هوش هیجانی مجموعهایست از مهارتهای نظارتی بر احساسات، در جهت هدایت افکار و اعمال خود و دیگران. احساسات ما بر توجه، حافظه، توانایی ما برای ایجاد روابط با دیگران، سلامت جسمی و روانی، و یادگیری ما تأثیر میگذارد. بنابراین توسعهی هوش هیجانی، باعث میشود تا احساساتمان را به طور مؤثر مدیریت کنیم و جلوی خارج شدن از مسیر درستش را بگیریم. درواقع این هوش شامل آگاهی، درک و توانایی بیان و مدیریت هیجانات است. کودکانی که هوش عاطفی بالاتری دارند بهتر میتوانند توجه کنند، در مدرسه مشارکت بیشتری دارند، روابط مثبت و همدلی بیشتری دارند و از بهداشت روانی در مدرسه برخوردارند.
نمونه و الگوی هوش عاطفی در بچهها
با وجود اینکه جهان بر پیشرفت تحصیلی در دوران کودکی متمرکز شده است، اما هوش هیجانی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. تحقیقات نشان داده برخورداری از هوش هیجانی دو برابر بیشتر از بهرهی هوشی در موفقیتهای فرد موثر است.
خوشبختانه این هوش را میتوان از سنین پایین پرورش داد و در طول زندگی توسعه داد. هرچه میزان هوش هیجانی در بچهها بالاتر باشد، آنها برای چالشهای زندگی آمادگی بیشتری خواهند داشت. با گذشت زمان، کودکان باهوش عاطفی به بزرگسالان متعادلی تبدیل میشوند که میتوانند موقعیتهای پیچیده را به طور منطقی و آرام مدیریت کنند.
کودکان با هوش هیجانی بالا از احساسات خود آگاه هستند و آزادانه در مورد آن صحبت میکنند و در عین حال احساسات اطرافیان خود را تشخیص میدهند. آنها میدانند چگونه احساسات منفی خود را مدیریت کنند، حتی زمانی که همه چیز آنطور که آنها میخواهند پیش نمیرود، رفتار منطقی داشته باشند و زمانی که کارها سخت میشود، دست از تلاش برندارند و عقبنشینی نکنند.
همه چیز از خانواده شروع میشود، جایی که کودکان الگوهای رفتاری و راههای مدیریت احساسات را میآموزند. به اهمیت چگونگی ارتباط بین اعضای خانواده دقت بیشتری داشته باشید. به طور کلی کودکان از رفتارهای والدین خود الگوبرداری میکنند. آنها به ما به عنوان الگوهای رفتاری نگاه میکنند. برای مثال: اگر چیزی آنقدر شما را آزار داده است که عصبانی شدهاید یا گریه میکنید، طوری رفتار نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. تا حد امکان باآرامش، احساس خود را برایشان توضیح دهید. حتما به آنها بگویید که به زودی احساس بهتری خواهید داشت، اما الان نیاز دارید کمی گریه کنید. یا به آنها بگویید که در آغوش گرفتن احساس خیلی بهتری در شما ایجاد میکند.
قلب خود را به روی آنها باز کنید، از کلمات ساده استفاده کنید و حرفهای خود را با سن و درک آنها تطبیق دهید. آنها از شما یاد میگیرند که این نوع رفتار را تکرار کنند و از بیان صادقانهی احساسات خود خجالت نکشند. به آنها گوش دهید و کمک کنید تا بهترین تصمیم را بگیرند. موقعیتهای مختلف زندگی را با فرزندان خود تمرین کنید و به آنها یاد دهید که چگونه واکنش نشان دهند. درگیر شدن هم در کارهای خانه و هم در موقعیتهای خاص تصمیمگیری باعث میشود، بچهها احساس مهم بودن کنند.
کودکان نیاز به معاشرت و بازی دارند، بنابراین اطمینان حاصل کنید که تا حد امکان از این فعالیتها بهره میبرند. بچههایی که در خانوادههایی بزرگ میشوند که آگاهانه مسئولیت هیجانات خود را بر عهده میگیرند، تشویق میشوند تا احساسات خود را ابراز کنند، به اطرافیان خود گوش داده و آنها را درک کنند.
هوش عاطفی و ارتباط آن با موفقیت فرزندان
گولمن (Golman) یکی از پیشگامانی بود که سطح آگاهی از هوش هیجانی را با نوشتن کتابی به همین نام، افزایش داد. این کتاب که در سال 1995 منتشر شد، نشان داد که هوش عاطفی ضامن موفقیت فرزندان است. این کودکان از سلامت و کیفیت بیشتری در زندگیشان بهرهمندند. آنها در محیطهای آموزشی نمرات بهتری کسب میکنند، از زیر بار درس و حضور در مدرسه فرار نمیکنند و به طور کلی انتخابهای سالم تری دارند.
حتی آنها رهبران بهتری در کلاس درس میشوند. داشتن هوش هیجانی بالا پیشبینیکنندهی موفقیت شغلی بیشتری نسبت به داشتن بهرهی هوشی بالاتر است. به این معنی که کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که بتوانند مسولیتپذیر باشند، پروژهها را به سرانجام برسانند و با همکاران خود، به خوبی مشارکت داشته باشند.
تمرین مدیریت احساسات و هوش عاطفی در بچهها
همهی احساسات قابل قبول هستند اما همهی رفتارها قابل قبول نیستند. با پرورش مهارتهای مدیریت رفتارها به کودک خود کمک کنید تا با احساسات خود کنار بیاید. گاهی مسائل آنقدر کوچک هستند که در مدت زمان کوتاهی میتوان رفتارها را کنترل کرد و گاهی آنچنان بزرگ و مهم هستند که زمان زیادی را میطلبند. صبر کلید حل مشکل است. اگر مساله بزرگ باشد، لازم نیست هر پنج مرحله را در زمانی کوتاه اجرا کنید.
- از احساسات کودک خود آگاه باشید. والدینی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، از احساسات خود آگاه هستند و نسبت به احساسات موجود در فرزندان خود حساس هستند. به عواطفشان توجه کنید و احساسات آنها را به رسمیت بشناسید.
- احساسات را به عنوان فرصتی برای ارتباط و آموزش ببینید. به احساسات آنها به عنوان یک چالش نگاه نکنید. آن را فرصتی برای آموزش ارتباط موثر ببینید.
- به آنها گوش دهید و احساسشان را تأیید کنید. در حین گوش دادن به بیان عواطف کودکتان، توجه کامل خود را به او معطوف کنید. آنچه را که میشنوید بازتاب دهید، به این ترتیب به فرزند خود بگویید که آنچه را تجربه میکند، درک میکنید.
- برای احساسشان اسم بگذارید. پس از اینکه به طور کامل به حرفهایشان گوش دادید، به کودک خود کمک کنید تا واژهی مشخصی برای نامگذاری احساس خود پیدا کند.
- به فرزندتان کمک کنید تا با محدودیتها مشکل را حل کند. آنها باید بیاموزند در هر مسیری محدودیت و چالشهایی وجود دارد. بنابراین تلاش کنید باوجود محدودیتهای مشکل پیشآمده را حلوفصل کنند.
چگونه کودکان باهوش عاطفی بالا را بشناسیم؟
- صحبت کردن با آنها آسان است
- وقتی به آنها دربارهی احساسات اطرافیانشان توضیح داده میشود، متوجه میشوند
- این کودکان به راحتی با موقعیتها و افراد جدید سازگار میشوند
- آنها به راحتی با دیگران دوست میشوند
- اعتماد به نفس دارند
- هنگامی که به کمک نیاز دارند، میدانند چگونه آن را درخواست کنند
تقویت هوش هیجانی یک فرآیند مستمر است. به عنوان بزرگسالان، رشد شخصی ما ادامه دارد. بلوغ روانی ما تحت تأثیر نحوهی ارتباط ما با تجربیات و چالشهاییست که با آن روبرو هستیم. بنابراین باید بگوییم نهتنها هوش عاطفی ضامن موفقیت فرزندان، بلکه برای زندگی همهی ما، با هر سنوسالی لازم و ضروریست.
2 دیدگاه