تنظیم هیجان مهارتی رفتاری و برای هر فرد الزامی است. در همهی مراودات و روابط اعم از کاری و شخصی این مهارت ضروری است، زیرا هیجانات و احساسات قابل حذف از زندگی انسانها نیست. تمام اعمال و رفتارهای ما از همین هیجانات و آنچه احساس میکنیم ناشی میشود. از همین جهت تکنیک تنظیم هیجان بسیار مهم است. گاهی اوقات پیش میآید که عصبانی شویم و یا از خوشحالی گریه کنیم، اما بعد از ابراز آن حس پشیمان شویم. ممکن است فکر کنید کنترل هیجان و احساس در این لحظات غیرقابل کنترل است، اما نگران نباشید! در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به اینکه چطور میتوان هیجانات را بهخوبی کنترل کرد پرداختهایم.
تنظیم هیجانات به چه معناست؟
تنظیم هیجان بهمعنای هر عملی است که میتواند شدت یک تجربه عاطفی را متفاوت کند. اما اشتباه برداشت نکنید؛ این موضوع اصلا به معنای نادیده گرفتن احساسات نیست، بلکه توانایی چگونه ابرازکردن احساسات و هیجانات است. در حقیقت توانایی کنترل هیجان و احساس با کمک طیف وسیعی از نگرشها و رویکردها. توجه داشته باشید تنظیم هیجانات و احساسات قابل آموزش است.
اهمیت تنظیم هیجان چیست؟
لازم است هر بزرگسال احساسات خود را به شیوههایی که از نظر اجتماعی مورد تایید است مدیریت کند تا زندگی خود را به بهترین نحو بگرداند. وقتی هیجانات ما را تحت تاثیر قرار میدهد، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
عوامل زیادی ممکن است بتواند از تنظیم هیجانی جلوگیری کند ازجمله باورهای ما در مورد احساسات منفی یا فقدان مهارتهای مناسب برای تنظیم هیجانی. گاهی موقعیتهای استرسزا احساسات بسیار قدرتمند را بیدار میکنند.
نوسان هیجانی چطور بر ما اثر میگذارد؟
نوسانات هیجانی یا عاطفی میتواند به ما آسیب برساند و بر روابط ما با دیگران اثر بگذارد. برای مثال، زمانی که قادر نیستیم خشم خود را کنترل و واکنشمان را تعدیل کنیم، احتمالاً برخوردی داریم که اطرافیان را آزار میدهد و از ما دور میکند
احتمالا بعد از آن از چیزهایی که گفتهایم پشیمان میشویم و یا مجبوریم برای ترمیم روابط خدشهدارشده وقت و انرژی زیادی بگذاریم. ناتوانی در کنترل احساسات، علاوه بر آثار منفی روی روابط، میتواند به خود فرد آسیب برساند و احساس غم و اندوه آسایش را کاهش دهد و باعث رنج شود.
راهکارهای تنظیم هیجان
-
محرکها را بشناسید و سعی کنید آنها را کاهش دهید
الگوها و عواملی که در هنگام شروع احساسات قوی وجود دارند را شناسایی و شروع به بررسی دلیل وزن بالای آن کنید.
-
با علائم فیزیکی هماهنگ باشید
به اصل احساس خود توجه کنید، برای مثال احساس گرسنگی، خستگی یا عصبانیت میکنید و این عوامل احساسات شما را تشدید میکنند.
-
داستانهایی که برای خودتان تعریف و تفسیر میکنید جدی بگیرید
اغلب ما در صورت عدم وجود اطلاعات، با جزئیات خودمان جای خالی را پر میکنیم.
-
خودگویی مثبت داشته باشید
در زمان احساسات دشوار، خودگویی افراد منفی میشود؛ «دوباره همهچیز بههم ریخته است» و اگر با خود همدلی داشته باشید، عوامل منفی را با نظرات مثبت جایگزین میکنید.
-
در مورد نحوه واکنش انتخابگر باشید
دفعه بعدی که هیجان یا احساس شدید داشتید، برای مثال خشم یا ترس، متمرکز باشید که باید انتخاب کنید چگونه میخواهید به آن پاسخ دهید. این شناخت بسیار مهم و قدرتمند است.
-
احساسات مثبت را دنبال کنید
طبیعتا انسانها وزن بیشتری را به احساسات منفی نسبت میدهند تا مثبت. این موضوع موجب سوگیری منفی میشود.
-
از درمانگر مناسب مشاوره بگیرید
گاهی مدیریت احساسات توسط خودمان دشوار است و نیاز به خودآگاهی زیادی دارد. زمانی که در شرایط سخت قرار میگیریم، تنظیم هیجان آسیب میبیند. بعضی اوقات حضور یک درمانگر نیاز است تا به ما کمک کند مهارتهای خودتنظیمی را بهتر آموزش ببینیم.
کلام آخر
احساسات منفی بخشی از زندگی روزمره هر انسانی است و تظاهر به اینکه اصلا وجود ندارند باعث نمیشود از بین بروند. این هیجانات و احساسات بهراحتی روی روابط شخصی و حرفهای افراد اثر میگذارد و بهتر است بهجای تلاش برای درنظر نگرفتن آنها، باید سعی بر تنظیم هیجان به شیوهی مناسب داشته باشیم و آن را توسعه دهیم. ایجاد و گسترش توانایی برای خودتنظیمی در مسیر ارتباطات و روابط بسیار حائز اهمیت است. بهتر است در این فرآیند با یک رواندرمانگر مناسب همراه شوید.
ارسال پاسخ