اختلال دو قطبی (Bipolar disorder) وضعیتیست که فرد در آن دچار نوسانات شدید خلقوخو میشود. یعنی فرد مبتلا گاهی در اوج هیجان (شیدایی) است و گاهی هم در پایینترین مرتبه از هیجان (افسردگی). زمانی که خلقوخوی فرد مبتلا به سمت افسردگی (Sad mood) پیش برود، فرد احساس غم و ناامیدی میکند و علاقهی خود را برای انجام فعالیتها از دست میدهد. اگر تغییرات خلقوخویی به سمت شیدایی برود، فرد مبتلا احساس سرخوشی و انرژی بالایی دارد. آنها در فاصلهی بین این دو دوره معمولاً بسیار عادی رفتار میکنند و هیچ نکتهی عجیب یا نگرانکنندهای در رفتارشان دیده نمیشود. در گذشته این اختلال، افسردگی شیدایی (Manic depression) نامیده میشد.
این نوسانات خلقی که چند باری در سال پیش میآید روی خواب، انرژی، فعالیتهای روزانه، تصمیمگیریهای فرد، رفتار و توانایی تفکر درست و سنجیدهی او تاثیر میگذارد.
در این بیماری فرد دورههایی از خلقوخو را هم تجربه میکند که به آن دورههای خنثی (neutral mood) گفته میشود.
علت اختلال دو قطبی
تا به حال تحقیقات زیادی روی این بیماری صورت گرفته است. دانشمندان نتوانستهاند دلیل مشخصی برای این اختلال بیابند و باور دارند که عوامل مختلف دست به دست هم میدهند تا این بیماری خود را نشان دهد. یکی از مهمترین علتهای بروز این مشکل، سابقهی ابتلای یکی از اعضای خانواده به این بیماریست. کسانی که این اختلال را در خانوادهی خود داشتهاند، ده برابر دیگران به این بیماری مبتلا میشوند. با این حال اختلال دو قطبی از طریق ژنتیک منتقل نمیشود. در اصل چند مشکل در کنار همدیگر میتوانند آن را ایجاد کنند که تجربهی درازمدت استرس، مصرف الکل و مواد مخدر برخی از این موارد است. در کنار همهی این موارد، اختلالات روحی دیگر در بروز این بیماری تاثیر میگذارند؛ اختلالات افسردگی فصلی، اضطرابی، استرس پس از سانحه و اختلال وسواس فکری از این دستهاند.
علائم این بیماری در ابتدای جوانی و بزرگسالی نمایان میشود. میزان ابتلای زنان و مردان هم یکسان است. اما چگونگی تجربهی این بیماری در بین آنها متفاوت است.
تصاویر مغزی این افراد با افراد سالم تفاوت دارد. به عنوان مثال در بررسیها مشخص شده است که قسمتهایی از قشر مغز این بیماران ضخامت کمتری نسبت به افراد دیگر دارد.
نشانههای اختلال دو قطبی
در هر دو حالت شیدایی و افسردگی، نشانهها و علامتهایی وجود دارد. اما باید بدانید که فرد باید حداقل پنج علامت را تجربه کرده باشد تا پزشک تشخیص اختلال دو قطبی را بدهد.
نشانههای دورهی شیدایی
- اعتماد به نفسبیش از حد
- باورهای غیر منطقی نسبت به تواناییهای خود
- نیاز کم به خواب
- پرحرفیهای غیر عادی
- هجوم ایدههای شغلی و مالی
- شرکت در فعالیتهایی که ریسک شکست در آنها بسیار بالاست مانند سرمایهگذاری در اموری که هچ تجربه و تخصصی در آنها ندارند.
- تمایلات جنسی بیش از حد
نشانههای دورهی افسردگی
- غمگینی
- احساس ناامیدی، پوچی و بیارزشی
- عدم تمرکز
- فراموشی
- آهسته صحبتکردن
- کم شدن میل جنسی
- ناتوانی در لذت بردن
- گریههای غیرقابل کنترل
- مشکل در تصمیمگیری
- تغییرات اشتها که باعث کاهش یا افزایش وزن میشود.
- تلاش برای خودکشی
- تفکرات بیش از حد دربارهی مرگ
- احساسخستگی مفرط و انرژی پایین
- عذاب وجدان
گاهی این علائم چنان زیاد میشوند که فرد رفتارهای روانپریشانهای مانند توهم از خود نشان میدهد. توهمات این افراد آنقدر شدید میشود که حتی ممکن است با اختلال اسکیزوفرنی (Schizophrenia) هم اشتباه گرفته شود.
عوامل تشدید کنندهی اختلال دو قطبی
همانطور که قبلا هم گفتیم دورههای مختلف اختلال دو قطبی میتوانند تحت تاثیر شیوهی زندگی و عوامل محیطی فرد تشدید شوند. شناخت این محرکها و دوری از آنها برای این افراد لازم و ضروریست.
استرس
استرسهای شدید و بلندمدت میتواند از محرکهای اصلی اختلال دو قطبی باشد. برای مثال غم از دست دادن یک عزیز و یا مشکلات مالی در شدت این بیماری تاثیرگذار است.
محققان به این نتیجه رسیدند که افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نسبت به عوامل استرسزا بسیار حساستر از افراد دیگر هستند. نحوهی کنار آمدن با این استرسها در مدیریت این بیماری نقش مهمی دارد.
زایمان
در برخی از تحقیقات مشخص شده است که تقریباً 50 درصد از زنان مبتلا به این بیماری حداقل یک دورهی خلقی را در طول بارداری یا در عرض 12 ماه پس از زایمان خود تجربه میکنند. حتی مردانی که به این اختلال مبتلا هستند هم پس از تولد فرزند، ممکن است به افسردگی و اختلال دو قطبی مبتلا شوند.
برخی داروها
برخی از داروهای ضد افسردگی مانند فلوکستین (Fluoxetine) و سرترالین (Sertraline) از عوامل تشدید کنندهی اختلال دو قطبی هستند که در مواردی باعث ایجاد یک دوره شیدایی میشوند. حتی داروهای تجویز شده برای درمان بیشفعالی (Attention-deficit hyperactivity disorder) نیز میتوانند باعث علائم این بیماری در فرد شود.
تغییرات فصلی
این افراد در فصلهای مختلف دورههای مختلف خلقی را تجربه میکنند. برای برخی از افراد شیداییهای بیشتری در طول ماههای بهار و تابستان رخ میدهد، در حالی که دورههای افسردگی را در پاییز و زمستان از سر میگذرانند.
زنان بیشتر احتمال دارد دورههای شیدایی را در تابستان و پاییز و دورههای افسردگی را در زمستان تجربه کنند. در حالی که دورههای شیدایی در مردان اغلب تابستان به سراغشان میآید.
خواب کم
کمبود خواب یکی از عوامل تشدیدکنندهی این اختلال است. کمخوابی یا اختلال در الگوهای خواب طبیعی میتواند باعث ایجاد این نوسانات خلقی شدید شود.
مصرف مواد مخدر و الکل و کافئین
در واقع 30 تا 50 درصد از افراد مبتلا به این اختلال اعتیاد به مصرف مواد مخدر دارند. نوشیدن الکل هم از عوامل تشدیدکنندهی اختلال دو قطبیست که منجر به افزایش ناامیدی و میل به خودکشی در این افراد میشود. ترک این مواد بدون مشورت پزشک برای این افراد بسیار خطرناک است.
کافئین یکی دیگر از محرکهای این اختلال است. مصرف کافئین در این بیماران موجب ایجاد دورهی شیدایی میشود.
درمان اختلال دو قطبی
در فاصلهی بین دو دورهی اختلال، رفتاردرمانی کمک بسیار بزرگی به این بیماران میکند. بهتر است جلسات رفتاردرمانی 6 تا 9 ماه ادامه داشته باشد.
درمان اختلال دو قطبی بستگی به علائم فرد مبتلا دارد. در اکثر موارد، علاوه بر مدیریت فردی به درمان دارویی هم نیاز است. ليتيوم، سديم والپروت، اولانزاپين داروهایی هستند که معمولا برای درمان طولانی مدت تجويز میشوند.
در شرایطی که نوسان خلقی سريعتر و متناوبتر باشد، کارمازپین توصیه میشود.
تزریق کتامین نیز در بعضی از دورههای خلقی افسردگی تجویز میشود.
مصرف الکل، باعث میشود که بدن این بیماران به درمانهای دارویی و غیر دارویی جواب ندهد. بنابراین احتمال بستری شدن آنها را در بیمارستان افزایش میدهد.
افراد مبتلا به اختلال دو قطبی بهتر است که سه روز در هفته و به مدت بیست دقیقه ورزش کنند تا سطح هورمونهای خود را متعادل نگه دارند. به علاوه، مصرف غذاهای سالم در بهبود آنان نقش مهمی دارد.
آنها باید بدانند که با فعالیتهای بیش از حد ممکن است دورههای شیدایی طولانیمدتی را تجربه کنند. به همین خاطر باید فعالیتهای خود را مدیریت کنند تا زمان استراحت بیشتری چه در طول روز و چه در طول هفته داشته باشند. علاوه بر مدیریت زمان، باید روی رفتارهای خود هم مدیریت داشته باشند تا عوامل تشدیدکنندهی این بیماری را تقویت نکنند. برای دریافت راهنماییهای بیشتر، مشاورههای روانشناسی آنلاین میتواند بسیار مفید باشد.
تصاویر به خوبی بیانگر نکات ذکر شده در متن هستند