من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

چگونه احساسات خود را کنترل کنیم

در ابتدا لازم می دانم که به بررسی این مطلب بپردازیم که چه اتفاقی می افتد که فرد با اینکه به ثروت، شهرت، محبوبیت و یا چیزهای دیگراز این قبیل میرسد ولی بازهم خوشبختی را در دوردست می بیند و برای یافتن آرامش متوسل به مواد مخدر، الکل و یا سیگار می شود. مشخص است که آنان هرگز منبع واقعی خوشبختی را کشف نکردند و نمی دانستند که از زندگی خود چه می خواهند. حتی نمی دانستند که چگونه احساس شادمانی و خوشبختی را در خود به وجود آورند لذا خود را درگیر اعتیاد کردند.
آرزوی درونی شما چیست؟ در زندگی خود طالب چه چیزی هستید؟ هر آرزویی که در دل دارید، بهتر است اول از خود بپرسید “چرا من این آرزو و خواسته را دارم؟” شما چیز هایی را می خواهید که باعث می شود احساسات، عواطف، و یا روحیات مطلبوی به سمت شما بیاید. درک این مطلب بستگی به نیروی روحیه دارد. بی شک هر کاری انجام می دهیم برای دوری از رنج و کسب لذت است. اما در یک لحظه فکر خود را، نسبت به کاری که موجب رنج یا لذت است عوض می کنیم. به عبارت دیگر بیشتر حالات روحی بدون دخالت آگاهانه در ما ایجاد می شود که ممکن است این حالات نیروبخش و مفید باشد و یا اینکه ضعیف و محدود کننده باشد که در مجموع ما کنترلی در آن نداریم.
تفاوتی که بین عملکرد بد و عملکرد خوب وجود دارد مربوط به توانایی شما نیست بلکه بستگی به حالت روحی و جسمی شما در آن لحظه دارد ممکن است شما از هوش و قدرت بالایی برخوردار باشید اما در حالت منفی خود فرو رفته اید که این باعث عدم موفقیت میشود. حتی رفتار شما نیز نتیجه توانایی شما نیست بلکه حاصل روحیه ی شما در زمان است. برای هر نوع تغییر عاطفی دو راه بیشتر نیست یکی تغییر وضعیت جسمی بدن و دیگری تغییر مرکز توجه.
اشکال کار اینجاست که اغلب، الگوهای عادتی مطلوبی برای انوع حالات جسمانی داریم که به صورت خودکار از آنها استفاده می کنیم و توجه نداریم که چه نقشی در رفتار لحظه به لحظه ما دارند. برای مثال ممکن است شخصی ضمن نصیحت این جمله را به شما بگوید “زمانی خواهد رسید که یاد امروز می افتی و خنده ات می گیرد” این جمله حقیقتی در خود دارد که چرا هم اکنون نخندید؟ و یا آن را به زمان بعد مکول کنید. پس یاد بگیرید که وجود خود را درحالتی لذت بخش قرار دهید مگر این که اتفاق ناراحت کننده ای افتاده باشد. اگر شما فردی هستید که خود را دچار ضعف می دانید و یا اینکه شانه های خود را در حالت فرو افتاده قرار می دهید دچار احساس خستگی می شوید. این جسم شما است که عواطف و احساسات را هدایت می کند. تمرینی که در این مرحله برای شما دارم این است که روزی یک دقیقه صرف کنید، جلو آینه بایستید و نیش خود را گوش تا گوش به خنده باز کنید. ممکن است این کار به نظرتان مسخره و احمقانه بیاید، اما بدانید که این عمل مرتباً بخش معینی از مغزتان را تحریک می کند و پیوند ها و ارتباطات عصبی خاصی در مغز خود به وجود می آورید که منجر به لذت و شادی می شود و به این حالت عادت می کنید پس به عنوان شوخی هم که شده این کار را انجام دهید. برای بهبود زندگی خود خندیدن را یاد بگیرید روزانه پنج بار لبخند بزنید وسه بار، بدون هیچ دلیلی خودتان را به خنده بیندازید و این کار را به مدت هفت روز انجام دهید.
با رعایت کردن این مورد شما کلید موفقیت را در دست دارید: الگویی از حرکت به وجود آوریم که به ما احساس اعتماد به نفس، قدرت، انعطاف پذیری، نیروی فردی و شادمانی دهد. رکود و سستی چیزی جز نداشتن تحرک نیست. فرد پیری را در نظر بگیرید که کمتر از منزل خارج می شود آنچه باعث پیری او می شود سن نیست بلکه عدم داشتن تحرک و در نهایت مرگ حتمی است. بروز افسردگی هم دست خودمان است هر یک از ما تجربیات تلخ در گذشته خود داریم که ممکن است با فکر کردن و فرو رفتن در آن برایمان تازگی پیدا کند و یا ممکن است صحنه بدی را که هرگز رخ نداده است مانند فیلم بد ببینیم و تصور کنیم که موجب اندوه ما میشود. این کاری است که اغلب ما در طول روز انجام می دهیم که موجب بروز افسردگی میشود.
از سوی دیگر احساسات ما بستگی به این دارد که واقعیت را چگونه در ذهن مجسم کنیم. فرض کنید برنامه ای برای تشکیل یک جلسه کاری ریخته اید و یکی از کسانی که قرار بوده است در این جلسه حاضر باشد به موقع نیامده است. احساس شما به این موضوع مرتبط است که به چه عاملی توجه می کنید ممکن است اینطور به نظرتان بیاید که وی فرد بی ملاحظه ای است و یا ممکن است فکر کنید که برایش مشکل بزرگی پیش آمده است که هریک از این افکار عواطف معینی را در شما به وجود می آورید.
مهارت دیگری که باید ایجاد کنید آن است که با استفاده از تغییر حالات جسمانی و قدرت تمرکز و توجه، یک رشته الگوهای عادتی در خود به وجود بیاوریدکه به طور دائمی شاد و خوش حال باشید بدون اینکه تلاش و کوشش آگاهانه ای در این مورد داشته باشید. به معیار های خود زندگی کنید به طوری که شادیهای فراوان و رنج های اندکی احساس کنید. شما در هر لحظه می توانید عواطف خود را کنترل کنید می توانید اکنون احساس شوق و شور داشته باشید و یا اینکه حالت رنج و افسردگی را داشته باشید این بسته به میل شماست. برای شادیتان برنامه ریزی داشته باشید در غیر این صورت شما دچار رنج خواهید شد. مواردی که باعث شادی شما می شود را تهیه کنید. امیدوار نباشید که شادیها به طور اتفاقی به سراغ شما بیاید خود را از پیش آماده هیجان و اشتیاق کنید.