بسیاری از ما ممکن است فکر کنیم که قدرت متقاعدسازی تنها توانایی متقاعد کردن دیگران برای رسیدن به طرز فکر ماست، در حالی که این توانایی چیزی فراتر از این است. انجمن روانشناسی آمریکا متقاعدسازی را این چنین تعریف میکند : «تلاش فعال یک فرد برای تغییر نگرشها، باورها یا عواطف شخص دیگر که با موضع و مفهوم مدنظر مرتبط باشد.»
با پنبه سر بریدن و قدرت متقاعدسازی
برای تأثیرگذاری روی دیگران نیازی به پرخاشگری و قلدری نیست. قدرت متقاعدسازی یعنی رساندن شخص مورد نظر به حالتی که در کنار شما احساس راحتی کند، به حرفهایتان توجه کند و به قضاوت شما اعتماد کند. رفتار و اعمال آنها بر این اساس تغییر خواهد کرد و در نهایت از دیدگاهی که شما مطرح میکنید حمایت خواهند کرد و به آن متعهد میشوند. زمانی که بتوانید دیگران را متقاعد کنید، نفوذ اجتماعیتان بیشتر میشود، تا حد زیادی اعتماد به نفس بیشتری کسب میکنید و به تواناییهای خود ایمان میآورید.
افرادی که تاثیرگذاری زیادی روی دیگران داشته باشند، معمولا به عنوان رهبر انتخاب میشوند و برای دیگران منبع الهامبخش خواهند شد. این افراد را میتوان با اعتماد به نفس یا کاریزماتیک نامید.
چگونه از قدرت متقاعدسازی در تجارت استفاده میشود؟
قدرت متقاعدسازی هر روز در محل کار در جریان است. افراد با اعضای تیم و مدیران خود کار میکنند و برای پیشبرد اهدافشان ایدههایی را مطرح میکنند و سعی در متقاعد کردن دیگران دارند. گاهی اوقات این تعاملات میتواند زودتر به نتیجه برسد، زیرا رتبههای شغلی عامل مهمی در تصمیمگیری گروه به حساب میآید. اما گاهی اوقات، تعاملات میتواند سختتر باشد، به خصوص بین افراد همرده. در اینجاست که قدرت متقاعدسازی وارد میشود و هرکس که این قدرت را در دست داشته باشد تاثیر بیشتری روی همکاران خود خواهد گذاشت. خوشبختانه هرکسی میتواند در کسبوکارش این دانش و مهارت زیرپوستی را بیاموزد. در کوتاه مدت، این قدرت میتواند به شما کمک کند تا روی انجام کارهاتان تمرکز کنید، دوستان بیشتری پیدا کنید، دانش خود را گسترش دهید، و حس آگاهی اجتماعی بیشتری را کسب کنید. در درازمدت هم، منجر به کسب محبوبیت و شهرت بیشتر شما شود.
6 اصل برای کسب قدرت متقاعدسازی
شرط و شروطهای زیادی برای به دست آوردن این قدرت وجود دارد اما برای شروع، بهتر است به رابرت سیالدینی اعتماد کنیم. سیالدینی استاد روانشناسی ریجنتز و استاد برجستهی پژوهشی فارغ التحصیل در دانشگاه ایالتی آریزوناست که این پیششرطها را در قالب 6 اصل در کتاب «روانشناسی متقاعدسازی » منتشر کرد:
رفتار متقابل
اولین اقدام رفتار متقابل است. این اصل همان نمکگیر کردن است. وقتی برای کسی کاری انجام میدهیم، احتمال کمتری وجود دارد که آن شخص دست رد به سینهی ما بزند.
دوست داشتن
این اصل به خوبی نشان میدهد که ما حرفها و افکار کسانی را میپذیریم که آنها را دوست داریم. به عبارت دیگر کسانی که بیشتر دوستشان داریم، تاثیر بیشتری روی ما دارند.
الگوبرداری
یکی دیگر از راههای متقاعدسازی، قدرت الگوبرداریست. ما همان انتخابهایی را میکنیم که الگوهای ما هم انتخاب کردند.
تخصص و مرجعیت
اگر متخصص موضوع مورد نظرتان باشید خیلی راحت میتوانید دیگران را راضی کنید. همهی ما به متخصصان رجوع میکنیم و حتی چشمبسته حرفهای آنها را قبول میکنیم.
کمیابی
یکی دیگر از دلایل متقاعد شدن ما کمیابی موضوع مورد نظر است. هرچه موضوع دستنیافتنی و نابتر باشد، راحتتر دربارهی آن کوتاه میآییم.
تعهد و ثبات
اغلب ما به تصمیمات قبلی خود متعهدیم و اگر موضوع مطرحشده در راستای همان تصمیمهای قبلیمان باشد، خیلی راحتتر با آن کنار میآییم.
5 تکنیک متقاعدسازی برای استفاده در محل کار
اگر اصول رابرت سیالدینی را در کارهای روزانه خود به کار ببریم، بعد از مدتی متوجه خواهیم شد که ابزار قدرتمندی در برخورد با مشتریها و همکارانمان به دست آوردهایم.
-
از قدرت متقاعدسازی برای مهربانی بیشتر با مردم استفاده کنید
وقتی با مردم مهربان باشید، آنها با میل و رغبت بیشتری به خواستههای شما جواب مثبت میدهند. علاوه بر مهربانی، احترام گذاشتن هم میتواند آنها را جذب شما کند. پس انتقادهای تند و تیز، محکوم کردن و شکایت ممنوع است. سعی کنید بازخوردهایتان صادقانه و صمیمانه باشد و در نهایت در طرف مقابل یک اشتیاق ایجاد کنید.
-
زبان بدن را دست کم نگیرید
این زبان تاثیر چشمگیری روی ارتباط ناخودآگاه میگذارد. متقاعدسازی از طریق زبان بدن یکی از اصول ارتباطات است. یکی از ترفندهای تاثیرگذاری بر دیگران، استفاده از نشانههای کلامی و غیرکلامیست. تحقیقات نشان میدهد که بین 60 تا 70 درصد از تمام ارتباطات انسانی از طریق زبان بدن غیرکلامی برقرار میشود.
-
پیامهای کلیدی را به گونهای بیان کنید که سریعتر به اجماع برسید
هنگامی که در مذاکرهها ایدههای متضادی مطرح میشود، ممکن است پدیدهی ناهماهنگی شناختی رخ دهد. این تئوری روانشناختی نشان میدهد که افراد مایلند باور و ارزشهای سازگار با تفکرات قبلی خود را بپذیرند. بنابراین زمانی که ایدهای جدید مطرح میشود و افکار قبلی به چالش کشیده میشود، آنها از خودشان واکنشهای منفی نشان میدهند، و درنهایت راهی پیدا میکنند تا تفکرات شما را رد کنند. معمولا مردم برای موضوعاتی پذیرش دارند که با استانداردهایشان جور درآید. پس اگر قصد دارید در یک محیط تجاری ایدههایی را مطرح کنید که فکر میکنید با باورهای و چارچوب مردم متفاوت است، سعی کنید جنبههایی را پیدا کنید که استانداردهای آنها همخوانی داشته باشد و از مطرح کردن آنها شروع کنید.
-
مرجع باشید
مردم هنگام تصمیمگیری به کسانی مراجعه میکنند که از نظر قانونی حرفشان سند باشد. این کار آنها، استرسشان را کم میکند. اگر میخواهید روی دیگران تاثیر داشته باشید، باید بتوانید مرجع آنها باشید. علم، تخصص و جایگاه شما کمک میکند که برای حرفهای خود ضمانت داشته باشید.
-
از اصل کمیابی استفاده کنید تا به ایدهی خود ارزش بیشتری بدهید
بیشتر مردم میخواهند «بهترین» معامله را داشته باشند، به همین خاطر وقتی چیزی کمیاب یا محدود باشد، ارزش آن در نگاه مردم بالاتر میرود. به عنوان مثال اگر ایدهی شما دارای محدودیت زمانیست یا اینکه یک فرصت نادر است، خیلی مطلوبتر خواهد شد.
برای تقویت قدرت متقاعدسازی خود، خیلی مهم است که این تکنیکها را تمرین کنید. ممکن است تلاشهای شما در ایتدا موثر نباشد، اما نگرران نباش. ناامید نشوید و به چگونگی تایرگذاری دیگران روی خودتان بیشتر توجه کنید. این کار به شما کمک میکند تا بفهمید متقاعدسازی چطور عمل میکند. مطمئنا از طریق یادگیری مداوم، تمرین، و تفکر، شما ظرفیت تأثیرگذاری موفقیت آمیز خودتان را بالاتر خواهید برد.
ارسال پاسخ