تغییر شغل، چه ارتقای پایهی شغلی باشد یا انتقال به سازمانی دیگر یا حتی فعالیت در یک زمینهی کاری جدید؛ ممکن است زندگی کاری شخص را بهصورت کامل عوض کند و سبب شکوفایی و رشد و پیشرفت شغلی شود. میدانید چه راهی پیش رویتان است: تجربه و استعدادتان را در شغل به کار بگیرید، مطمئن شوید که از جانب سلسله مراتب کاری و مدیران ارشد پذیرفته شدهاید و پس از چند ماه به همه نشان دهید که چه کارهای بزرگی از شما برمیآید.
اما در محیطهای کاری امروزی با وجود آنکه به خلاقیت، همکاری، پویایی و ارتباط دوستانه بین افراد تاکید میشود، نقل و انتقالهای موفق حتی برای افراد سختکوش و کاربلد به اندازهی گذشته رخ نمیدهد و اغلب کارکنان و مدیران انتقالی از پس برآوردن توقعات سازمان جدید برنمیآیند.
در بررسی روابط کارمندان و الگوهای ارتباطی در بیش از 100 شرکت متنوع، یک پیشنیاز برای انتقال موفق به چشم خورد که تا پیش از این، از نظر دور مانده بود: استفادهی بهینه از شبکههای داخلی.
پربازدهترین، خلاقترین و متعهدترین افراد در شغلهای جدید که «انتقالیهای سریع» خوانده میشوند، کسانیاند که از همان ابتدای امر ارتباطات بسیار گسترده و منفعتبار دوسویه و نشاطآوری برقرار میکنند.
در این مطلب از بلاگ همراهتم دربارهی اهمیت بالای انتقالهای موفق برای موفقیت کاری و سازمانی خواهید خواند.
نکاتی برای موفقیت در شغل جدید
شروع کار جدید همواره هراس برانگیز است. فرقی ندارد که به تازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شده باشید و برای اولین شغلتان آماده میشوید یا آن که سالها نیروی کار بودهاید و کارکشتهاید؛ بههرحال ورود به محیط کاری جدید چنان است که گویی به سیارهای جدید پا میگذارید.
برای رسیدن به موفقیت در محیط کار و شغل جدید، چه از نظر اجتماعی و چه از لحاظ حرفهای، از شما انتظار میرود که زبان و ادبیات رایج در محیط جدید کاری را یاد بگیرید و قالب پوشش آنجا را رعایت کنید و رفتاری پسندیده و مناسب داشته باشید. اجرای همهی این توقعات بهتنهایی و بدون کمک کاری دشوار است.
برای رسیدن به آرامش و راحتی در محیط کار جدید بسیار مهم است که به طور مناسب و همهجانبه، معارفهی محیط جدید صورت بگیرد. در واقع در پژوهشهایی مشخص شده است که در میان بسیاری از برنامههای منابع انسانی شرکتهای گوناگون، دومین عامل مهم در کسب و کار مراسم معارفهی کارمندان جدید و محیط کار بوده است.
این امر عجیب نیست، اما بسیاری از شرکتها معمولا در کمک به کارمندان جدید برای تلفیق شدن و جذب شدن در محیط کاری جدیدشان سهلانگاری میکنند. معمولا برنامههای جهتدهی و آشناسازی کارکنانی که به تازگی استخدام شدهاند با دیگر همکاران و بخشهای متفاوت شرکتی بسیار مختصر برگزار میشود.
در بهترین حالت بهتر است که این رویه مفصلتر از جلسات یکمرتبهای معمول باشد.به هر حال، با این که وظیفهی شرکت است که شما را با فرهنگ شرکتی آشنا سازد، اما بیشتر بار موفقیت در شغل و محیط کار جدید بر دوش شما قرار دارد. در ادامه به نکتههایی اشاره میکنیم که برای موفقیت سریع در محیط کار جدید از همان روز اول به کارتان میآید.
برند شخصی خود را فراموش نکنید
بارها و بارها در فرایند مصاحبههای کاری این نکته را شنیدهاید که از همان لحظهای که پا در دفتر کار میگذارید، خود و برند شخصیتان را ارائه میکنید. حالا که روز اول کاری خود را شروع کردهاید، اهمیت تأثیری که در نگاه و برخورد اولتان بر دیگران میگذارید را، دست کم نگیرید. درواقع بهتر است سه ماه نخست در محیط کار جدید را ضمیمهای بر مصاحبهی کاریتان در نظر بگیرید.
این حرف به آن معناست که باید از هر نوع تعاملی بهره بگیرید تا اثبات کنید که فردی محترم، حرفهای و کارمندی کوشا هستید. علاوه بر آن باید نشان دهید که همکارانتان از گذراندن هشت ساعت کاری در طول روز در کنار شما لذت خواهند برد. از مکالمه با مدیر گرفته تا اولین ملاقات با بخشی که در آن مشغول به کار هستید و اولین ساعت تفریح گروهی شرکت؛ تمام این موقعیتها فرصتی برای آموختن و همچنین ایجاد تصویری مثبت در ذهن دیگران است.
مراقب درخواست های زودهنگام تان باشید، اعتماد و پاداش استحقاقی هستند
برخی از افرادی که به تازگی استخدام شدهاند، از همان هفتههای اول درخواستهای کتبی متعدد و پرتعدادی را با موضوعاتی مانند تغییر در برنامهی کاری یا انجام کارها به شیوهی شخصیشان، به مافوقشان ارسال میکنند. اما باید بهخاطر داشته باشیم که در مرحلهی اول باید اعتماد همکاران و مدیر ارشد را کسب کنیم. وقتی خود را با تعهد کاری و اجرای بینقص وظایفتان اثبات کردید، ملایمت بسیار بیشتری برای برنامهی زمانی کاری و شیوهی اجرای کار با شما خواهد شد.
محدوده خطوط قرمز صحیح را از همان ابتدای کار مشخص کنید
ممکن است درک این نکتهی کاری کمی زمان ببرد، اما ارزش بیانش را دارد تا اهمیت محدودهی خطوط قرمز سالم و صحیح را بدانید. هنگامی که خطوط قرمز درستی را تعیین میکنید، مشخص خواهید کرد که چه رفتارهایی پذیرفتنی و چه برخوردهایی ناپذیرفتنی است. مثلا مشخص میکنید که تا چه ساعتی بعد از کار، اضافهکاری خواهید کرد، کل ساعات کاری در هفته چند ساعت میتواند باشد، در صورت نیاز چطور با شنیدن «نه» برخورد خواهید کرد و تا چه حد به روابط کاریتان اجازهی شخصیشدن میدهید.
هنگامی که نشان بدهید که حاضرید کارهای متفاوت و خارج از برنامه انجام بدهید، دیگر نمیتوانید پا پس بکشید. به بیان دیگر، اگر مدیر شما در تعطیلات پایان هفته برای شما ایمیلی فرستاد و شما به آن پاسخ دادید، دیگر ناخودآگاه عنوان کردهاید که حاضرید آخر هفتهها را هم به کار اختصاص دهید و در دسترس باشید.
سرتان به کار خودتان باشد
بسیاری از کارکنان با تلاش برای سر دواندن در هر کاری که به آنها مربوط نیست، در محیط کار وجههی بدی از خود نشان میدهند. محیطهای کاری ممکن است شبکههای درهم «دشمنان دوستنما»، محفلهای کوچک و غیبتها باشد و کارکنان تازهوارد هوشمند و زیرک از همهی اینها شبکهها دوری میکنند.
بهخاطر داشته باشید که تنها مسئولیت شما، اجرای صحیح وظایفیست که برعهدهی شماست؛ مگر آنکه در سمت مسئول، مدیر یا ناظر بخش فعالیت میکنید. در چنین حالتی، برای مدیریت بهتر لازم است که از جزئیات و ماجراهای پشتپرده نیز باخبر باشید.
تنها استثنایی که در مورد این قاعده وجود دارد آن است که شاهد مواردی مانند انجام کاری غیراخلاقی یا خطرناک یا آزار دیدن دیگران باشید. در چنین مواردی وظیفه حکم میکند که بیکار ننشینید و نگرانی خود را به سرپرست یا مسئول منابع انسانی ابراز کنید و توجه او را به مشکل جلب کنید.
مشاجرات کاری را هوشمندانه انتخاب کنید
در دنیای کاری با افراد متفاوتی تعامل دارید و احتمال آن که در شرایط گوناگون کلافگی یا نگرانی یا تضاد در نظرات پیش آید، فراوان است. برای حفظ سلامت عقلی و بازده در محیط کار بهتر است که تشخیص بدهید با کدام چالشها و گرفتاریها به مقابله برخیزید و از کدامها اجتناب کنید.
از همان ابتدا مهارت مدیریت زمانی خوبی داشته باشید
هنگامی که در شرکتی شروع به کار میکنید، دیری نخواهد گذشت که انبوهی از کارها و پروژههای متفاوت بر سرتان آوار شود. اگر راهی برای مدیریت مناسب زمانی در محیط کار پیدا نکنید، این موارد همراه با کارهای شخصی که باید از پسشان برآیید، ممکن است بار سنگینی را بر دوش شما بیندازد.
برخی از فنون معمول مدیریت زمانی شامل اولویتبندی، فهرستنویسی کارهای روزانه، برنامهریزی برای بستههای زمانی و در نظر داشتن کارهای مشخصیست که باید در میان کارهای دیگر صورت بگیرد. همچنین باید به یاد داشته باشید که گاهی گفتن «نه» لازم است. هدف در اینجا آن است که بدون آنکه واقعا «نه» بگویید «نه» بگویید! اگر از شما خواسته شد که پروژهای را به پایان برسانید یا کاری را صورت دهید، میتوانید وظایف کنونی را مطرح کنید و برای زمان پایان کار مذاکره کنید.
شما اساسا «آری» میگویید، ولی در عین حال توقعات را هم مدیریت میکنید. همچنین اگر کارهای رویهمانباشته شده بیش از حد توانتان بود از کمک خواستن از مدیر یا سرپرستتان برای اولویتبندی کارها هراس نداشته باشید. اگر مدام از شما خواسته شود که کارهای خارج از محدودهی وظایفتان را صورت دهید، باید در پی راهی بگردید که محترمانه «نه» بگویید.
کمک به دیگران در محیط کار موضوع دیگری است، ولی به یاد داشته باشید که نگذارید دیگران از شما سوءاستفاده کنند. در نهایت هم سعی کنید اگر سرتان بسیار شلوغ بود از انجام کارهای غیرضروری انصراف دهید یا برخی از کارها را به دیگران بسپارید، بهعنوان نمونه برای تمیز کردن خانهتان فردی را استخدام کنید.
از سوال پرسیدن نترسید
در اولین روزهای استخدام منحنی یادگیری وجود دارد ـ از شیوهی اجرای موثر کار گرفته تا شیوهی کاری کل سازمان. طبیعی است که اوایل کار حجم انبوه اطلاعاتی که باید فرا بگیرید دستپاچهتان کند. نترسید و از اعضای دیگر گروه کاری سوال بپرسید تا در هنگام نیاز سر از کارها درآورید.
بهتر است برای اجرای درست وظایف اطلاعات لازم را از قبل بپرسید تا آنکه به شیوهی سخت و با آزمون و خطا کار را یاد بگیرید و مدام اشتباه کنید. هیچکس از شما توقع ندارد که در ابتدای ورود به شغل جدید حرفهای باشید و هیچ کس هم توقع ندارد که از همان ابتدا همه چیز را دربارهی سازمانتان بدانید.
کلام آخر
شروع شغل جدید در محیط کاری جدید هیجان و چالشهای مختص به خود را دارد، اما نباید فراموش کنیم که این احساسات نباید مانع از هدف اصلی شود. هدف اصلی در هر شغلی رسیدن به موفقیت است.
موفقیت در کار به عوامل متعدد درونی و بیرونی و باید و نبایدهای بسیاری بستگی دارد که بیشتر این عوامل را میتوانیم مدیریت کنیم. رفتار و کردار مناسب در محیط جدید از مهمترین ویژگیهایی است که میتواند ما را در رسیدن به موفقیت در کار جدید کمک کند. در نهایت یادتان باشد که لبخند بزنید و با انرژی کار جدید را شروع کنید.
ارسال پاسخ