علت خیانت در مردان در کدام ریشهها و مشکلات نهفته شده؟ گاهی همه چیز در زندگی مشترک خوب و نرمال بهنظر میرسد، اما زیر پوست آن خیانتی رخ میدهد که دیر یا زود برملا خواهد شد. چرا دو نفری که با عشق زندگی را آغاز کردهاند، تا این حد از هم فاصله میگیرند؟ چرا مردان خیانت میکنند؟ در این نوشته از «همراهتم» به دیدگاههای چند کارشناس و تراپیست سر زدهایم تا ببینیم علت خیانت در مردان چیست و ریشهی این رفتار در کجاست. این شما و این ۱۴ دلیل خیانت مردان.
۱. برقراری ارتباط
خیانت همیشه جنسی نیست. در بعضی از موارد مرد خیانتکار با دیگران ارتباط عاطفی و احساسی برقرار میکند. ممکن است توانایی صبحت دربارهی موضوعهای ناخوشایند را با شریک زندگیاش نداشته باشد. شاید مطرح کردن مشکلاتش او را ناتوان و ضعیف جلوه دهد. زمانی که شریک زندگی طرف مقابل را درک نمیکند، او راهی برای مطرح کردن حرفهای تلنبار شده با دیگری پیدا میکند.
۲. عزت نفس ناکافی
در بعضی از پروندههای خیانت در مردان، فردی که در کار شکست خورده یا از موضوعی بهشدت ناراضی و ناراحت است، تلاش میکند خارج از چارچوب خانهاش اعتبار کسب کند. کسی که از شکستها، مشکلات و ضعفهای او باخبر نیست، میتواند مرهمی برای احساس ناتوانی باشد. از سوی دیگر، وقتی میبیند فردی با وجود خطر و مشکلات در کنار او قرار گرفته، احساس مهم بودن و بزرگی میکند؛ یعنی همان حسی که فرد بدون عزت نفس به آن نیاز دارد.
۳. حس ناامنی
گاهی علت خیانت در مردان به احساس ناامنی برمیگردد. تصور میکند زیادی پیر یا زیادی جوان است. بهحد کافی باهوش، پولدار یا خوشتیپ نیست. بحران میانسالی را هم میتوانیم در همین دستهبندی قرار دهیم. از اینرو، چنین فردی بهدنبال کسب اعتبار و امنیت از زنی دیگر میگردد تا بار دیگر حس کافی بودن را تجربه کند.
۴. پیام پایان رابطه
بستن دفتر یک زندگی مشترک کار سادهای نیست. بعضی مردان خیانت را بهعنوان فصل پایانی این دفتر انتخاب میکنند تا پیامشان را به شریک زندگی برسانند. چنین افرادی بهجای گفتوگویی روشن و دقیق و توضیح ناراضی بودن از ازدواجشان، بار جدایی را به دوش همسرشان میاندازد.
۵. تعریف اشتباه از عشق
فردی که تعریف درستی از عشق و رابطهی عاشقانه ندارد، پس از گذشت مدتی از آغاز زندگی مشترک، به این نتیجه میرسد که دیگر عشق وجود ندارد. از اینرو، در جایی خارج از خانه به دنبال عشق میگردد. عشق و رابطهی رومانتیک در روزها و هفتههای نخست آشنایی، تغییر شکل میدهد و بهشکل حمایت، درک متقابل، قدردانی و همراهی درمیآید. چنانچه درک درستی از دوست داشتن وجود نداشته باشد، این تصور جان میگیرد که رابطه شکست خورده.
۶. نداشتن تعهد
فردی که در زندگی مشترک خود را متعهد میداند، آگاه است که میتواند با رفتارش به شریک زندگی آسیب برساند. چنین فردی وارد ماجراجوییهای جنسی نمیشود. چراکه خود را متعهد و مسوول به فرد مقابلش میداند.
۷. اعتیاد و مشکلات رفتاری
خیانت مردان میتواند به دلیل مشکلات دیگری مانند اعتیاد به مواد مخدر یا الکل باشد. بعضی افراد باوجود آگاهی نسبت به اشتباه بودن رفتاری، نمیتوانند از آن دست بکشند. چنین فردی مشکل تصمیمگیری دارد و خود را مسوول رخدادها نمیداند. او ممکن است تحتتاثیر اعتیاد رفتاری نشان دهد که در شرایط عادی، انجام نخواهد داد.
۸. پیدا کردن شریک بعدی
مردی که ازدواج خود را تمام شده تلقی میکند، میخواهد پیش از پایان آن، شریک تازهای برای خود پیدا کند. فردی که نمیتواند تنها بماند، میخواهد پیش از جدایی، خیال خود را از آینده آسوده کند. به همین دلیل، گام دوم را در مرحلهی اول برمیدارد و پیش از درمیان گذاشتن جدایی با همسرش، به دنبال همسری تازه میگردد.
۹. نبود حمایت اجتماعی
بهطور کلی، مردان از حمایت اجتماعی کمتری درمقایسه با زنان برخوردارند و گاهی حمایت فکری و عاطفی را در معشوق پیدا میکنند. ممکن است فرد نتواند با همکار یا دوستان قدیمی رابطهی نزدیک و صمیمانه داشته باشد و از دایرهی دوستان همجنس و صمیمی بیرون مانده باشد. از اینرو، به ایجاد رابطه با زنان دیگر رو میآورد.
۱۰. تجربهی آزار در کودکی
گاهی خیانت در مردان بهدلیل تجربهی کودک آزاریست. در صورت درمان نشدن ترومای دوران کودکی، نادیده گرفته شدن، سواستفادهی عاطفی، آزار جسمی، آزار جنسی و مواردی از این دست، که اثر آن در بزرگسالی آشکار میشود.
در چنین مواردی، زخمهای دوران کودکی باعث مشکلاتی مانند دلبستگی (Attachment) و نزدیکی به دیگران میشود و درنتیجه فرد نمیتواند یا نمیخواهد نسبت به همسرش متعهد بماند. همچنین ممکن است با خیانت به همسر، حواس خود را از درد زخمهای قدیمی و التیامنیافته پرت کند.
۱۱. خودخواهی
بعضی افراد خودشان را در اولویت اصلی قرار میدهند و آن کسی که اهمیت دارد، تنها خودشان است. چنین افرادی بدون حس عذاب وجدان یا پشیمانی به دروغ گفتن و پنهانکاری ادامه میدهند تا به خواستهی خود برسند. ممکن است مردی وفاداری به همسر را ازخودگذشتگی برای خود و زندگی مشترک تلقی کند و مایل به فداکاری نباشد.
همچنین، بعضی مردان احساس منحصر بهفرد بودن دارند. خود را بسیار ویژه تلقی میکنند. ملزم به رعایت اصول زندگی مشترک نیستند و رابطهی خارج از ازدواج را مانند پاداشی برای خودشان درنظر میگیرند.
۱۲. انتظار غیرواقعی
توقع غیرمنطقی یکی دیگر از علتهای خیانت مردان است. او تصور میکند شریک زندگی باید همیشه همهی خواستهها و انتظارهای جنسی و غیرجنسی او را برآورده کند؛ درحالیکه به احساس، شرایط و خواستههای همسر توجهی ندارد. او درک نمیکند که همسرش انسانی دیگر است با احساس، فکر، نیاز و دغدغههای خود. زمانی که انتظار او برآورده نمیشود و به خیال خود احساس کمبود میکند، رابطهی دیگری را میجوید.
۱۳. بیفکری
درمواردی علت خیانت مردان، فکر نکردن به عاقبت تصمیم و رفتار ناگهانیست. فرد برای خیانت و ایجاد رابطه برنامهریزی نکرده. اما زمانی که فرصتی پیش میآید، بدون فکر و عاقبتاندیشی، وارد رابطه میشود. چنین فردی زندگی مشترک خود را درنظر نمیگیرد و تصمیم ناگهانی میگیرد.
۱۴. خشم و انتقام
حس انتقامجویی میتواند علت خیانت در مردان باشد. مردی که نسبت به همسرش احساس خشم میکند و بهدنبال فرصتی برای تلافیست، تصمیم میگیرد با خیانت از همسرش انتقام بگیرد. او وقت خود را برای پنهانکاری یا دروغ گفتن و پوشاندن حقیقت تلف نمیکند؛ چراکه هدف او آگاهی همسرش و برانگیختن خشم اوست.
سخن پایانی
علت خیانت در مردان به یک عامل محدود نمیشود. گاهی هم دلیل وفادار نبودن فرد، با تغییر شرایط زندگی، عوض میشود. نکته اینجاست که همیشه راههای دیگری وجود دارند که نهتنها به زندگی مشترک لطمه نمیزنند، بلکه باعث صمیمیت بیشتر خواهند شد. گفتوگوی روراست و روشن با همسر، زوج درمانی، تلاش برای رفع مشکلات یا درنهایت، جدایی، به نتیجهی بهتری میرسند.
ارسال پاسخ