در این کتاب فلیپ تتلاک، اهمیت و کاربرد هنر پیشبینی را به ما نشان میدهد. فیلیپ تتلاک با برگزاری یک تورنمنت، افرادی را به جامعه معرفی کرد که با درصد بالایی میتوانستند مسائل را پیشبینی کنند. او معتقد است هریک از ما میتوانیم این قدرت را داشته باشیم. اما چگونه؟
ما هر روزه در حال استفاده از علم پیشبینی هستیم. پاسخ به سوالاتی مانند: «با شخصی وارد رابطه شوم یا خیر؟»، «این محصول را خریداری کنم یا خیر؟»، تا موضوعات بزرگتری مانند: «آیا جنگ میشود؟»، «آیا وضعیت اقتصادی بهتر میشود؟» همه این موارد نوعی پیشبینی آینده کوتاهمدت و بلندمدت به حساب میآیند. پاسخی که با استفاده از هنر پیشبینی خود به این سوالات میدهیم، معمولاً شامل سه گزینه است: بله، خیر و شاید. چنین پاسخی چقدر میتواند دقیق و قابل استناد باشد؟
اگر قصد دارید پیشبینیهای خود را به اتفاق افتادن نزدیک کنید، با ما در میان کتاب آقای تتلاک قدم بزنید. همچنین، برای بهبود تواناییهای پیشبینی و مدیریت احساسات مرتبط با تصمیمگیری، میتوانید از مشاوره غیرحضوری بهرهمند شوید. این نوع مشاوره میتواند به شما کمک کند تا با آرامش و اطمینان بیشتری به پیشبینیهای خود نزدیک شوید.
اولین جرقه ذهنی تتلاک درباره هنر پیش بینی
فیلیپ تتلاک، 20 سال از عمر خود را صرف تحلیل پیشبینیهای افراد معروفی کرد که ادعا داشتند در این زمینه متخصص هستند. او بررسی کرده است که چند درصد پیش بینی این افراد درست از آب درمیآید. آیا اصلا هنر پیش بینی این افراد، قابل بررسی است؟
به این مثال توجه کنید. اولین باری که آیفون وارد بازار شد، مایکروسافت اعلام کرد: آیفون شانسی برای اینکه سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهد، ندارد.
به نظر میرسد که باتوجه به محبوبیت جهانی آیفون، این یک پیش بینی غلط است. فیلیپ تتلاک معتقد است، این نوع پیش بینی اصلا صلاحیت درست یا غلط بودن ندارد.
برای اینکه منظور تحلیلگر از سهم قابلتوجه، چقدر است؟ منظور از بازار، بازار کدام حوزه است؟ درمورد بازار کدام کشور، صحبت میکند؟
اگر بسیاری از پیش بینیهای افراد مشهور این زمینه را با همین نگاه بررسی کنیم، متوجه دقت پایین هنر پیش بینی آنها خواهیم شد.
جایگاه متخصصین در میان افراد معمولی دارای هنر پیش بینی
توماس فریدمن، یکی از بزرگترین تحلیلگران (Forecaster) آمریکایی است که افراد رده بالایی از سیاستمداران، سرمایهگذاران و … پیش بینیهای او را قبول دارند. رسانهها نیز تحلیلهای او را مورد بحث و استناد قرار خواهند داد.
فیلیپ تتلاک میگوید، حتی فردی مانند توماس فریدمن، درصد درست بودن احتمالاتش 50% است. یعنی اگر شما در خانه خود، سکه بیندازید، با همین دقت میتوانید مسائل را پیش بینی کنید.
پس چرا این تحلیلگران، مشهور میشوند؟ در زلزله آخری که در ترکیه به وقوع پیوست. هنر پیش بینی یکی از متخصصین زلزله ترک که گفته بود احتمال دارد زلزله شدیدی در ترکیه بیاید، به چشم همه آمد.
اول اینکه اگر پیش بینی او را بخواهیم بررسی کنیم، نمیتوان گفت دقیق بوده است. دوم اینکه، این شخص چند بار چنین تخمین اشتباهی زده است؟ وقتی یک پیش بینی درست نباشد، کسی از تحلیلگر دلیل نمیخواهد، بنابراین اشتباهاتشان به چشم نمیآید.
فیلیپ تتلاک با برگزاری یک تورنمنت میان تمام افراد جامعه، تحلیلگرانی با عنوان (SuperForecaster) معرفی کرد. این افراد بدون تخصص، پیش بینیهای بسیار دقیقی ارائه میدهند. اما چگونه؟
سوپرفورکسترها، شعبدهبازانی در زمینه پیش بینی
تتلاک و همکارانش برای بررسی هنر پیش بینی، پروژهای با عنوان پیش بینی آینده به کمک خردجمعی در قالب یک تورنمنت برگزار کردند.
آنها گفتند ما موضوعات مشترکی را اعلام میکنیم تا افراد بیتخصص یا تحلیلگران سازمانهای اطلاعاتی که به بسیاری از دادهها دسترسی دارند، پیش بینی خود را اعلام کنند.
با بررسی پیش بینیها، آنهایی که جواب درست دادهاند به مراحل بالاتر میروند تا بهترینها مشخص شوند.
بهترینهای این آزمایش همان سوپرفورکسترها بودند که پیش بینیهایشان با درصد بالایی و به دفعات درست انجام شده بود.
وقتی این افراد را شناسایی کردند دیدند آنها، افرادی با تفکر خلاقانه، هوش تقریبا بالا، با تخصصهای متفاوت و گاها بیربط و درک نسبی از ریاضیات هستند.
چرا این افراد معمولی، از بهترین تحلیلگرها بهتر عمل میکردند؟
روش پیش بینی کردن سوپرفورکسترها
هنر پیش بینی سوپرفورکسترها، سه مرحله بسیار ساده دارد.
مرحله اول: بررسی مسئله از چند زاویه دید متفاوت؛ این یکی از دلایلی است که افراد متخصص، اشتباه خود را نمیپذیرند. آنها طبق یک ایده اصلی ذهنی، پیش بینی را جلو میبرند که باعث کاهش دقت خواهد شد.
مرحله دوم: مهارت سوال پرسیدن و فرمی کردن سوالات؛ متخصصین، با استفاده از آمار و اطلاعات موجود میتوانند پیش بینی کنند. در صورتی که سوپرفورکسترها، نیازی به دادههای زیادی ندارند.
مرحله سوم: استفاده از قوانین احتمالات ریاضی؛ استفاده از اعداد و احتمالات در یک پیش بینی، دقت نتیجه نهایی را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد.
بررسی چند زاویهای در پیش بینیهای سوپرفورکسترها
از دید هنر پیش بینی سوپرفورکسترها جملهی « به احتمال زیاد فلان اتفاق خواهد افتاد.» یک جمله بیمعنی است. این افراد وقتی با یک موضوع رو به رو میشوند، ایده ذهنی خود را دورترین مورد تحلیل قرار خواهند داد.
آنها تمام دیدگاهها، حتی نظریات مخالف را میبینند و میشنوند. نتیجه نهایی به دست آمده را، با افراد دیگری که روی همان موضوع کار میکتند، به گفتوگو خواهند گذاشت تا اگر کسی ایده کمککننده داشت، بهرهمند شوند.
در انتها، نتیجه را در چنین قالبی، منتشر میکنند: «گرچه احتمال 30 درصدی وقوع فلان مسئله وجود دارد اما ممکن است…» همین (ممکن است)، یک زاویه دید متفاوت خواهد بود که هنر پیش بینی این افراد را بهبود خواهد بخشید.
فرمی کردن سوالات برای پیش بینی دقیقتر
فرمی کردن، یک اصطلاح فیزیکی است که برای حل کردن مسائل استفاده میشود. در این روش یک سوال یا مسئله را به چندین سوال سادهتر تبدیل میکنند.
همانطور که در مقاله مهارت سوال پرسیدن، مطالعه کردید، طراحی سوالات مفید، میتواند در بسیاری از مراحل زندگی کمککننده باشد.
یکی از مهمترین مهارتهای سوپرفورکسترها، مهارت بالا در طراحی سوال است. آنها موضوعاتی که اطلاعات اولیه برای پیش بینی آن ندارند را، با طراحی سوالاتی مرتبط و سادهتر، قابل پیش بینی خواهند کرد.
پیش بینی درصدی با استفاده از احتمالات ریاضی
هنر پیش بینی سوپرفورکسترها، وابسته به علم ریاضی عجیبی نیست. به عبارت دیگر، برای اینکه بتوانیم مانند یک سوپرفورکستر، مسائل را پیش بینی کنیم، کافیست قوانین احتمالات ریاضی را درک کنیم.
سوپرفورکسترها برای اینکه در پیش بینیهای خود از کلماتی مانند: احتمالا، شاید، ممکن است و … استفاده نکنند، درصد احتمالات را با عدد اعلام میکنند.
همین موضوع باعث میشود، تحلیل آنها، قابل بررسی و تایید کردن باشد.
یک مثال از پیش بینی های سوپرفورکسترهای کتاب
در تابستان سال 2015، داعش یک حمله تروریستی در فرانسه انجام داده بود. یکی از موضوعات ارائه شده در تورنومنت هنر پیش بینی آقای تتلاک این بود: آیا طی دو ماه آینده، داعش به کشورهای فرانسه، هلند، دانمارک، انگلیس، آلمان، اسپانیا یا ایتالیا، حمله تروریستی میکند؟
سپس روش پاسخگویی یکی از سوپرفورکسترها که در حوزه کامپیوتر فعالیت داشت و تخصص سیاسیای نداشت را مورد بررسی قرار دادند.
این شخص از چهار زاویه دید مختلف استفاده کرده بود:
زاویه دید 1: یک لیست از حملات تروریستی داعش به کشورهای مذکور تهیه کرد. طبق آن لیست در 5 سال گذشته، داعش 6 حمله در این کشورها انجام داده بود. یعنی حدود 2/1 حمله در سال.
زاویه دید 2: داعش در این 5 سال، گروه خود را گسترش داده و بسیاری از مسلمانان افراطی از سراسر اروپا به آنها اضافه شدهاند. این مسئله میتواند احتمال را تا 2/2 بالا ببرد.
زاویه دید 3: به دلیل تهدیدات مداوم داعش و پس از حمله اول به فرانسه، اقدامات امنیتی بسیاری در اروپا انجام گرفته است. این احتمال را به 8/1 کاهش خواهد داد.
پس از بدست آوردن این عدد حساب کرد: 69 روز باقیمانده تا زمان مشخص شده در موضوع، تقسیم بر 365 روز سال، ضرب در 8/1 میشود 34%. یعنی 34% احتمال حمله داعش وجود دارد.
زاویه دید 4: در نهایت عدد بدست آمده را با دیگر افرادی که روی همین موضوع کار میکردند به اشتراک گذاشت تا موضوع را از دید آنها نیز بررسی کند.
نتیجهگیری
آقای تتلاک به همه ما ثابت کرد تنها با بهتر دیدن، بالا بردن مهارت سوال کردن و دانستن پایهای قوانین ریاضی، میتوانیم بسیاری از موارد را تحلیل و پیش بینی کنیم.
این کتاب پر از مثال و جزئیاتی است که میتواند شما را به یک سوپرفورکستر تبدیل کند. اگر مایل به خواندن کتاب هنر پیش بینی هستید، میتوانید از طریق سایت کتابراه نسخه الکترونیک آن را تهیه فرمایید.
ارسال پاسخ