فرسودگی شغلی: دلایل و راهکار

یک فرد شاغل بیشترین زمان از روز خود را در محیط کارش می‌گذراند و اگر این محیط باب میلش نباشد و وظایف شغلی برای او سنگین باشد، بار سنگینی روی دوش خود احساس خواهد کرد. زمانی که در محیط کار  مسئولیت‌های زیادی به عهده‌مان گذاشته شده است، ساعات طولانی‌تری کار می‌کنیم  و تحت فشار بیشتری قرار می‌گیریم. فرسودگی شغلی اتفاقی است که در ادامه می‌افتد و شایع‌ترین نتیجه‌ی زندگی پرمشغله‌ی امروزی است.

در نتیجه فرسودگی شغلی، احساس خستگی و از دست دادن شادی‌هایی که در محل کارمان داشتیم حاصل می‌شود. در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم به این فرسودگی و راهکارهای مقابله با آن می‌پردازیم.

فرسودگی شغلی چیست؟

فرسودگی شغلی (Burnout) نوعی از خستگی هیجانی، ذهنی و بیشتر اوقات فیزیکی است که در اثر استرس مدام و تکرارشونده ایجاد می‌شود. بیشتر مواقع فرسودگی شغلی به دلیل بروز مشکلات در محل کار ایجاد می‌شود. در مواردی چون روابط عاشقانه، فرزندپروری و مراقبت از افراد سالمند هم ممکن است این نوع فرسودگی مشاهده شود.

اولین‌بار واژه‌ی فرسودگی شغلی توسط هربرت فرودنبرگر روانپزشک آمریکایی به کار برده شد. او در کتاب خود با عنوان «فرسودگی شغلی: هزینه گزاف دستاوردهای عظیم» این اصطلاح را تعریف کرد. او این واژه را این‌طور معرفی کرد: «از بین رفتن انگیزه، مخصوصاً زمانی که از خود گذشتگی فرد نسبت به یک علت یا رابطه، دیگر نتایج مطلوب حاصل نمی‌کند.»

فرسودگی شغلی: بیماری یا احساس؟

به زبان ساده‌، وقتی به این فرسودگی دچار می‌شویم، حتی اگر به کاری که انجام می‌دهیم وفادار باشیم و فداکاری کنیم، باز هم نمی‌توانیم به دستاوردهای ایده‌آل برسیم. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، این فرسودگی در کتاب طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها به این شکل تعریف شده است:

بیشتر بخوانید:   اسراری که ثروتمندان به شما نمی گویند

«نوعی سندرم ناشی از استرس مزمن در محل کار است؛ استرسی که فرد در مدیریت آن موفق نبوده است.» این پدیده شامل سه بعد است:

  • احساس تخلیه‌ی انرژی
  • داشتن احساس منفی نسبت به شغل یا بدبینی درباره‌ی آن
  • کاهش تأثیر حرفه‌ای

این واژه در کتاب فرودنبرگر به‌عنوان یک پدیده‌ی شغلی نام برده می‌شود و در دسته‌ی بیماری‌ها قرار نمی‌گیرد. به‌علاوه فرسودگی به‌طور اختصاصی برای شغل به کار رفته است و نباید برای توصیف موارد مشابه در سایر زمینه‌های زندگی به کار برده شود.

عوامل رایج در ایجاد فرسودگی

  • حجم کاری

اولین و مشخص‌ترین عامل ایجاد فرسودگی در شغل، حجم کاری بالاتر از ظرفیت فرد است. وقتی حجم کاری متناسب با توان باشد، زمان استراحت و بازیابی خود را دارید.

از ملاک‌هایی که می‌توان با توجه به آن سلامت سازمان‌ها را سنجید، میزان «ساعات اضافه‌کاری» پرسنل است؛ به این صورت که هرچه متوسط این میزان بیشتر باشد، نتیجه این است که احتمال فرسایش شغلی وجود دارد و مدیریت سازمان، نیاز به بازنگری اساسی دارد.

  • از کنترل خارج شدن

ممکن است کارفرما به کارمند در هر ساعتی از شبانه‌روز که خودش می‌خواهد پیام ‌دهد، هر ساعت نامناسبی او را به اتاقش فرا بخواند، هنوز کار قبلی تمام نشده کار جدیدی به او محول ‌کند، اولویت‌های سازمانی را مدام تغییر دهد و کارمندان همیشه عقب‌تر از تغییر اولویت‌ها باشند. در چنین شرایطی کارمند قطعا احساس ناتوانی می‌کند.

در شرایطی که فرسودگی براثر از کنترل خارج شدن در سازمان‌ها روی می‌دهد، فاصله ایجاد کردن بین مدیران و اعضا کمک‌کننده است؛ یعنی تصمیم‌گیری برای پروژه‌ها صرفاً در جلسات مثلا هفتگی یا ماهانه صورت بگیرد و از مدیران خواسته شود که به‌غیر از این زمان‌ها، درباره این موارد صحبت نکنند.

  • پاداش غیرعادلانه

اگر کارمند احساس کند بین زحمتی که برای کار می‌کشد با پاداشی که دریافت می‌کند هم‌خوانی وجود ندارد، احساس فرسودگی می‌کند. این عدم تناسب هم مربوط به پاداش‌های بیرونی مثل حقوق و مزایا است و هم انگیزه‌های معنوی که منجر به احساس خوب می‌شود. توجه این عامل فرسایشی بیشتر روی عوامل و پاداش‌های بیرونی است.

  • اطرافیان

ما مدام با انسان‌ها سروکار داریم، زیرا موجوداتی اجتماعی هستیم و تأثیر زیادی از محیط اطراف دریافت می‌کنیم. اگر همکاران یا کارمندان ما افراد مناسبی نباشند، غیرقابل اعتماد یا غرغرو باشند، روحیه‌ی کار تیمی نداشته باشند و ارزشی برای سایر افراد دیگر قائل نباشند، یکی دیگر از انواع شایع فرسودگی در شغل اتفاق می‎افتد.

بیشتر بخوانید:   چگونه چرخه دمینگ باعث بهبود مستمر می‌شود؟

این مدل از فرسودگی را می‌توان مدل «فرسودگی شغلی ناشی از فرهنگ سازمانی» تعریف کرد که نسبت به مدل‌های دیگر، زمان بیشتری برای بهبود نیاز دارد.

  • عدالت

تصور این که فرد دیگری در سازمان با انجام کار مشابه پاداش‌ بیشتر از سازمان دریافت می‌کند، زمینه‌ساز یکی دیگر از عوامل فرسایشی شغل است. به‌طور کلی، اگر کارمندی احساس کند که همکارش در سازمان با سمت مشابه تفاوتی در دریافت مزایا و پاداش دارد و دلیلی برای این تفاوت وجود نداشته باشد، فرسودگی شغلی ایجاد می‌شود.

برای حل کردن این مسئله، شفاف کردن دلایل کلی تفاوت پرداختی‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد. البته اگر تفاوت در پرداختی‌ها دلایل موجهی داشته باشد و مسئله این باشد که کارمندان از دلایل آن بی‌خبر باشند. فرسودگی «حسادت» شاید نام دیگری باشد که بتوان روی این مورد گذاشت.

  • انتخاب اشتباه

وقتی شما در سازمانی کار کنید که ارزش‌های آن برای شما ضدارزش باشد، این نوع از فرسودگی ایجاد می‌شود. تصور کنید شما حامی سفت و سخت حیوانات هستید و در کارخانه‌ی تولید گوشت کار می‌کنید؛ قطعا هرروز زندگی کاری شما برایتان شکنجه‌آور خواهد بود.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که سازمان در فرایند جذب و استخدام باید به آن توجه کند سنجش و بررسی ارزش‌های اخلاقی و کاری اشخاص متقاضی است. پیدا کردن افراد با تفکر هم‌سو، جلوی این نوع از فرسودگی در سازمان را خواهد گرفت.

کارزدگی چگونه بر بر کسب‌‎وکارها اثر می‌گذارد؟

  • کاهش بهره‌وری کاری
  • تغییر زیاد کارمندان
  • مشارکت کمتر کارمندان در امور
  • تاثیرات منفی روی سلامت جسم و روح

کلام آخر

انسان‌ها به کسب و کار نیاز دارند و برای برآورده کردن نیازهایشان باید از روش‌های متفاوت درآمدزایی کنند. اما با توجه به نوع کسب‌وکاری که دارید و چگونگی انجام کارها ممکن است خستگی به سراغ‌تان بیاید؛ اگر این خستگی بعد از مدتی استراحت رفع نشود شما دچار فرسودگی شغلی شده‌اید.

بیشتر بخوانید:   چگونه چرخه دمینگ باعث بهبود مستمر می‌شود؟

آن چیزی که به عنوان کارزدگی در نظر گرفته می‌شود از یک خستگی عادی فراتر است و لازم است بعد از این‎که با آن مواجه شدید برای مقابله با آن راهکار بیاندیشید.