آیا تا به حال سعی کردهاید با دادن پاداش کودکان را تشویق به اجرای کاری یا تغییر رفتاری کنید؟ آیا سر سفرهی غذا کودکان را با دسر یا تنقلات تشویق به آرام ماندن و خوردن غذا کردهاید؟ آیا برای جلوگیری از بهانهگیری یا مقاومت کودکان در هنگام رفتن به مطب پزشک به او اسباببازی دادهاید؟ آیا برای ترغیب رفتار خوب یا نمرات خوب در مدرسه به کودک جایزه یا دیگر مشوقهای مالی میدهید؟ آیا این شیوهها در دراز مدت باعث تغییر مثبت و ماندگار در کودکان میشود؟
در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به بررسی شیوههای تشویق کودکان بدون استفاده از پاداش خواهیم پرداخت.
شرطیشدن فعال
اگر از روشهایی که بالاتر ذکر شد در تشویق کودکان بهره میگیرید، از شیوهی آموزش سنتی در روانشناسی با عنوان شرطیشدن فعال (operant conditioning) استفاده میکنید.
منطق پشت این شیوه کاملا شهودی و غریزی است ـ اگر کودک برای رفتاری تشویق شود، احتمال تکرار آن رفتار در او بیشتر میشود. علاوه بر انسان و حتی نوزادان از شرطیشدن فعال در تربیت حیوانات خانگی نیز بهره گرفته میشود. این شیوه کاملا هم کارآمد است.
اما مشکل اصلی در شیوهی کارکرد این شیوه است. این رویه به فرد میآموزد که در قبال رفتاری مشخص باید انتظار و توقع پاداش را داشته باشد. خطر این طریقه آن است که اگر پاداش دادن متوقف شود، احتمال دارد که این گونه رفتاری نیز از میان برود.
مشکل احتمالی دیگر این است که اگر از این شیوه برای تربیت کودکان استفاده کنیم، وقتی کاری از آنها بخواهیم با این پاسخ مواجه میشویم که «اگر این کار را بکنم، چه چیزی به من میدهی؟» یا «نفع این کار برای من چیست؟» و احتمالا از همه مهمتر آن که طبق بررسیهای صورت گرفته پاداش مادی یا به گفتهی روانشناسان انگیزهی بیرونی (extrinsic motivation) در قبال اجرای کار از رشد هر گونه انگیزهی درونی ممانعت خواهد کرد. به بیان دیگر اگر برای مثال کودکان به دلیل عملکرد خوب در مدرسه پاداش بگیرند، نتیجههای کسب شده با هدف درست و برای ارزش کسب علم و دانش نبوده است. از این رو نتیجهها ماندگار نخواهد بود.
مطالعات در زمینهی پاداش تشویقی به کودکان
سالها پژوهش مشخص کرده است که تربیتی که بدون پاداش باشد ماندگارتر خواهد بود. در یکی از مطالعات شناختهشده در این زمینه، پژوهشگران از دانشجویان خواستند که در محیط آزمایشگاهی پازل حل کنند. به نیمی از دانشجویان گفته شد که برای این کار پول دریافت خواهند کرد و به نیمهی دیگر وعدهی پول ندادند. پس از مدتی به کودکان استراحت دادند و گفتند که میتوانند به کار بر پازل ادامه دهند یا هر کار دیگری میخواهند بکنند. به نظر شما کدام گروه به کار خود ادامه دادند؟ برخلاف تصور اولیه گروهی که بدون حق الزحمه مشارکت کرده بودند به کار خود ادامه دادند. محققان چنین نتیجه گرفتند که پرداخت پول یا همان انگیزهی بیرونی سبب کاهش انگیزهی درونی برای کار میشود.
یافتههایی مشابه این در ارتباط با کودکان به دست آمده است. در مطالعهی معروف دیگری به کودکان پیش دبستانی ماژیکهای جذابی داده شد. معمولا نقاشی با این گونه ماژیکها برای کودکان لذتبخش است. در این آزمایش کودکان به سه بخش تقسیم شدند: گروه اول پس از پایان فعالیت روبان طلایی میگرفتند، گروه دوم هیچ پاداشی دریافت نمیکردند و گروه سوم پاداشی غیرمنتظره داشتند. گروه اول که بنا بود پس از بازی با ماژیکها جایزه دریافت کنند علاقه و انگیزهی بسیار کمتری از دو گروه دیگر از خود نشان دادند.
با این که این پژوهشها هر دو دههها قدمت دارند، ولی همچنان به منزلهی مرجعهای مهم و شناختهشدهای به کار گرفته میشوند و در تحلیلهای بسیاری به آنها رجوع میشود. پژوهشگران پیوسته در مطالعات خود در مییابند که ارائهی پاداش انگیزهی درونی را کاهش میدهد و تفریح ذاتی فعالیت را از بین میبرد. البته نباید از این گفته چنین برداشت کرد که باید پاداش را از زندگی کودک حذف کرد، بلکه باید آنها را با راهبردهای خاص و به هدفهای مشخص و حسابشده به کودک داد. به واقع شاید بتوان گفت که نباید جنبهی لذتبخش پاداش را از بین برد. اگر سعی داریم به کودکان نکاتی را بیاموزیم که سالها متمادی در ذهنشان بماند، احتمالا بهتر است از روش پاداش برای تشویق استفاده نکنیم.
پاداش برای دستاوردها
جایزه در ازای نمرات خوب یا دیگر دستاوردهای تحصیلی در مدرسه نمونهی بسیار خوبی از روش اشتباه استفاده از پاداش برای تشویق است. پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که در زمینهی تحصیل انگیزهی درونی با اهداف آموزشی یا انگیزهی آموختن ارتباط مستقیم دارد. آموزش باید با انگیزهی آموختن باشد. از آن سو انگیزهی بیرونی با اهداف اجرایی یا آموختن برای پیشرفت، ارتقا سطح یا نمرات خوب صورت میگیرد که در اصل همان پاداش است. دادن جایزه به کودکان برای کارکردشان در مدرسه و تحصیل صرفا انگیزهی بیرونی را برای فراگیری افزایش میدهد و شوق آنها را برای ارزشهای ذاتی یاد گرفتن نکات جدید کمرنگ خواهد کرد.
پاداش برای رفتار خوب یا اخلاقی
نمونهی دیگر استفاده از برای رفتار خوب یا اخلاقی یا در این زمینه ممانعت از تنبیه است. برای نمونه، در مطالعات متعددی شیوهی ارتقا صداقت در کودکان بررسی شد. محققان دریافتند که روایت داستانهایی که بر عواقب منفی دروغ تاکید دارد تاثیر چندانی در افزایش صداقت نخواهد داشت. همچنین در مطالعهای دیگر داستان شخصیتی برای کودکان روایت شد که شیرینی دزدیده و بعد دربارهی این کار دروغ گفته بود. در این بررسی اغلب کودکانی که گفتند شخصیت نباید دروغ میگفت والدینی داشتند که در صورت راستگویی بچه پس از خطا تنبیهشان نمیکردند.
در مجموع این مطالعه بیان میکند که پاداش دادن به کودک برای یک گونهی رفتاری تقریبا به معنای آن است که خود رفتار چندان لذتبخش نیست و ارزشی ندارد. بنابراین اگر میخواهیم انگیزهی کودک را تقویت کنیم ـ اگر میخواهیم به فرزندان بیاموزیم که آموزش در مدرسه یا کمک به دیگران به خودی خود لذتبخش است ـ احتمالا تشویق با پاداش رویکرد درستی نخواهد بود. باز هم تاکید میشود که پاداش همیشه بد نیست.
برخی از رفتارها که نیاز به انگیزهی درونی ندارند و به مرور زمان خود اصلاح خواهند شد ـ مثلا آموزش رفتن به دستشویی به خردسال ـ را میتوان با استفاده از پاداش شوقآور و جذاب کرد. اما برای مواردی که تلاش بیشتری برای نهادینهشدن میخواهند این روش کارکردی نخواهد داشت. برای نمونه، برای جمعآوری زباله یا تمیز کردن خانه که عملا میل درونی به اجرای آنها وجود ندارد ارائهی پاداش مادی روشی اشتباه است. کارهای روزمرهای مانند مرتب کردن رختخواب یا جمعآوری اتاق و دیگر مسئولیتهای خرد در خانه نیاز به انگیزهی درونی دارند و باید با روشهایی غیر از پاداش در نهاد کودک بنشینند.
کلام آخر
پاداش نباید جنبهی تفریحی خود را از دست بدهد. جایزه به خودی خود برای کودک لذتبخش و شگفتیآور است و نباید این شگفتی را به امری روزمره و عادی تبدیل کنیم. جایزه باید با راهبردهای مشخص و فکرشده به کودک داده شود. باران هدایا و جوایز در ازای اقدامات سبب نابودی انگیزهی درونی و تقویت انگیزهی بیرونی خواهد شد. در این صورت کودک ذهنی معاملهگر در مواجهه با رویههای روزمره و مسئولیتهای خود پیدا خواهد کرد و پیوسته و در هر موردی در پی دریافت پاداشی مادی است. از آن سو تنبیه نیز نتیجهای مشابه خواهد ساخت.
همان طور که پیشتر بیان شد همهی پاداشها بد نیستند. برای نمونه پاداشهای اجتماعی وجود دارند که میتوان با راهکارهای مناسب آنها را برای کودک در نظر گرفت. از جمله پاداشهای اجتماعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- محبت: که شامل آغوش، بوسه، لبخند و نوازش میشود
- تحسین: تشویق کلامی و شفاهی در نتیجهی اقدام درست و خوب تحسین محسوب میشود. عباراتی مانند «آفرین»، «کارت عالی بود» یا «چه بچهی خوبی!» را میتوان با رفتارهای مناسبی که از کودک سر زده است همراه کرد، مثلا «آفرین که رختخوابت را مرتب کردی»
- توجه و فعالیتهای مشترک: گذراندن وقت اضافه یا بازی کردن با کودکان نیز از نمونههای دیگر پاداشهای اجتماعی محسوب میشود
نهایتا بسیاری از رفتارها در پی تشویق و پاداش، احتمالا مجددا تکرار خواهند شد. اما باید در این رویه مراقب شرطیشدن فعال کودک و عواقب منفی آن باشیم و رویهی پاداش را به امری تکراری و حتمی تبدیل نکنیم. شرطیشدن فعال میتواند باعث شود که کودک به پاداش وابسته شود و از درونگرایی و انگیزههای شخصی غافل بماند. بنابراین، لازم است که پاداشها به صورت معقول و متناسب با موقعیتها ارائه شوند تا احساس استقلال و خودانگیختگی در کودک تقویت شود.
در این زمینه، مشاوره و تراپی آنلاین میتواند ابزار مفیدی برای والدین باشد. با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین، والدین میتوانند به راهنماییهای تخصصی دسترسی پیدا کنند و درک بهتری از روشهای مناسب تشویق و پاداش برای فرزندان خود کسب کنند. این نوع تراپی میتواند به والدین کمک کند تا شیوههای تربیتی خود را بررسی کرده و راهکارهایی برای جلوگیری از وابستگی کودک به پاداشهای مکرر پیدا کنند. در نهایت، این فرآیند به تقویت رشد و استقلال کودک کمک خواهد کرد و به ایجاد یک محیط مثبت و حمایتی برای او منجر میشود.
ارسال پاسخ