نگرش مجموعهای پایدار از باورها، احساسات و گرایشهای رفتاری در مقابل اشیاء، گروهها، حوادث یا نمادهای اجتماعی برجسته شناخته میشود. میتوان گفت که مفهوم نگرش «گرایشی روانشناختی است که با ارزیابی یک نهاد یا موجودیت خاص که بعضی از درجات خوشایند و یا ناخوشایند را به همراه دارد» است. در ادامه این مطلب از بلاگ همراهتم به مفهوم و انواع نگرش در روانشناسی میپردازیم.
ساختار نگرش
ساختار نگرش را از دیدگاه سه مؤلفه تعریف و توصیف میکنیم:
عاطفی: این مورد شامل احساسات یا عواطف شخصی در مورد شیوهی نگرش است. برای مثال: «من از سوسک میترسم.»
رفتاری یا انگیزانندهی رفتار: روشی که مفهوم نگرش بر رفتار و عملکرد تاثیر میگذارد. برای مثال: «من از سوسک میترسم و اگر سوسک ببینم، جیغ میکشم و فرار میکنم.»
شناختی: این مورد شامل باور یا دانش شخصی در مورد نگرش در خصوص شیء موردنظر است. برای مثال: «من فکر میکنم سوسکها کثیف هستند.»
این مدل به عنوان مدل ABC نگرش شناخته میشود.
ثبات و استحکام در مفهوم نگرش
در ارتباط بین نگرش و رفتار، مفهوم ثبات و استحکام بسیار پراهمیت تلقی میشود. این امر به این معنی است که هرکدام از ما در بسیاری اوقات اینچنین انتظار داریم که رفتار یک فرد با توجه به نگرشهایی که دارد، استوار باقی میماند و این امر اصل ثبات را شکل میدهد.
اصل ثبات یا استحکام این ایده را نمایان میکند که افراد منطقیاند و تلاش دارند در هر لحظه منطقی رفتار کنند و رفتار فرد باید با نگرش او سازگار و بیتناقض باشد. البته این اصل گمانهزنی است و قطعا افراد همیشه از آن پیروی نمیکنند. گاهی اوقات رفتارهای ظاهری غیرمنطقی هستند. مثلا سیگار کشیدن در عین دانستن اینکه ممکن است باعث سرطان ریه و بیماریهای قلبی شود.
نگرش چقدر مستحکم است؟
استحکام یک نگرش در بیشتر موارد باعث میشود بتوان رفتار را به شکل مناسبی پیشبینی کرد. هرچه نگرش بیشتر مستحکم باشد، احتمال تأثیرگذاری آن روی رفتار بیشتر است. استحکام نگرش شامل:
اهمیت داشتن روابط و یا رابطهی شخصی به این موضوع اشاره میکند که نگرش تا چه حدی برای فرد اهمیت دارد و تا چه میزان به علاقهی شخصی، هویت اجتماعی و ارزشهای او مربوط است.
میتوان اینطور نتیجه گرفت که نگرش نفوذ بسیار قوی بر رفتار فردی دارد. در مقابل، اگر نگرش به هیچ عنوان به هیچکدام از شئون زندگی فرد مربوط نباشد، آن نگرش هیچ اهمیتی ندارد.
جنبه دانش و آگاهی در خصوص مستحکم بودن نگرش، به میزان آگاهی و اطلاع فرد در مورد شیء موردنظر که نگرش به آن مربوط میشود اشاره دارد. انسانها اغلب درباره موضوعاتی که موردعلاقهشان است، بیشتر آگاهاند و در نتیجه، یک نگرش قوی (مثبت یا منفی) دربارهی آن دارند.
کارکردهای نگرش چیست؟
نگرشها بهخوبی در عملکرد فرد تجلی مییابد. دنیل کاتز در دهه 1960 چهار زمینه کارکردی آن را مشخص کرد:
-
آگاهی
مفهوم نگرش به زندگی معنا میبخشد. کارکرد آگاهی به نیاز ما به جهان مربوط است و ممکن است پایدار و نیمهپایدار باشد. این امر به ما اجازه میدهد تا توانایی پیشبینی درخصوص اینکه چه اتفاقی میافتد را داشته باشیم و به همین علت به ما حس کنترل میدهد. نگرشها به ما در سازماندهی و ساختن تجربه کمک میکند. دانستن نگرش فردی اشخاص به ما اجازهی پیشبینی رفتار آنها را میدهد. برای مثال، با دانستن اینکه فردی ورزشکار است میتوانیم پیشبینی کنیم که به باشگاه ورزشی میرود.
-
بیان خود
نگرشهایی که بیان میکنیم، به انتقال این مفهوم که ما چه کسی هستیم کمک میکند و ممکن است باعث شود احساس خوبی داشته باشیم، زیرا بهوسیلهی آن هویت خود را تایید میکنیم. بیان نگرش در وجودمان ممکن است بهشکل غیرکلامی باشد؛ برای مثال نوشتهای که بر سپر یک وسیلهی نقلیه چسبانده شده است و یا کلاه یا تیشرتی که روی آن شعاری نقش بسته باشد. بنابراین، نگرش ما بخشی از تشخیص هویت ما است و کمک میکند از طریق بیان احساسات، به اعتقادات و ارزشهایمان آگاه باشیم.
اگر فردی نگرشهای اجتماعی قابل قبول داشته باشد یا آن را بیانکند، افراد دیگر با تأیید و پذیرش اجتماعی به آنها پاداش میدهند. برای مثال، زمانی که فرد در برابر کارفرما یا آموزگار خود به علت اینکه تصور میکند نگرش آنها نامطلوب است سکوت میکند و یا زبان به تملق و چاپلوسی میگشاید و به آن باور دارد چنین حالتی را نمایان میکند. علاوه بر این، بیان ممکن است غیرکلامی باشد.
نگرشها میتواند باعث این شود که از یک گروه اجتماعی جدا شویم و یا کارکرد تطبیقی به ما یاری رساند تا با یک گروه اجتماعی سازگار باشیم. مردم به دنبال افرادی برای بهاشتراکگذاری نگرش خود هستند و نگرشهای مشابه را در کنار افرادی که به آنها نزدیک هستند و یا دوستشان دارند ایجاد میکنند و توسعه میدهند.
-
دفاع از خود
کارکرد دفاع از خود به نگرشهایی اشاره دارد که از اعتمادبهنفس ما محافظت میکند و یا اقداماتی که موجب احساس گناه شده است را توجیه میکند.
برای مثال فردی که پس از شکست در یک امتحان یا مسابقهی ورزشی احساس اندوه میکند، ممکن است یک نگرش دفاعی اتخاذ کند: «من ناراحت نیستم، بههرحال من یک بازیکن/دانشآموز عالی هستم».
نگرش مثبت دربارهی خودمان، یک عملکرد محافظتی و به عبارت دیگر یک نقش دفاعی در مورد خود است و در ایجاد و حفظ تصویر مناسب از خود به ما کمک میکند.
کلام آخر
نگرشها را نميتوان مشاهده كرد، بلكه از رفتار اشخاص برداشت ميشود. نگرش شدت و جهت دارد. از آنجاکه مفهوم نگرش انتزاعی است، نباید انتظار داشت که صاحبنظران در مورد ماهیت نگرش اتفاقنظر داشته باشند. این اختلاف نظر در تعریف نگرش دیده شده است و در متن به برخی از تعاریف اشاره شد.
ارسال پاسخ