غم و اندوه راهی سالم و عادی برای پاسخگویی به شرایط منفی، محیطهای سخت خانوادگی، اجتماعی یا یک رویدادهای استرسزا در زندگی است. بعضی از مردم برای غلبه بر احساسات و مقابله با غم و اندوه به روشهای ناسالم تلاش میکنند. این اتفاق بهویژه در کودکان بسیار رایج است. هر رویداد غمانگیز، چه کوچک و چه بزرگ باشد، ممکن است کودکان را بسیار تحتتأثیر قرار دهد و باعث پرورش یک کودک غمگین شود، زیرا کودکان باتجربه و بالغ نیستند تا بتوانند با مسائلی که بزرگسالان با آن درگیرند برخورد کنند.
در ادامهی این مطلب از بلاگ همراهتم به نحوهی صحیح برخورد با کودک غمگین میپردازیم.
آیا احساس غم در کودکان طبیعی است؟
اینکه گاهی اوقات احساسات غمانگیز داشته باشید تا زمانی که زیاد و مداوم اتفاق نیفتد یا دوام طولانی نداشته باشد امری طبیعی و بخشی از زندگی است. اما غمگین ماندن احساس خوبی نیست. احساس خوشبختی بسیار بهتر از این حس است. در مورد کودکان نیز همینطور است.
کودکان در چه سنی بیشتر دچار غمگینی غیرعادی میشوند؟
کودکانی که احتمالا حالات غمگین را در یک شرایط سخت تجربه کردهاند، مانند کودکانی که جدایی اعضای خانواده، بیماریهای جسمی، مشکلات مربوط به یادگیری، فقر یا هر شرایط سخت دیگر را در سنین کودکی تجربه کردهاند، بیش از بقیه در معرض غم و غصهی مداوم قرار دارند.
همچنین کودکانی که از لحاظ احساسی و روانی حساسیت بیشتری دارند، با احتمال بالاتری غم و غصهی مداوم را تجربه میکنند. درواقع کودکان احساساتیتر از بزرگسالان هستند و واکنشهای بسیار قوی در زندگی احساس میکنند. بعضی از آنها بسیار باهوش، خلاق و حساس از جنبهی اجتماعی و عاطفی هستند. اگر چنین فرزندی دارید، قطعا این حالت را درک کردهاید.
برای کودک غمگین خود چه کاری انجام دهم؟
اگر کودکی دارید که اکثر اوقات دچار غم و ناراحتی است، از طریق راهکارهای زیر میتوانید به او کمک کنید:
-
به خودتان یادآور شوید که کودک غمگینتان، همیشه هم غمگین نیست
کاملا طبیعی است که کودکان و نوجوانان در حالتهای غمگین قرار داشته باشند و شما احساس کنید آنها دیگر برای همیشه غمگین خواهند ماند. حتی ممکن است خود کودک این جمله را بیان کند که من همیشه غمگین هستم اما ممکن است آنها با گفتن این جملات سعی داشته باشند که عقاید و احساسات منفی خود را به بیشترین شکل ممکن ابراز کنند. چیزی که کودک در مورد خودش بیان میکند، صددرصد حقیقت ندارد و درواقع نوعی واکنش مغزی به حساب میآید. پس بسیار مهم است که هم خودتان و هم کودکتان بدانید که این غم و ناراحتی دائمی نیست. حتی اگر کودک غمگین دارید، لحظاتی وجود دارد که به دلیل انجام یک کار لذتبخش یا هر اتفاق دیگری شادمان باشد.
-
با گذر زمان ناراحتی کودک شما به تدریج کاهش مییابد
افسردگی بلندمدت در کودکان بسیار نادر است و با گذشت زمان احساس غمگینی در او کمتر میشود. در نتیجه باید این موضوع را مدنظر داشت، زیرا زندگی و ذهن او مدام در حال تغییر است و کمک به او میتواند هیجان را دوباره بازیابی کند. حتی اگر منبع غم و ناراحتی تغییر نکند، اما کودکان یاد میگیرند که چگونه در مورد زندگی فکر کنند و با مشکلات و ناراحتیهای آن بهتر کنار بیایند.
-
بهعنوان والدین بهخوبی میتوانید به کودک غمگین خود کمک کنید
ممکن است والدین برای کودک غمگین خود تلاش کنند اما دچار ناامیدی شوند که هیچ کاری از دستشان برنمیآید و نتیجهای در بر ندارد اما این موضوع حقیقت ندارد. والدین میتوانند نقش مربی داشته باشند و به کودک کمک کنند تا احساسات منفی را در خود کاهش دهد و با این سختیها کنار بیاید. البته هیچ راه آسان و سریعی وجود ندارد اما میتوانید با گذشت زمان تفاوت زیادی ایجاد کنید.
-
همدلانه برخورد کنید
همراه کودک باشید و به او بگویید به دلیل روز سختی که داشته است، متاسف هستید و از اینکه غمگین است حس ناراحتی میکنید و تلاش میکنید در کنارش باشید.
-
صبر خود را بالا ببرید
به کودکتان یادآوری کنید در لحظه میتواند خود را شاد و احساساش را مثبت کند.
-
در مورد محرکهای حس غم از او سوال بپرسید
گاهی اوقات کودکان بی هیچ دلیل خاصی غمگین میشوند. علت آن هم افکار و پدیدههای موجود اطرافشان است. سعی کنید به کودک خود کمک کنید که این لحظات را پیدا کند و ببیند که چطور میتواند آن را مدیریت کند.
-
صحبت کردن درمورد دلیل غمگین بودن کودک را طولانی نکنید
مثلا به مدت طولانی صحبت کردن در مورد موضوع ناراحتکننده آن هم قبل از خواب وضعیت را بدتر میکند. به کودکتان بگویید اکنون این گفتگو دربارهی مسئلهی ناراحتی را کنار میگذاریم و باهم کاری که دوست داری را انجام میدهیم؛ تلویزیون تماشا میکنیم، کتاب میخوانیم و بعداً در مورد آن صحبت میکنیم.
-
غمگین بودن کودک خود را به گردن بقیه نیندازید
دیگران را به خاطر غمگین بودن کودک خود سرزنش نکنید. معلمها، پزشکها، والدین و کودکان دیگر مسئول ناراحتی کودک شما نیستند. مشکل را از ریشه حل کنید.
-
به کودک خود آموزش دهید چگونه بالا و پایین احساسات خود را بشناسد
زمانی که کودک میگوید من همیشه غمگین هستم، به او بگویید که این احساسات غمگین دائمی نیستند. از او بخواهید لحظاتی که احساس خوبی داشته است را برای خود یادآوری کند و روی غم تمرکز نکند.
-
جنبههای مثبت زندگی را به کودک خود یادآور شوید
کارهای هیجانانگیزی که کودکتان در طول هفته انجام میدهد را به او یادآوری کنید. توجه او را به اتفاق خوش گذشته جلب کنید و به مثبت شدن دید او به زندگی کمک کنید.
-
روی ارتباط اجتماعی کودک کار کنید
کاهش ناراحتی کودکان هنگام تنهایی و نداشتن منبع مثبت دوستی بسیار دشوار است. سپس سعی کنید ارتباط خود را با او گستردهتر کنید تا کمک کنید آسانتر با سختی و غم کنار بیاید.
-
به افزایش اعتمادبهنفس کودک کمک کنید
کودکان در بعضی از کارها بسیار خوب عمل میکنند. بسیار مهم است که بر تواناییهای آنها تمرکز کنید و اعتمادبهنفسشان را بالا ببرید.
-
به تغذیه، فعالیت فیزیکی و خواب کودک اهمیت دهید
زمانی که کودک شما از لحاظ جسمی فعال باشد، تحمل ناراحتی برای او کاهش مییابد. کودک باید به اندازهی کافی بخوابد و غذای خوب بخورد، پس هرگز از این موارد غافل نشوید.
کلام آخر
علاوه بر راهکارهایی که در مقاله ذکر شد، در صورت تداوم غمگین ماندن کودک لازم است او را به مشاور و فرد متخصص در این زمینه نشان دهید. در کنار کمک گرفتن از متخصص باید روی سلامتی، کاهش استرس، تغذیه، ورزش و مراقبت از خودتان نیز تمرکز کنید. تا زمانی که خودتان از لحاظ روحی احساس خوبی نداشته باشید، قادر نیستید به کودک غمگین کمک کنید.
ارسال پاسخ