سهل‌انگاری عاطفی در ازدواج

ازدواج
انتخاب در ازدواج

ممکن است سهل‌انگاری‌ها در روابط عاطفی ازدواج به‌طور پنهانی رخ بدهد و در ظاهر به چشم نیایند، اما همواره نشانه‌هایی برای شناسایی آنها وجود دارد که می‌توان برای تشخیص این عامل مخرب در زندگی زوجین از آنها بهره گرفت.

فرض کنید که در روز تولد خود از دوست صمیمی‌تان پیام تبریک دریافت نکنید، ارتقای شغلی موعودی که مدت‌ها منتظرش بودید رخ ندهد یا بعد از سال‌ها متوجه شوید که نمی‌توانید بچه‌دار شوید. این‌ها نمونه‌ی اتفاقاتی است که هرگز رخ نداده است. این‌ها تجربه‌هایی نامشهود، یا ضدتجربههایی است که حتی می‌توان آنها را «هیچ» خواند. اما هیچ ممکن است «همه‌چیز» باشد. ممکن است آثار این ضدتجربه‌ها بر دوش فرد بسیار سنگین و عمیق حس شود. سهل‌انگاری‌های عاطفی در دوره‌ی کودکی نیز ضدتجربه محسوب می‌شود. توجه عاطفی واقعه‌ای است که در دوره‌ی کودکی زندگی فرد رخ نداده است. این وضعیت با بی‌توجهی و سهل‌انگاری والدین در مراقبت، پاسخگویی یا محبت کافی در قبال احساسات کودک اتفاق می‌افتد. این ضدتجربه ممکن است امری بی‌اهمیت یا فرعی به نظر برسد. اما این اتفاق نیز مانند تلاش بی‌حاصل طولانی برای بچه‌دار شدن تجربه‌ای بسیار تلخ و اسف‌بار در زندگی محسوب می‌شود.

با توجه به آن که سهل‌انگاری عاطفی در دوران کودکی نامشهود و نامحسوس است، ناآگاهی و بی‌خبری فرد از این اتفاق و آثار آن بر زندگیش بسیار معمول است. حال سال‌ها پس از آن که کودک محبت‌ندیده بزرگ می‌شود و ازدواج می‌کند، آثار این بی‌توجهی در زیر سطح روح فرد کمین و در زندگی مشترک و ازدواجش اختلال ایجاد می‌کند. فرد احتمالا در ایجاد ارتباط و لذت بردن حقیقی از رابطه‌ دچار مشکل می‌شود و حیرت‌زده در فکر آن خواهد بود که دلیل این ناتوانی چیست. اما باید به یاد داشته باشید که نشانه‌هایی برای شناسایی سهل‌انگاری در روابط عاطفی و بی‌توجهی وجود دارد.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم به الگوهای اصلی سهل‌انگاری عاطفی در ازدواج می‌پردازیم که بر اثر کاستی‌های عاطفی در دوره‌ی کودکی پدید آمده است.

نشانه‌هایی از اثر فقدان عاطفی دوران کودکی در روابط

الگوهای تکراری و نشانه‌هایی وجود دارد که می‌توان با توجه به آنها آثار تجربه‌ی سهل‌انگاری عاطفی در دوران کودکی را در روابط عاطفی و زندگی مشترک شناسایی کرد. در ادامه به سه الگوی بسیار رایج اشاره می‌کنیم:

تنهایی

تنهایی

زوجینی که گرفتار سهل‌انگاری عاطفی نیستند معمولا در رابطه‌ با هم احساس آرامش می‌کنند و به خوبی پشتیبان یکدیگرند. اطلاع از حضور و حمایت یار و شریک زندگی در شرایط خوب یا بد بسیار دلگرم‌کننده و آسایش‌بخش است. چنین زوجینی، به جای آن که در شرایط دشوار و گرفتاری‌های زندگی به تنهایی به مواجهه با کشمکش‌ها بروند، از این واقعیت که همواره کسی را در کنار خود برای اتکا دارند احساس امنیت و امید می‌کنند.

بیشتر بخوانید:   فرزندم تن به ازدواج نمی‌دهد

در مقابل، زوجینی که در دوران کودکی سهل‌انگاری عاطفی و بی‌توجهی را تجربه کرده باشند، اغلب بیان می‌دارند که از لحاظ عاطفی میان خود و شریک زندگیشان فاصله حس می‌کنند. دلیل این حس آن است که عواطف ایشان، که دقیقا همان عامل پرورش‌دهنده‌ی عشق، مهر، قرابت قلبی و همبستگی میانشان بوده، طی دوران کودکی میان دیواری بلند زندانی شده است. با توجه به آن که در زندگی مشترک برای عمق دادن به رابطه و تشکیل پایه‌های صمیمیت در زندگی به عاطفه نیاز داریم، این سهل‌انگاری و بی‌توجهی عاطفی تیشه به ریشه‌ی رابطه خواهد زد. به همین دلیل نیز است که احتمالا زوجین در ازدواجی که گرفتار سهل‌انگاری عاطفی است احساس تنهایی می‌کنند.

نشانه‌های تنهایی به قرار زیر است:

  • فرد احساس نمی‌کند که شریک زندگیش یار و هم‌گروهیش است
  • فرد حتی در کنار شریک زندگیش احساس تنهایی می‌کند
  • فرد احساس می‌کند که شریک زندگی شناختی واقعی از او ندارد

مکالمات سطحی

زوجینی که به لحاظ عاطفی با یکدیگر ارتباط عمیق دارند به‌طور آزادانه و به راحتی درباره‌ی احساسات یا نیازهایشان با یار و شریک زندگی خود صحبت می‌کنند. چنین خصوصیتی در نظر این دست زوجین یکی از عناصر اساسی رابطه است. توانایی بیان احساسات بدون ایجاد حفاظ دفاعی در برابر شریک زندگی و همچنین قابلیت گفتگو درباره‌ی انگیزه‌ها، آرزوها، نیازهای عاطفی و احساسات عمیق‌ترشان از عوامل ضروری رابطه‌ی صمیمی محسوب می‌شود.

زوجینی که در دوران کودکی بی‌توجهی و سهل‌انگاری عاطفی را تجربه کرده باشند، بر خلاف دیگر افراد، در زمینه‌ی صحبت درباره‌ی موضوعاتی که سبب به رو آمدن عواطف می‌شود با مشکل مواجه هستند. بنابراین این دست زوجین فاصله‌ی میان خود و شریک زندگی‌شان را با گفتگو درباره‌ی اخبار و اتفاقات جاری، برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های کودکان یا طرح برنامه‌ی تعطیلات پیش رو پر می‌کنند. گفتگوی این دست زوجین با یکدیگر حول محور وقایع روزمره یا اخبار است و در میانه‌ی صحبت توجه بسیار اندکی به احساسات شخصی می‌شود.

نشانه‌های مکالمات سطحی عبارتند از:

  • صحبت درباره‌ی احساسات برای یک یا دو طرف رابطه بسیار دشوار است. احتمالا بیان احساسات درونی و نظرات شخصی و عاطفی به طرف مقابل ناممکن به نظر می‌رسد.
  • اگر عواطف به رو بیاید، طرفین سعی می‌کنند آنها را نادیده بگیرند، به حساب نیاورند یا سرکوب کنند. از آن سو ممکن است با به سطح آمدن عواطف «انفجار غیر قابل مهار احساسات» رخ دهد.
  • زوجین نمی‌دانند باید با یکدیگر در مورد چه موضوعاتی صحبت کنند. شاید این دست افراد برنامه‌ی شام دونفره در رستورانی مجلل بگذارند تا مهر و صمیمیت را میان خود احساس کنند، ولی در عوض دچار حسی ناخوشایند یا گرفتار فضایی سنگین میان خود شوند. ممکن است این دست افراد در هنگام مواجه با شکست در راستای ایجاد صمیمیت خود را سرزنش کنند و به این نتیجه برسند که خود یا رابطه‌شان مشکلی بزرگ دارد.
  • واژه‌های عاطفی در گفتگوهای این دست زوجین بسیار محدود است. برای مثال این افراد در هنگام بیان احساسات خود صرفا از واژه‌هایی مانند خوشحال، ناراحت یا عصبانی استفاده کنند.
بیشتر بخوانید:   فرزند شما هم با نقل مکان به خانه یا کشور دیگر مشکل دارد؟

پرهیز از مشاجره یا کشمکش

مشاجره

بسیاری از روانشناسان متخصص در زمینه‌ی سهل‌انگاری عاطفی در دوره‌ی کودکی بارها و بارها با این موضوع مواجه می‌شوند که زوجین باور دارند که مشاجره یا کشمکش در رابطه به معنای وجود خطر در زندگی شخصی است. زوجینی که در کودکی دچار سهل‌انگاری عاطفی یا بی‌توجهی شده‌اند برای پرهیز از هر گونه نشانه‌ی دعوا یا ناراحتی دست به اقدامات بسیار خطرناک و عجیبی می‌زنند. این افراد متوجه نیستند که کشمکش و مشاجره در رابطه‌ی سالم و معمولی امری عادی به شمار می‌آید.

هماهنگی همیشگی و تفاهم دائمی میان دو نفر امکان‌پذیر نیست. انسان بودن به معنای آن است که فرد عواطف، نظرات، نیازها، باورها و ارزش‌هایی منحصر به خود داشته باشد. هنگام پدید آمدن کشمکش یا مشاجره زمان و فرصت مناسبی پیش می‌آید که زوجین بخش‌هایی درونی‌تر و عمیق‌تر از ذهن و روحیه‌ی خود را با شریک زندگیشان در میان بگذارند. این کار به درک تفاوت‌ها و کارکردهای درونی ذهن دو طرف رابطه کمک فراوانی خواهد کرد.

هنگامی که افراد از مشاجره یا کشمکش پرهیز می‌کنند احساسات و نیازهای شخصی‌شان نیز در رابطه نادیده گرفته می‌شود. این احساسات و نیازها محو نخواهند شد، بلکه رشد می‌کنند و در ذهن و جان فرد تلنبار می‌شوند. در این صورت احتمالا احساساتی نظیر خشم، ناامیدی، رنجش و آسیب روحی به حس لذت، مهر، عشق و ارتباط ضربه خواهد زد.

نشانه‌های پرهیز از کشمکش یا مشاجره به این شرح است:

  • وقتی فرد متوجه عاطفه یا حسی درون خود می‌شود آن را بیان نمی‌کند و ترس دارد که چنین حسی ممکن است آثار منفی بر رابطه‌اش بگذارد. (ممکن است این حس سرکوب‌شده بعدها به صورت «انفجار مهارنشدنی احساسات» جلوه کند)
  • این دست افراد از مشاجره و بحث و کشمکش بیزارند و مشکلات را در انبار ذهن پنهان می‌کنند
  • این زوجین احتمالا در هنگام مواجهه با کشمکش میان خود یا ناراحتی از یکدیگر با هم حرف نمی‌زنند و شاید از شیوه‌ی قهر یا بی‌محلی استفاده کنند
  • این دست زوجین شکوه‌ها و گلایه‌های حل نشده میان خود دارند
بیشتر بخوانید:   نقش مهم و جدی خانواده در ازدواج فرزندان

کلام آخر

اگر باور دارید که سهل‌انگاری عاطفی در دوران کودکی سبب ایجاد مشکل در رابطه‌ی کنونی شما شده است، بدانید که مشکل یا تقصیر از شما نیست و خود را سرزنش نکنید. همچنین، بدانید که راه‌های متعددی برای ایجاد تغییرات مثبت در این زمینه وجود دارد.

نخست باید با این نکته کنار بیایید که شما یا شریک زندگی‌تان در کودکی بی‌توجهی یا سهل‌انگاری عاطفی را تجربه کرده است. برای درک بهتر آثار سهل‌انگاری عاطفی در دوران کودکی بر شما یا رابطه‌تان در این باره اطلاعات کسب کنید. سپس خود یا شریک زندگی را سرزنش نکنید. شما یا شریک زندگی این دست بی‌توجهی عاطفی را در دوران کودکی انتخاب نکرده‌اید. تشخیص چنین موضوعی بسیار دشوار است. اگر شما یا شریک زندگی‌تان رابطه‌ای سطحی برقرار می‌کنید یا از مشاجرات دوری می‌گزینید، بدانید که چنین برخوردی آگاهانه و ارادی نیست. ابزار ارتباط عمیق و صمیمی در کودکی در شما رشد نیافته است.

اما به یاد داشته باشید که مشکل تجربه‌ی سهل‌انگاری عاطفی در دوره‌ی کودکی بیماری یا مشکلی لاعلاج نیست. این معضل صرفا ناآگاهی عاطفی محسوب می‌شود. می‌توانید با کمی تلاش این مشکل را رفع کنید. با شریک زندگی خود همکاری کنید و به جهان عاطفی یکدیگر توجه داشته باشید. ممکن است این تمرین در ابتدا کمی آزاردهنده به نظر برسد، اما به مرور زمان در خواهید یافت که این ناراحتی موقتی ارزش سال‌ها مهر و رابطه‌ی صمیمی را داشته است.