چطور تمرکزمان را بر خودمان بگذاریم؟

تمرکز بر خود
راه های تمرکز بر خودمان

آخرین باری که کمی از زندگی روزمره دست کشیدید تا به نیازهای خود فکر کنید و بر خودتان تمرکز کنید چه زمانی بوده است. منظور از این حرف خواسته‌هایی که دیگران از شما دارند نیست، بلکه تمرکز بر نیازهایی را می‌گوییم که صرفا خودتان دارید و برآوردن آنها صرفا به دست توانمند و همت شما ممکن می‌شود.

هیچ ایرادی ندارد که در رابطه با عزیزان‌تان انرژی و زمان صرف کنید یا توجه خود را بر رابطه‌ی عاطفی یا دوست جدید متمرکز کنید. همه به عشق و مهر، رابطه‌ی صمیمی و نزدیک و همنشین نیاز دارند و از این رو شما با رسیدن به این نیازها بر خودتان تمرکز کرده‌اید.

همچنین باید این نکته را نیز متذکر شد که اگر دیگران را در نظر نگیرید و بر خواسته‌های آنها تمرکز نکنید نمی‌توانید رابطه را پر و بال داده و ارتقا بخشید. در عین حال غفلت از نیازها، رویاها یا امیال خودتان نیز پس‌رفت حساب می‌شود. اگر زندگی خود را در تنهایی وقف برآوردن نیازهای دیگران بکنید و پیوسته در پی خوشی دیگران باشید، لذت شخصی چندانی از زندگی نخواهید دید. در این صورت ممکن است به مرور زمان از درون بخشکید و حتی خود را گمگشته احساس کنید.

تمرکز بر خود نشان خودخواهی نیست. این کار از مهر به خود برمی‌آید. اما وقتی عادت به تمرکز بر دیگران داشته باشید، ممکن است به سختی بتوانید توجه را به سوی خود بازگردانید. در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم بر تمرکز بر خود تمرکز می‌کنیم.

راه‌های تمرکز بر خود

با خود بهتر آشنا شوید

ایجاد ارتباط قوی با خود راهی عالی برای بازگرداندن توجه و تمرکز به خود است. تردید درباره‌ی هویت و شخصیت خود ممکن است به دشواری در شفاف‌سازی نیازها و خواسته‌ها در زندگی منتهی شود. بدون شناخت و آشنایی با شخصیت و هویت خود کار چندانی برای رسیدن به اهداف، زندگی بر پایه‌ی ارزش‌ها یا برآوردن نیازمندی‌ها از دست‌تان بر نمی‌آید.

وقایع مهم زندگی ـ جدایی‌ها، تغییر شغل، دارای فرزند شدن یا بحران‌های شخصیتی ـ ممکن است رشد را تسریع کند یا تغییرات شما را به چشم بیاورد و مشهود سازد. این شهود ممکن است شما را درباره‌ی باورها یا دانسته‌هایی که در ارتباط با خود داشته‌اید دچار تردید کند، چرا که برای نخستین بار در زندگی جنبه‌هایی تازه از شخصیت شما جلوه کرده است.

ممکن است بی‌درنگ از این دانش جدید درباره‌ی خود استقبال نکنید، خصوصا اگر این یافته‌ها با درکی که از خود داشته‌اید در تضاد باشد. ولی باید در نظر داشته باشید که به رسمیت نشناختن تغییرات و رشد ممکن است احساس کاستی و نقصان و بی‌ثمری را ایجاد کند. چنین تردیدی ممکن است به تدریج بر سلامت عاطفی، عزت نفس و شناخت ارزش خود و رابطه با دیگران تاثیر منفی بگذارد. با کنجکاوی در تغییرات ایجادشده در خود می‌توانید راحت‌تر با خود جدید خو و انس بگیرید.

بیشتر بخوانید:   مدیریت خشم: تکنیک‌هایی برای آرامش

آشنایی با خود یا خودشناسی

خودشناسی

خود را به دید فردی جذاب ببینید که می‌خواهید با او دوست شوید، بعد به جای آن که سریع به گفتگو با خود بپردازید (البته آن هم ایرادی ندارد)، این کارها را بکنید:

  • امور روزمره و عادت‌های روزانه‌ی خود را یادداشت کنید، گفتگوهایی که با دوستان دارید، عواطف، سرگرمی‌ها، کلافگی‌های شخصی یا هر آن چه به ذهن‌تان می‌رسد
  • از تجربه‌هایی که دوست دارید داشته باشید فهرستی تهیه کنید
  • خود را وادار کنید که هر روز، کاری جدید را تجربه کنید
  • از طریق یادداشت برداری، فهرست علایق و بیزاری‌های خود را شناسایی کنید
  • نقاط قوت و نقاطی که دوست دارید رشد کند را در شخصیت و توانمندی‌های خود شناسایی کنید

این تمرین به شما کمک می‌کند تا تصویری کامل‌تر از شخصیت خود، خارج از اثرگذاری دیگران، ترسیم کنید. چنین کاری به شما در خودشناسی کمک فراوانی خواهد کرد.

حواستان باشد که در پی خواسته‌های واقعی خود بروید

بسیاری از افراد توجه فراوانی به نظر عزیزان خود می‌کنند. مسلما شما به‌طور خودکار پیشنهادات خانواده و دوستان خود را اجرا نمی‌کنید، اما به احتمال فراوان بار راهنمایی آنها در تصمیم‌گیری شما موثر است.

معمولا مشورت و راهنمایی گرفتن از دیگران خصوصا در ارتباط با تصمیم‌گیری‌های بزرگ در زندگی کار مفیدی است. با این حال باید میان ارزش گذاشتن به راهنمایی و مشورت دیگران با تاثیرگرفتن و تغییر خط سیر مورد نظر خودتان تفاوت و فاصله بگذارید. گاهی تفاوت میان این دو کمی مبهم می‌شود و ممکن است حتی در نگاه اول متوجه نشوید که رویاهایی که در سر دارید در واقع رویاهای دیگران است.

شاید تا به حال در یافتن رابطه‌ی عاطفی خوش اقبال نبوده‌اید. دوستان و خانواده شما را تشویق می‌کنند که دلسرد نشوید و در پی یافتن جفت خود بگردید و خانواده تشکیل بدهید چرا که خانواده و فرزند بخش بسیار مهمی از زندگی محسوب می‌شود. درست است؟

در واقع، اگر شما این اولویت‌ها را در ذهن نداشته باشید، این‌ بخش‌ها باری بر دوش شما و سدی بر سر راه شما برای رسیدن به اهداف‌تان خواهند بود. اغلب در اذهان عمومی و جامعه افراد مجرد تنها و ناقص‌اند. در واقعیت، بسیاری از افراد زندگی مجردی را بسیار پرثمرتر از آن می‌دانند که در پی روابطی باشند که چنگی به دلشان نمی‌زند.

بنابراین اگر حقیقتا خواسته‌ای را دارید (مثلا شغلی که از نظر اطرافیان دور از انتظار باشد یا سرگرمی‌ای که شاید خانواده آن را پرخطر بداند) یادتان باشد که به خواسته‌ی خود احترام بگذارید و بر پایه‌ی حرف دیگران این تمایلات را از چشم‌انداز خود حذف نکنید.

برنامه‌ی خودمراقبتی تدوین کنید

برنامه ی خود مراقبتی

تمرکز بر خود به معنای واقعی کلمه پیرامون اعمال خودمراقبتی مورد نیاز شما می‌گردد. خودمراقبتی این امکان را فراهم می‌آورد که توجه خود را در اساسی‌ترین سطح بر خود متمرکز کنید. همه‌ی مردم نیازهای اولیه‌ای (نظیر خواب، تغذیه، تمرین جسمانی و آرامش) دارند که نقشی مهم در سلامت و تندرستی آنها بازی می‌کند.

بیشتر بخوانید:   چگونه از مقایسه خود با دیگران بپرهیزیم؟

اگر این نیازها را نادیده بگیرید احتمالا وقت و توان فراوانی را برای رهایی از منابع متعدد تنش‌زا در زندگی نخواهید داشت. شاید در ابتدای امر چندان متوجه تاثیر این فقدان نشوید، اما نهایتا ممکن است تغییراتی ناخواسته را در سلامت جسم و روان خود ببینید.

برای شروع خودمراقبتی:

  • برای فعالیت جسمانی وقت کنار بگذارید
  • در رژیم غذایی خود غذاهایی را بگنجانید که حالتان را خوب می‌کند
  • مدیتیشن را امتحان کنید
  • دفترچه‌ی یادداشت احوالات روزمره خود را تهیه کنید و در آن بنویسید یا نقاشی بکشید
  • کتاب بخوانید
  • هدف خود را بر گذراندن هفته‌ای دست کم دو ساعت در طبیعت بگذارید

لازم نیست همه‌ی این کارها را صورت بدهید. در واقع احتمالا عقلانی‌تر آن است که با گام‌های کوچک کار را آغاز کنید. یکی از این اقدامات را انتخاب کنید، سپس به‌تدریج تمرینی دیگر را در برنامه‌ی خودمراقبتی خود بگذارید.

دلسوز خود باشید

اشتباه نکنید، مراقبت از دیگران و توجه به آنها خصوصیت اخلاقی بسیار خوبی است. تمرکز بر عزیزان و حمایت عاطفی از آنها در هنگام نیاز نشان از شفقت شما دارد و روابط را تحکیم می‌بخشد.

رفتار جامعه‌پسند مانند مهربانی به دیگران ممکن است به بهبود سلامت و افزایش حس خوشحالی و خوشنودی کمک کند. اما نباید از یاد ببرید که همین شفقت و دلسوزی را به خود نیز معطوف کنید. شاید وقتی دوستی نیازمند کلامی مهرآمیز، آغوشی گرم یا راهنمایی است شما آماده و حاضرید، اما وقتی خودتان به یکی از این الطاف نیاز دارید چه؟ ممکن است مانند دیگران خود را به معیارهای سخت‌تر پایبند می‌کنید و به الگوی تکرار و منفی ملامت خود روی می‌آورید.

به خود مهر بورزید

مهر ورزیدن به خود

در ادامه به برخی از شیوه‌های مهرورزی به خود اشاره می‌کنیم:

  • وقتی باید وظیفه‌ای را به پایان برسانید، در عوض فشار به خود و سختگیری، کمی استراحت کنید و زمان لازم برای تجدید قوا را به خود بدهید
  • به جای آن که برای شکست خود را سرزنش کنید، با عطوفت به خود یادآور شوید که، «هر چه از دستت برمی‌آمد انجام دادی، دفعه‌ی بعد بهتر عمل خواهی کرد.» و بدین ترتیب خود را ترغیب به عمل بهتر و موثرتر کنید
  • خود را در اغوش بکشید (آری، می‌توانید.)
  • حواستان باشد که به موقع به خود استراحت دهید

مورد آخر برای حفظ تعادل میان تمرکز بر خود و تمرکز بر دیگران عاملی اساسی است. صرف همه‌ی انرژی بر دیگران سبب ناتوانی شما برای تمرکز بر خود می‌شود. وقتی به درون خود می‌نگرید تا نیازهایتان را برآورده سازید، وضعیت کاملا بهتری برای حمایت از عزیزان‌تان دارید.

برای علایق‌تان وقت بگذارید

افرادی که در رابطه قرار دارند معمولا وقت فراوانی را با شریک زندگی خود می‌گذرانند. ممکن است این عمل برای مدتی کوتاه موثر باشد، ولی کنار نگذاشتن وقت برای علایق شخصی به احتمال فراوان در دراز مدت سبب فاصله‌ی شما با علایق و در نهایت خودتان خواهد شد. این امر سرآخر شما را کلافه، بی‌انگیزه و دلخور خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:   بحران وجودی و راه مقابله با آن

همه نیاز دارند که به علایق خود برسند و بسیار نادر است که دو نفر دقیقا علایقی یکسان داشته باشند. حتی وقتی بسیار به هم نزدیک هستید، گذراندن کمی وقت برای خود و تنهایی‌تان و دیگر عزیزان سلامت رابطه‌ی شما را افزایش خواهد داد. وقتی زندگی پرتکاپو می‌شود، ممکن است سرگرمی‌ها از اولین اموری باشند که از زندگی روزمره حذف می‌شوند تا به کشمکش‌های واجب در زندگی بپردازیم.

اما این کار عواقبی در پی‌دارد. این امر سبب می‌شود که تحمل دشواری‌ها و رفع تنش در هنگام نیاز به تجدید قوا سخت‌تر شود. برنامه‌ریزی برای سرگرمی‌ها و استراحت در اغلب روزها در دارز مدت برای پرهیز از خرد شدن زیر بار سختی‌های زندگی بسیار موثر است. ممکن است این کار در ابتدا سبب احساس تنهایی شود، اما سعی کنید این انزوا را در قالب فرصتی برای مکاشفه در سرگرمی‌ها و علایق گذشته و جدید ببینید.

از تله‌ی مقایسه با دیگران فرار کنید

مقایسه خود با دیگران

اغلب مردم در موارد خاص خود را با دیگران قیاس می‌کنند. شاید به دوستی که ظاهرا بسیار راضی و خوشحال است کمی حس حسادت داشته باشید. شاید فکر کنید، «اگر من هم ذهن (یا شریک زندگی، یا سبک زندگی، یا ثروت یا هر چیز دیگر) او را داشتم، بسیار شاد بودم.»

اما شما دقیقا نمی‌دانید که آنها چه طور به زندگی پرثمر خود رسیده‌اند. حتی اگر شادی این افراد از دارایی‌هایشان نشات گرفته باشد، باید بدانید که مردم با یکدیگر فرق دارند و حتی چنین مایملکی هم تضمین شادی در زندگی شما نخواهد بود. مقایسه خود با دیگری نیز به همین نتیجه خواهد انجامید. البته این امر لزوما بد نیست، مگر آن که با نظر به این داشته‌ها از ارزش‌ها و امیال شخصی خود منحرف شوید.

کلام آخر

تفکر تمرکز بر خود آن قدر که به نظر می‌آید نشان از شخصیت خودمحور یا خودشیفته ندارد. در واقع این امر یکی از بهترین کارهایی است که می‌توانید برای حفظ و تقویت سلامت کلی خود صورت دهید.

اگر در عطف توجه و تمرکز بر خود دچار مشکل هستید و این مطلب نتوانست کمی به شما بکند، می‌توانید از تراپیست کمک بگیرید و با راهنمایی وی تمرکز را از محیط اطراف بردارید و بر دنیای درون خود معطوف کنید. یادتان باشد که دنیای درون شما به همان اندازه‌ی دنیای بیرونی ناشناخته در خود دارد و می‌توانید با شناخت آنها این یافته‌ها را توشه‌بار مسیر پیشرفت و موفقیت کنید.