زندگی و کار فرد مشکل بیندازد، او باید به پزشک یا متخصص سلامت روان مراجعه کند.
مصرف مواد: موادی مانند ماریجوانا (marijuana) یا در کل مواد توهمزا (الاسدی LSD، قارچهای روانانگیز psychotropic mashrooms) و مواد محرک (کوکائین، متآمفتامین methamphetamine) تاثیرات شیمیایی بر انسان میگذارد و در برخی از افراد باعث ایجاد پارنویای موقت میشود. وقتی مواد شیمیایی در نظام بدن فرد خارج شود پارانویا نیز از بین میرود. روزها یا هفتهها مصرف شدید الکل نیز ممکن است سبب پارانویای موقت شود و در مدت طولانی مصرف ممکن است به پارانویای مداوم و حتی توهم برسد.
در صورتی که فرد دچار افکار پارانویایی باشد که او را مضطرب میکند یا نشانههای افسردگی خفیف را نشان میدهد، مصرف مواد سبب وخامت این احساسات خواهد شد. در برخی از افراد مصرف مواد سبب پیدایش اختلالات روانشناختی را با نشانههای پارانویای بالینی واقعی خواهد بود.
مصرف الکل نیز ممکن است پارانویا را وخیم کند. همچنین سبب بیقراری بیشتر در فرد شود و همین امر مهار احساسات پارانویایی را برای شخص دشوارتر خواهد کرد.
از دست دادن حافظه: بیماری آلزایمر (Alzheimer’s disease) و دیگر گونههای فراموشی که احتمالشان با افزایش سن بالاتر خواهد رفت ممکن است سبب ایجاد تغییر در کارکردهای مغز شود و به شکایت فرد در برابر دیگران دامن زند. شاید دیده باشید که افراد مبتلا به گونهای فراموشی اشیاء گرانبها مانند جواهرات یا پول را از عزیزان خود پنهان میکنند یا بر این باور میشوند که اطرافیان نیت بدی در ازای آنها دارند. این نشانهها به بیماری باز میگردد. ممکن است پزشک قادر باشد به فرد در مدیریت این نشانهها کمک کند.
درمان پارانویا
اگر فرد احساس میکند که از واقعیت فاصله گرفته است و درکش از واقعیت کم شده، مراجعه پزشک یا متخصص سلامت روان برای شروع مقابله با این نشانهها بهترین گام آغازین است. از آن جایی که فرد هنوز میداند که افکارش منطقی یا عقلانی نیست، کارهای فراوانی برای مقابله با معضل وجود خواهد داشت.
برای شروع رژیم غذایی سالم و متعادل، ورزش و خواب کافی بسیار اهمیت دارد. همهی این موارد بخش اساسی در تعادل روانی است و در ابتدا به مقابله با افکار پارانویایی کمک فراوانی میکند.
پس از آن تفکر و تامل دربارهی افکار پارانویایی به فرد کمک خواهد کرد، البته در شرایطی که فرد هنوز از غیرمنطقی بودن افکارش اطلاع داشته باشد و واقعبینانه به این افکار بنگرد. بهتر است فرد به جای آن که بگوید: «من دیوانهام» یا «پارانویایی هستم» بگوید: «نگرانم که افکاری که به سرم میرسد بسیار از واقعیت به دور است.»
حتی اگر فرد دچار بیماری روانی نباشد و صرفا افکار پارانویایی یا غیرمنطقی مانع کارها و زندگی روزمرهاش میشود، خوب است که با متخصص سلامت روان، روانشناس یا روانپزشک دربارهی آنها صحبت کند. گفتگودرمانی یا برخی از داروها ممکن است به راحتی به رفع این افکار و احساسات کمک کند.
کلام آخر
اغلب افرادی که احساس پارانویا دارند برای درمان اقدامی نمیکنند، زیرا باور ندارند که این افکار و احساسات غیرواقعی باشند. اگر در بین دوستان یا عزیزان و خانواده فردی وچود دارد که به نظرتان نشانههای پارانویا را نشان میدهد میتوانید با متخصص سلامت روان در این باره مشورت کنید و راههای کمک به آنها را بشناسید. شیوههای روان درمانی متفاوتی برای کمک به چنین افرادی وجود دارد و میتوان با اطلاع از آنها و مشورت با متخصص بهترین راه کمک به عزیزان را پیدا کرد.
ارسال پاسخ