افسردگی یکی از دلایل اصلی بیماریها در جهان است. با این حال، افسانهها و تصورات غلط بسیاری دربارهی آن وجود دارد. شاید دلیل آن شرمی است که در افسردگی حس میشود و مبتلایان را از صحبت دربارهی علائمشان یا کمک خواستن باز میدارد. برای مبارزه با این پیشقضاوت و شرم باید حقایق مرتبط با افسردگی را آموخت.
در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم بیشتر دربارهی افسردگی و حقایق و افسانههایی که دربارهی آن وجود خواهید آموخت.
نشانههای افسردگی چیست؟
- همواره احساس غم و پوچی وجود دارد.
- علاقهای به انجام فعالیتهای معمول وجود ندارد.
- در وزن و اشتها تغییر ایجاد میشود.
- دشواری در به خواب رفتن یا خواب پیوسته و طولانی دیده میشود.
- کلافگی و آشفتگی و ناامیدی به راحتی رخ میدهد.
- بیحالی و خستگی همیشگی وجود دارد.
- حس بیارزشی و گناه و درماندگی رخ میدهد.
برخی از افسانههای نادرست دربارهی افسردگی
افسانه: افسردگی به ندرت اتفاق میافتد و من دچار آن نمیشوم
حقیقت: افسردگی ممکن است برای همه اتفاق بیفتد و ربطی به جنسیت و سن و نژاد ندارد. در حال حاضر حدود 121 میلیون نفر در سرتاسر دنیا با این مشکل مواجهاند. افسردگی یکی از رایجترین مشکلات سلامت روان است. سازمان جهانی بهداشت تخمین زده است که احتمالا حدود 5 تا 10 درصد مردم برای افسردگی به کمک نیاز دارند و حدود 8 تا 20 درصد مردم مستعد گرفتاری به این مشکلند.
افسانه: افسردگی مربوط به غمگین بودن است.
حقیقت: افسردگی فراتر از حس غمگین بودن است. حس پیوستهی غم یکی از نشانههای افسردگی است. با این حال افسردگی مشکلات جسمانی را نیز از خود بروز میدهد، مشکلاتی از قبیل تغییر در اشتها و کیفیت خواب و همچنین نشانههای احساسی مانند بیارزشی و تغییرات رفتاری مانند بیعلاقگی به فعالیتهای روزمره را نیز دارد.
افسانه: افسردگی نشان ضعف است.
حقیقت: افسردگی نشان ضعف نیست و وضعیت پزشکی است. افسردگی بر اثر بر هم ریختن تعادل در شیمی مغز اتفاق میافتد و قابل درمان است.
افسردگی هیچ ارتباطی به قدرت شخصیتی فرد ندارد و وضعیت جدی پزشکی مانند آسم و دیابت است. معمولا اتفاقاتی که در زندگی میافتد و انطباقپذیری با آنها دشوار است سبب ایجاد افسردگی میشود. برای نمونه میتوان از دست دادن عزیزان و از دست دادن شغل خوب و غیره را نام برد.
افسانه: افسردگی موقت است و خودبهخود رفع میشود.
حقیقت: افسردگی بهخودیخود از بین نمیرود. این مشکل وضعیتی پزشکی است و فرد افسرده نیاز به درمان و حمایت دارد. در واقع اگر به نشانههای افسردگی توجه نکنید ممکن است وضع وخیمتر شود. بنابراین بسیار ضروری است که در اوایل بروز نشانههای افسردگی به دکتر مراجعه کنید.
افسانه: افسردگی قابل درمان نیست.
حقیقت: افسردگی در میان مشکلات سلامت روان از درمانپذیرترین مشکلات است. سازمان جهانی بهداشت گزارش داده است که حدود 60 تا 80 درصد افراد افسرده به ترکیب درمان دارویی و درمانهای روانشناختی واکنش مثبت نشان دادهاند و وضعیتشان بهتر شده است. طول بازپروری در افراد گوناگون متفاوت است. با درمان به موقع و زودهنگام میتوانید به زندگی عادی و پربازده بازگردید. با این حال باید در نظر داشته باشید که درمان افسردگی به زمان نیاز دارد و ممکن است ماهها برای بازپروری زمان نیاز باشد.
افسانه: افسردگی فقط با دارو قابل درمان است.
حقیقت: درمان دارویی صرفا یکی از راههای درمان افسردگی است. افسردگی را میتوان با مداخلهی روانشناختی و مشاوره و تغییر در سبک زندگی و غیره نیز درمان کرد. نیازهای درمان هر فرد با دیگری متفاوت است. برخی درمان دارویی را موثرترین راه برای خود میبینند، دیگران مداخلههای روانشناختی را شاید بهتر بدانند، برای برخی نیز ترکیبی از این دو روش موثرترین روش است. به هر حال مهمترین و موثرترین قدم مراجعه به متخصص سلامت روان و شناخت انواع گوناگون درمان و برنامهی حمایتی است.
افسانه: میترسم دربارهی افسردگیم حرف بزنم و وضع از این خرابتر شود.
حقیقت: صحبت دربارهی احساسات تضمینی برای شناخت مشکل است. بهتر است که با مشاوری تعلیمدیده صحبت کنید تا شما را در طول افسردگی راهنمایی کند. همهی اطلاعاتی که به مشاوران گفته میشود محرمانه خواهد ماند.
افسانه: مردم فکر میکنند که من به دکتر نیاز ندارم، زیرا به نظر آنها من افسرده نیستم و تنبلم.
حقیقت: افسردگی انرژی فراوانی را از فرد میگیرد. از دست دادن علاقه به فعالیتهای معمول هم رایج است و نباید آن را با نشانهی تنبلی اشتباه گرفت.
افسانه: افسردگی در واقع بیماری نیست.
حقیقت: بسیاری از مردم به اشتباه فکر میکنند که افسردگی، غمگینی صرف یا حتی ضعف شخصیت است. ولی در واقع، افسردگی اختلالی پیچیده در سلامت روان است. این مشکل ریشههای اجتماعی، روانشناختی یا زیستیشناختی دارد و از راههای گوناگونی قابل درمان است.
اگر به نظرتان رسید که دچار افسردگی شدهاید، آن را شوخی نگیرید. به دکتر مراجعه کنید. دکتر میتواند کمکهای مورد نیازتان را برای مدیریت این شرایط در اختیارتان بگذارد.
افسانه: داروهای ضدافسردگی همیشه در درمان افسردگی مفیدند.
حقیقت: افسردگی قابل درمان است. دکتر همراه با دیگر مداخلههای روانشناختی ممکن است به شما داروهای ضدافسردگی هم بدهد. این داروها بر شیمی مغز شما تاثیر میگذارند و میتوان با استفاده از آنها به مشکلات زیستشناختی ریشهای وجود دسترسی پیدا کرد، مشکلاتی که احتمالا سبب پیدایش این وضعیت شدهاند.
ولی برای بسیاری از مردم داروهای ضدافسردگی بهتنهایی کفایت نمیکند. ممکن است که دکتر رواندرمانی و گفتگو درمانی را تعیین کند. ترکیب داروهای ضدافسردگی با گفتگو درمانی روش درمانی بسیار رایجی است.
افسانه: به راحتی و به سرعت میتوانید از افسردگی در بیایید.
حقیقت: هیچکس به انتخاب خود افسرده نمیشود. برخی از مردم فکر میکنند که وقتی امکان غوطه خوردن در اندوه و غم را به خود بدهید افسرده میشوید. احتمالا به نظر آنها با تفکر مثبت و تغییر نگرش به دنیا میتوانید از شر افسردگی خلاص شوید.
در واقعیت افسردگی نشانهی خودخوری یا ضعف یا تنبلی نیست. بلکه وضعیتی پزشکی است که بر اثر کارکرد و ساختار و شیمی مغز اتفاق میافتد که در بسیاری از شرایط متاثر از عوامل زیستشناختی بدن یا شرایط محیطی است.
افسانه: افسردگی به دلیل شرایط غمانگیز اتفاق میافتد.
حقیقت: همهی افراد گاهی گرفتار افکار غمگین یا ناراحتکننده میشوند. مثلا ممکن است پس از مرگ عزیزان یا در پایان یک رابطه ناراحت شوید. چنین اتفاقاتی ممکن است خطر افسردگی را افزایش دهد. ولی افسردگی همیشه به دلیل وقایع ناگوار اتفاق نمیافتد.
افسردگی ممکن است دورههای غیر قابل توضیحی از ناامیدی و غم و بیحالی را پدید بیاورد. همچنین ممکن است گرایش به خودکشی را در افراد برانگیزد. ممکن است این اتفاقات برای مدت طولانی ماندگار باشد. همچنین شاید این رخدادها ناگهانی و غیرمنتظره اتفاق بیفتد، حتی وقتی که جریان زندگی ظاهراً خوب پیش میرود.
افسانه: اگر والدینتان افسردگی داشته باشند، شما هم خواهید داشت.
حقیقت: اگر در خانواده سابقهی افسردگی وجود داشته باشد، احتمال این که شما هم گرفتار این مشکل شوید بیشتر خواهد بود. اما متخصصان مطمئن نیستند که ژنتیک چقدر در تعیین خطر افسردگی نقش دارد. صرفا به دلیل آن که والدین یا دیگر اعضای خانواده دچار افسردگی بودهاند، شما نیز لزوما در این خطر نیستید.
خوب است که از تاریخچهی مشکلات جسمانی یا روحی خانواده آگاهی داشته باشید، ولی سعی کنید نگرانی نابهجا دربارهی عوامل خطرناکی که در کنترل شما نیست نداشته باشید. در عوض، بر عواملی تمرکز کنید که میتوانید مدیریتشان کنید. مثلا سوءمصرف مواد و داروها خطر افسردگی را افزایش میدهد.
افسانه: داروهای ضدافسردگی شخصیت شما را تغییر میدهد.
حقیقت: داروهای ضدافسردگی شیمی مغز را تغییر میدهد. شاید این نکته ترسناک به نظر برسد. ممکن است نگران شوید که با مصرف این داروها انگار به شخصیتی کاملا متفاوت تبدیل شدهاید.
شناخت این حقیقت که داروهای ضدافسردگی طوری طراحی شدهاند که صرفا برخی از مواد شیمیایی مشخص را در مغز تغییر بدهند، به شما کمک خواهد کرد. این داروها به شما کمک میکنند تا بدون تغییر در شخصیت زیرینتان از شر نشانههای افسردگی خلاص شوید. بسیاری از مردم پس از مصرف این داروها دوباره حس میکنند به وضعیت پیش از افسردگی بازگشتهاند. اگر هنگام مصرف داروهای ضدافسردگی از حالتهای خود ناراضی هستید با دکترتان دربارهی گزینههای دیگر درمانی مشورت کنید.
افسانه: باید تا آخر عمر داروهای ضدافسردگی مصرف کنید.
حقیقت: داروهای ضدافسردگی گزینهی درمانی طولانی مدتی برای بسیاری از مردم افسرده محسوب میشوند. ولی در نظر داشته باشید که طول مدت استفاده از این داروها با توجه به شدت وضعیت شما و برنامهی داروییتان متفاوت خواهد بود.
شاید نیازی نباشد که تا پایان عمر این داروها را مصرف کنید. در بسیاری از موارد دکتر ممکن است رواندرمانی را نیز همگام با درمان دارویی توصیه کند. این شیوهی درمانی نیز کمک میکند تا شیوههای جدیدی را برای انطباق دادن خود با تغییرات جریان زندگی بیاموزید و نیاز شما را به مصرف داروها کاهش دهد. در موارد دیگر، استفاده از داروهای ضدافسردگی برای مدت طولانی شاید بهترین گزینه برای شما باشد.
حرف آخر
افسردگی بیماری جدی است و بسیاری از ذهنیتهای اشتباه آن را مبهم کرده است. شناخت علائم افسردگی و زمان درخواست کمک بسیار مهم است.
اگر شک کردید که دچار افسردگی شدهاید، سریعا با دکتر تماس بگیرید و به او مراجعه کنید. دربارهی شیوهها و گزینههای درمانی گوناگون از دکتر بپرسید.
ارسال پاسخ