عبارت «مهارتهای زندگی» به مهارتهایی اشاره دارد که برای بهرهوری حداکثری از زندگی لازم است. هر مهارتی که در زندگی سودمند است را میتوان به عنوان مهارتهای زندگی در نظر گرفت. بستن بند کفش، شنا کردن، راندن خودرو و استفاده از کامپیوتر برای اغلب مردم مهارتهای زندگی مفید محسوب میشوند. به بیان کلیتر مهارتهای زندگی آنهایی هستند که در مواجههی کارآمد و موثر با کشمکشها به کار میآیند.
از این رو باید مشخص باشد که هر کس به صورت بالقوه فهرستی از مهارتهای مختص به خود و متفاوت با دیگران را در شمار مهارتهای ضروری در زندگی خویش به حساب میآورد. احتمالا اشخاصی که در مناطق دورافتادهی روستایی زندگی میکنند رانندگی را از مهارتهای ضروری زندگی خود میدانند، اما کسانی که در کلانشهرهای پررفت و آمد زندگی میکنند چندان به این مهارت بها نمیدهند.
در این مطلب از بلاگ همراهتم مقدمهای کلی و مفصل از مفهوم مهارتهای زندگی ارائه میشود.
تشریح مهارتهای ضروری زندگی
نخست به یاد داشته باشید که هیچ فهرست قطعی و کلی برای این مهارتها وجود ندارد. ممکن است برخی از مهارتها در زندگی شما جایگاهی بالا یا پایین داشته باشند و این امر احتمالا به شرایط زندگی، فرهنگ، باورها، سن، مکان جغرافیایی و غیره در ارتباط با شما بستگی داشته باشد. در هر صورت در سال 1999 سازمان جهانی بهداشت شش محدودهی مشخص برای مهارتهای زندگی تعیین کرد.
- ارتباطات و مهارتهای میانفردی: این محدوده بهطور جامع به مهارتهایی اشاره دارد که برای کنار آمدن و کار کردن با دیگر افراد و بهویژه انتقال و دریافت پیامها بهصورت کتبی یا شفاهی لازم است.
- تصمیمگیری و رفع مشکل: این مهارت برای درک مشکلات و یافتن راه حل برای آنها بهطور فردی یا گروهی و پس از آن اقدام به شناسایی و حل آنها ضرورت دارد.
- تفکر خلاقانه و تفکر انتقادی: این محدوده معرف قابلیت تفکر بهطور متفاوت و غیرعادی دربارهی مسائل، یافتن راهحلهای جدید یا ایجاد تفکراتی نو و همگام با آن قابلیت ارزیابی با دقت اطلاعات و درک ارتباطشان است.
- خویشتنآگاهی و همدلی: این دو عامل بخشهای اصلی هوش عاطفی هستند و درک فرد را از خود و قابلیت درک حس دیگران توصیف میکنند به گونهای که انگار اتفاقاتی که برای دیگران رخ داده برای خود آنها اتفاق افتاده است.
- جسارت کلام یا بیانمندی و آرامش یا توان ادارهی خویشتن: این قابلیتها مهارتهایی را شرح میدهند که برای دفاع از خود و دیگران و حفظ آرامش در مواجهه با همهی محرکهای قابل ملاحظه به کار میرود.
- انعطافپذیری و توانایی انطباق و سازش با مشکلات: این حوزه قابلیت بازپروری پس از عقبماندگیها و استفاده از آنها بهمنزلهی فرصتهایی برای آموزش یا صرفا تجربه تشریح میشود.
همچنین باید در نظر داشته باشیم که ممکن است در دورههای متفاوتی در زندگی به مهارتهای زندگی گوناگونی متفاوتی نیازمند باشیم، مثلا:
- هنگامی که در مدرسه یا دانشگاه باشید به مهارتهای آموختن نیازمند خواهید بود: احتمالا این امر شامل درک شیوهی سازماندهی برای مطالعه، تحقیق و حتی نگارش پایاننامه و تز میشود. این مهارتهایی نیست که همه به آن احتیاج داشته باشند، اما احتمالا مهارتهای نگارش در بسیاری از مشاغل و کارها مفید خواهد بود.
- احتمالا هنگام خرید خانه باید از مهارت مذاکره بهره ببرید و قطعا به شکیبایی و خلق خوش نیاز خواهید یافت، و اگر فرزند داشته باشید این مهارتها به احتمال فراوان از مهارتهای بسیار ضروری زندگی محسوب میشود!
- باید بر مهارتهای جذابیت برای استخدام کار کنید تا کار پیدا کنید، همچنین باید دربارهی شیوهی تقاضای استخدام و انتطباق دادن خود در مصاحبهی کاری نیز بهخوبی فکر کنید.
- وقتی شغلی دارید باید مهارت رهبری را کسب کنید، خصوصا اگر باید دسته یا گروهی را هدایت کنید.
- وقتی خانواده تشکیل میدهید، باید مهارتهای والدین را کسب کنید، شاید باید مدیریت زمان و مهارتهای سازماندهی را نیز در اولویتهای بالاتر ببینید.
به هر حال شاید مهمترین مهارت زندگی قابلیت و میل به آموختن است. ما با فراگیری مهارتهای جدید درک خود را از جهان پیرامون افزایش میدهیم و خود را به ابزار مورد نیاز برای زندگی پربارتر و پربازدهتر مجهز کنید و راههایی را برای سازگاری با کشمکشهایی پیدا کنید که زندگی پیش پای ما میگذارد.
بسیاری از مردم آموختن را با مقاطع تحصیلی یکی میدانند، اما باید آموختن را فرایندی برای همهی طول عمر بدانیم که در نتیجه آن درک ما از جهان افزایش و کیفیت زندگی بهبود مییابد.
نگاه به آنسوی روی آشکار مسائل
واضح است که «مهارتهای مورد نیاز» لایههای متعددی دارد که کمک میکند تا مهارتهای مهم زندگی و بسیاری مهارتهای پیشرفتهتر را شکل دهیم. این مهارتها در زمینههای گوناگونی هستند، که شامل مهارتهای شخصی، مهارتهای میانشخصی، مهارتهای نگارشی و مهارتهای اعداد میشود. هر یک از ما از پیش برخی از این مهارتها را آموختهایم و به همین ترتیب هم میدانیم که در برخی از مهارتهایمان ضعف داریم.
مهارتهای شخصی
مهارتهای شخصی از آن دست مهارتهای زندگی ضروری هستند که برای حفظ سلامت جسم و روان مورد نیازند. این مهارتها شامل بسیاری از مواردی است که در فهرست سازمان جهانی بهداشت در بالاتر ذکر شد. از آن جمله میتوان بردباری، تسلط بر خود و خویشتنآگاهی را نام برد. این حوزهها دربردارندهی مهارتهایی چون شیوهی شناخت، مدیریت عواطف و سازگاری با آنها است.
توانایی کنترل خشم و تنش را نیز میتوانیم از مهارتهای ضروری زندگی بخوانیم. آموختن دربارهی خشم و تنش و شناخت عوامل برانگیزانندهی آنها (در خود و دیگران)، نشانههای آنها و شیوهی اداره و مهار چنین عواطفی ممکن است به میزان فراوانی کیفیت زندگی ما را بهبود بخشد. بسیاری از مردم از عزت نفس و اعتماد به نفس پایین رنج میبرند. این موارد ممکن است در ایجاد تنش و ممانعت از بالفعل کردن توان بالقوهی فرد نقش داشته باشد.
مهارتهای میانشخصی و ارتباطی
دومین محدودهی مهم از مهارتهای زندگی را مهارتهای میانشخصی و ارتباطی شکل میدهد. اینها مهارتهایی هستند که از آنها برای ارتباط برقرار کردن با دیگر مردم بهره میبریم و از این رو بخش مهمی است از آن چه ما را انسان میسازد.
مهارتهای ارتباطی عموما بهمنزلهی زیرمجموعهای از مهارتهای میانشخصی محسوب میشوند و شامل تصمیمگیری و رفع مشکل میشوند. هرچند این دو مورد چنان اهمیتی دارند که میتوانیم آنها را بهطور مستقل نیز در نظر آوریم.
ارتباطات و دیگر مهارتهای میانشخصی گسترهی وسیعی از مهارتها را شامل میشوند، از آن جمله:
- مهارت شنیداری موثر، همگام با فنونی چون شفافسازی و تفکر، ممکن است مانع سوءتفاهم شود.
- ارتباطات کلامی و غیرکلامی که شامل شیوهی استفاده از صدا و انتخاب واژگان بهجا و استفاده از لحن بیان و زبان بدن و شیوهی پوشش میشود. این مهارتها به ایجاد توافق میان افراد کمک میکنند.
- متاسفانه ممکن است در هر شرایطی موانعی بر سر ارتباطات موثر نیز شکل بگیرد. این امر ممکن است به شکلگیری سوءتفاهم یا حتی درگیری بینجامد.
سواد: مهارتهای خواندن و نوشتن
بسیاری از مردم دست کم در برخی از موارد از طریق نگارش کلمات ارتباط برقرار میکنند، حال ممکن است این کار را از طریق نامه، ایمیل، گزارش، پیامهای مکتوب، بازخوردهای رسانهی اجتماعی و دیگر شیوهها صورت دهند. توانایی نگارش شفاف و مفهوم شیوهی نیرومند برای ارتباط است، حال این ارتباط تکبهتک باشد یا با مخاطبان متعددی صورت گیرد.
مهارتهای اعداد
بسیاری از مردم با ریاضیات و اعداد مشکل دارند. به هر حال توسعه یا بازپروری مهارتهای اعداد ممکن است کیفیت زندگی شما را بسیار تقویت کند. مهارتهای اعداد بالاتر میتواند:
- کیفیت استخدام شما را بالا ببرد
- به شما در درک بهتر از جهان پیرامون کمک کند
- در هزینههای مادی و زمانی شما صرفهجویی کند
- و حتی به سلامت روان شما کمک کند
لازم نیست ریاضیدان بزرگی باشیم و مسلما هم همهمان دانشمندان هوا و فضا نیستیم، اما درک ابتدایی از علم اعداد، حساب و ریاضیات روزمره به گشایش درهای بسیاری به روی ما کمک خواهد کرد.
توسعهی فردی و آموزش در سرتاسر عمر
وقتی به این فهرست نگاهی میاندازید احتمالا مشهود میشود که چرا آموزش و توسعهی فردی در سرتاسر عمر از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارتهای زندگی مهم فراوانی وجود دارد، اما باید به یاد داشته باشیم که این مهارتها را از هنگام تولد رشد دادهایم. استمرار آموزش و رشد بخشی ادامهدار در این فرایند محسوب میشود.
کلام آخر
مهارتهای زندگی ممکن است از ملزومات زنده ماندن نباشد! تغذیه، تنفس و خواب اعمالی مشترک در همهی انسانها است، اما باید توجه داشت که همین کارهای ساده و غریزی نیز اگر آگاهانه انجام بگیرد به کیفیت زندگی ما کمک فراوانی خواهد کرد، برای نمونه فراگیری مهارت فنون تنفسی یا حالت خوابیدن یا مهارت در تدوین برنامهی غذایی سالم از روشهایی است که در سلامت جسم و روان تاثیر فراوانی دارد. پس مهارتهای زندگی برای زنده ماندن نیست بلکه برای بهتر زندگی کردن است.
ارسال پاسخ