مراحل نوع‌دوستی در نظریه جان پیلیاوین

نوع‌دوستی تزئین دلپذیری برای زندگی اجتماعی نیست، بلکه مبنای اساسی آن برای همیشه خواهد بود.

جان پیلیاوین (Piliavin) بر مبنای نظریه مبادله‌ی اجتماعی، یک نظریه‌ی پنج مرحله‌ای مطرح کرد و معتقد است رفتار نوع‌دوستانه در فرآیند مراحلی که در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم ذکر شده است شکل می‌گیرد.

آگاهی از وضع اضطراری

طبق این نظریه، رفتار نوع‌دوستانه قبل از هرچیزی نیازمند آگاهی از وضعیت‌های اضطراری است. طبیعی است فقط در صورتی می‌توانیم به دیگران کمک کنیم که بدانیم آن‌ها قطعا به کمک نیاز دارند.

اگر فرد احساس کند که طرف مقابل در وضعیت اضطرار نیست و شرایط عادی دارد کمک نخواهد کرد.

تحریک

دومین مرحله تحریک هیجانی است. حالت‌های اضطراری از لحاظ فیزیولژیکی تحریک‌کننده هستند. طبیعی است که تا فرد از لحاظ فیزیولوژیکی تحریک نشده باشد، دست به هیچ اقدامی نمی‌زند. در این مرحله فرد متقاضی کمک باید انگیزه‌ی هیجانی لازم را در فرد کمک‌کننده ایجاد کند؛ برای مثال گریه کند، لباس‌های مندرس و نامناسب به تن داشته باشد، از سطل آشغال غذا بردارد و… تا فرد کمک‌کننده را برای کمک کردن متقاعد و تحریک کند.

تفسیر علائم

تحریک مستقیما برای تصمیم به مداخله یا عدم مداخله کفایت نمی‌کند و لازم است این تحریک ابتدا تفسیر شود.

بعد از اینکه فرد کمک‌خواه فرد کمک‌کننده را تحریک هیجانی کرد، فرد کمک‌کننده باید این شرایط را تفسیر به اضطرار کند و فرد را از لحاظ لایق بودن برای کمک بسنجد.

تعداد افراد حاضر در موقعیتی که به کمک نیاز دارد، یک عامل میانجی در تصمیم‌گیری فرد جهت کمک است، جایی که هرچه افراد بیشتری حضور داشته باشند، به علت کاهش مسئولیت شخصی درک‌شده، احتمال کمتری وجود دارد که یک فرد خاص کمک کند. این امر انتشار مسئولیت شناخته می‌شود، جایی که مسئولیتی که فرد در قبال فرد یا افراد نیازمند احساس می‌کند بر تعداد تماشاگران تقسیم می‌شود. عامل دیگری که مطرح می‌شود، نگرانی از ارزیابی است که به ترس از قضاوت شدن توسط سایر تماشاگران اشاره می‌کند.

بیشتر بخوانید:   اختلال نافرمانی و لجبازی چیست؟

تمایل به کمک در گروه اجتماعی

همچنین مردم تمایل بیشتری به کمک به افراد در گروه اجتماعی یا در گروه خود دارند. با احساس هویت مشترک با فردی که نیازمند کمک است، فرد نوع‌دوست به احتمال زیاد کمک می‌کند، بر این اساس که فرد زمان و انرژی بیشتری را به رفتار کمک در افراد گروه خود اختصاص می‌دهد. برچسب زدن به فرد دیگر به‌عنوان عضوی از «درون گروه» منجر به احساس نزدیکی بیشتر، برانگیختگی عاطفی و افزایش احساس مسئولیت شخصی در قبال رفاه دیگران می‌شود که تمام این‌ها انگیزه را برای انجام رفتارهای اجتماعی بالا می‌برد.

محاسبه هزینه و پاداش

چهارمین مرحله از این مدل، محاسبه‎ی هزینه و پاداش است که طی آن فرد به‌طور شناختی، هزینه‌ها و پاداش مداخله یا عدم مداخله را بررسی می‌کند.

افرادی که در روابط اجتماعی هزینه و پاداش مادی را تحلیل می‌کنند، کمتر تمایل به رفتار نوع‌دوستانه دارند؛ چراکه نوع‌دوستی اغلب با پاداش مادی همراه نیست.

افرادی که تحلیل هزینه فایده را غیرمادی و معنوی تفسیر می‌کنند، به‌طور معمول تمایل به کمک کردن بیشتری از خود نشان می‌دهند .

علاوه بر این، پیلیاوین و همکاران خاطرنشان کردند که افراد احتمالا پاداش خود را به حداکثر می‌رسانند و هزینه‌های خود را در زمان تعیین این‌که آیا در یک موقعیت کمک می‌کنند یا خیر، به حداقل می‌رسانند؛ یعنی افراد به‌طور منطقی خودانگیخته هستند. اگر هزینه‌ی کمک کم باشد -حداقل زمان یا حداقل تلاش- و اگر کمک کردن واقعا به نحوی برای فرد کمک‌دهنده مفید باشد و اگر پاداش ارائه‌ی کمک زیاد باشد، رفتار اجتماعی بیشتر رخ می‌دهد. اگر کمک کردن به نفع فرد باشد، به احتمال زیاد این کار را انجام خواهند داد، به‌خصوص اگر هزینه‌ی عدم ارائه‌ی کمک زیاد باشد.

بیشتر بخوانید:   سهل‌انگاری عاطفی در ازدواج

تصمیم‌گیری برای نوع‌دوستی

فرد با لحاظ کردن همه‌ی جوانب، به مرحله‌ی پنجم یعنی تصمیم‌گیری می‌رسد که رفتار نوع‌دوستانه را انجام دهد یا خیر. تصمیم برای کمک کردن نیازمند عادی نبودن شرایط کمک است مثلا ما در جایی باشیم که همه‌ی اهالی فقیر باشند مانند آفریقا؛ در آن‌جا فرد کمک‌کننده در کمک کردن مردد می‌ماند، اما در لندن ممکن است فرد برای پرواز با هواپیما تقاضای کمک کند و فردی که کمک می‌کند متقاعد به کمک کردن شود.

کلام آخر

به اعتقاد پیلیاوین، افراد ناظر در هنگام مواجهه باحالت‌های اضطراری به سرعت هزینه‌ها و پاداش‌های نوع‌دوستی و بی‌تفاوتی را بررسی می‌کنند. درصورتی که هزینه‌ی کمک کردن پایین و هزینه‌ی کمک نکردن بالا باشد، فرد ناظر اقدام به نوع‌دوستی می‌کند و درصورتی‌که هزینه‌ی کمک کردن بالا و هزینه‌ی کمک نکردن پایین باشد، شخص ناظر با بی‌تفاوتی از کنار صحنه خواهد گذشت.