منطقه امن ذهنی اصطلاحی در روانشناسیست که به احتمال زیاد دربارهی آن شنیدهاید. در این نوشته میخواهیم ببینم این منطقه امن ذهنی دقیقا چیست و آیا بیرون آمدن از منطقه امن در روانشناسی کار درستیست؟ و اگر چنین است، چه دستاوردی برای ما دارد؟ همچنین با هم بررسی میکنیم که ماندن در منطقه امن ذهنی چه ایرادهایی دارد و چه اثری بر رشد ما میگذارد؟ اگر شما هم در پیدا کردن پاسخ درست به این پرسشها تردید دارید، با ما در «همراهتم» همراه شوید.
منطقه امن ذهنی چیست و چه مفهومی دارد؟
منطقه امن (Comport Zone) در روانشناسی، وضعیتیست که در آن احساس امنیت میکنیم. تا زمانی که در منطقه امن ذهنی قرار داریم میدانیم چه چیزهایی ممکن است رخ دهد و ما چه واکنشی خواهیم داشت. بنابراین، کنترل موقعیت و شرایط در دست ماست. همهی نیازهایمان برآورده میشود و احساس آرامش و امنیت داریم.
اما هنگام بیرون آمدن از منطقه امن ذهنیمان، دیگر در همان وضعیت آشنای همیشگی نیستیم. ذهن و فکرمان پیش از این در چنین موقعیتی قرار نداشته است و حالا نمیداند چه واکنشی نشان دهد. به همین دلیل احساس ترس و اضطراب بهسراغمان میآید.
اما با وجود این ترس و نگرانی، گاهی لازم است افقهای تازهای را کشف کنیم و از امنیت همیشگیمان خارج شویم.
مزیت بیرون آمدن از منطقه امن ذهنی چیست؟
۱. فرصت رشد
با به چالش کشیدن خودمان میتوانیم به بالاترین سطح عملکرد برسیم. اگر به عادتهای همیشگی و زندگی روزمره تن دهیم و تغییری در برنامههای زندگیمان ایجاد نکنیم، راه پیشرفت نیز پیش پایمان باز نخواهد شد.
۲. شناخت خود
ریسک کردن امکان رشد فردی را فراهم میکند. میتوانیم خودمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. علاقهها، هیجانها، استعدادها، نقطه قوت و ضعفهای ما زمانی آشکار میشوند که در موقعیت ناشناخته قرار میگیریم. با انجام دادن هر کار تازهای، با به پایان رساندن هر مسیری که تصور نمیکردیم بتوانیم از آن عبور کنیم، اعتماد بهنفس ما بیشتر خواهد شد. دانش و مهارت بیشتری کسب میکنیم و به فرد تازهای تبدیل میشویم.
۳. شکوفا شدن خلاقیت
زمانی که کار تازهای را امتحان میکنیم، ممکن است سرگرمی جدید یا استعداد کشفنشدهای را پیدا کنیم. در موقعیتهای جدید و چالشبرانگیز به خلاقیت نیاز داریم تا راهحل پیدا کنیم و جلوتر برویم.
۴. بالا رفتن اعتماد بهنفس
احساس ناامنی باعث میشود همان عادتهای همیشگیمان را دنبال کنیم و دست از تلاش کردن برداریم. اما زمانیکه دست از فکر کردن میکشیم و وارد عمل میشویم، درمییابیم که هدفمان قابلدسترسیست. با کنار زدن محدودیتهای روزانهی همیشگی و امتحان کردن حوزههای ناشناخته، اعتماد بهنفس و عزت نفس تقویت خواهند شد.
۵. آموختن حل چالش ها
زندگی غیرقابلپیشبینیست. داشتن مهارت و اعتماد بهنفس برای روبهرو شدن با چالشهای زندگی، یکی از ابزار موفقیت بهشمار میرود. فردی که مشکلی سخت را از پیش پای خود برمیدارد، استقلال و اعتماد بهنفس بیشتری پیدا میکند. اگر از منطقه امن ذهنی بیرون بیاییم، میآموزیم چگونه برای چالشها و مشکلات، راهحل پیدا کنیم.
۶. جریان زندگی
شغل جدید، شهر محل زندگی تازه، سفر به شهرهایی که ندیدهایم و هر کاری که تازگی و هیجان به زندگی میآورد، به ما سرزندگی میبخشد. زمانی که همه چیز در حال تغییر است، زندگی را هیجانانگیز و پر از جنبوجوش میبینیم. هر ماجراجویی برای برداشتن مانعها و حل کردن مشکلات، درنهایت ما را سرحال و شاد میکند.
۷. آشنایی با افراد جدید
با بیرون آمدن از محدودهی شناختهشده، با افراد تازهای آشنا میشویم و روابط تازهای پیرامون ما شکل میگیرد. با شناخت بیشتر خودمان، نسبت به آنچه که هستیم، ارزش بیشتری قائل میشویم. هر چه بیشتر برای رسیدن به موفقیت تلاش میکنیم، احترام بیشتری به خودمان میگذاریم. کمکم افرادی با ویژگیهای مثبت اطراف ما را پر میکنند. افرادی که نظم، خودانضباطی، برنامهریزی و تلاش را ارزش میدانند.
معایب ماندن در منطقه امن ذهنی کدام است؟
۱. توقف رشد
تصمیم میگیریم تا از فعالیتهایی که ما را میترسانند و احتمال دارد به نتیجه نرسند و در آنها شکست بخوریم، دور بمانیم. بهعنوان نمونه، حاضر نیستیم برای شغل بهتر تلاش کنیم یا ترجیح میدهیم آموختن یک مهارت تازه را به زمانی نامشخص در آینده موکول کنیم. هربار که چنین فکر و خیالهایی به سراغمان میآید باید به خودمان یادآوری کنیم که با ثابت و بیحرکت ماندن، پیشرفت نمیکنیم و هیچ دستاورد تازهای در زندگیمان نخواهیم داشت.
۲. گنجی در کار نیست
بیدلیل نگفتهاند: «نامبرده رنج، گنج میسر نمیشود.» اگر به راه تازهای گام نگذاریم، به هیچ گنجی هم نمیرسیم. موفقیت شغلی، پیشرفت تحصیلی و هر موفقیت دیگری به کسانی میرسد که تلاش میکنند و به داشتههای فعلیشان راضی نمیشوند.
۳. مهارت های قدیمی
هر فردی تواناییهای شناختهشده و مشخصی دارد. تا زمانی که به همان توانایی و مهارتها تکیه کند، امکان آموختن مهارتهای تازه وجود نخواهد داشت. ولی با ریسکپذیری و یاد گرفتن کارها و مهارتهای تازه، ضعفهایمان کمرنگ میشوند.
۴. منطقه ی امن ذهنی کوچک
یکی از قانعکنندهترین دلیلها برای امتحان کردن راههای تازه و آموختن مهارت، گسترش محدوده امن ذهن ماست. درست است که با ریسک کردن و تصمیم به انتخابهای مبهم، تردید، مشکلات، و اضطراب همراهمان میشود؛ اما درنهایت محدودهی امن روانشناسیمان بازتر و گستردهتر خواهد شد. هر چه بیشتر فعالیتهای چالشبرانگیز را امتحان کنیم، هیجان ناشناختهها عادیتر میشود.
معایب بیرون آمدن از منطقه امن کدام است؟
۱. آماده نبودن برای خروج از منطقه امن
بسیار از افراد ممکن است آمادگی بیرون آمدن از محدودهی امن همیشگی خود را نداشته باشند. هر کسی باید ابتدا خود را برای هیجان روبهرو شدن با ناشناختهها آماده کند.
۲. چالش ذهنی
این ذهن ماست که تصمیم میگیرد از منطقهی راحت و امن ذهنمان بیرون بیاییم یا خیر. درواقع، این تصمیم یک چالش ذهنیست. چنانچه ذهن برای آن آماده باشد، بدن ما همراهیاش خواهد کرد.
۳. آغاز سخت
آغاز مسیر برای خیلیها سخت است. بعضی افراد سراسیمه و مضطرب میشوند و باید با مشکلات ذهنی و روانی گذرا و موقت روبهرو شوند. از اینرو، پیش از هر تصمیمی، میبایست برای روزهای سخت ابتدای راه که همه چیز تازگی دارد، آمادگی پیدا کنیم.
۳. عامل خستگی
بسیار از افراد توانایی بیرون آمدن از منطقه امنشان را ندارد، چراکه بهحد کافی از گذران روزها خسته میشوند. کسی که ساعتهای طولانی پشت میز مینشیند و کار میکند، آنقدر خسته است که تنها خواستهاش در آن لحظه این است که به خانه برسد و استراحت کند.
۴. زمانبر و طولانی
یکی دیگر از ویژگیهای شرایط جدید و تجربهنشده در زندگی، روند زمانبر آن است. تاکنون زمان خود را به سرگرمیهای همیشگی و کارهای تکراری اختصاص میدادیم. اکنون باید وقت زیادی را برای آموختن و شناخت موقعیت تازه صرف کنیم.
۵. از دست دادن دوستی ها
همانطور که حضور در موقعیتهای تازه به شکل دادن روابط و دوستیهای تازه میانجامد، ممکن است دوستیهای قدیمی را خدشهدار کند. ممکن است بعضیها از روش زندگی تازهی ما خوششان نیاید و تغییر ما موردپسندشان نباشد.
اما نکتهی خوب اینجاست که دوستان واقعی به تصمیمهای ما احترام میگذارند و کنارمان میمانند.
۶. رو به رو شدن با ریسک و خطر
هیچ تغییری بدون ریسک نخواهد بود. تصمیمهای تازه در دل خود ریسک و احتمال شکست دارند. تا زمانیکه ریسک نکنیم، دستاورد تازهای نخواهیم داشت. باید درنظر داشته باشیم که شکست و ریسک در مسیرمان وجود دارد. بدون ریسک، پاداشی هم درانتظار ما نیست.
سخن پایانی
در این مطلب از سایت همراهتم با منطقه امن در روانشناسی بیشتر آشنا شدیم و دیدیم که ماندن در این محدوده یا بیرون رفتن از آن، چه خوبیها و ایرادهایی دارد. موقعیتهای خوب به دلیل علاقهی ما رخ نمیدهند؛ بلکه باید برای بهدست آوردن آنها تلاش کرد.
با بیرون آمدن از منطقه امن ذهنی و امتحان کردن راههای تازه، به هدفها و خواستههایمان نزدیکتر میشویم. از سوی دیگر، باید ابتدا برای کمی تغییر در زندگیمان آماده شویم. مهارت بیاموزیم، دانش کسب کنیم و تحمل شکست خوردن یا تجربهی اضطراب را داشته باشیم.
شما فرد ریسکپذیری هستید؟ یا ترجیح میدهید در محدودهی شناختهشدهی زندگی با آرامش بمانید؟ برای خوانندگان «همراهتم» از تجربه و نظرتان بنویسید.
ارسال پاسخ