چرا باید محرک های خشم را بشناسیم؟ خشم یکی از احساساتی است که با ما زاده میشود. درواقع انسان شش احساس اصلی دارد که شامل عشق، خشم، شادی، غم، ترس و نفرت میشوند.
گیرندههای این شش احساس در مغز ما وجود دارند. دلایل بسیاری هست که میتواند این گیرندهها را تحریک کند.
در ابتداییترین لحظات زندگی، اولین گیرنده احساسی ما با عشق فعال میشود. عشق به مادر که ما با اولین تماس پوستیای که با مادر خود برقرار میکنیم، اولین گیرندههای حسی درون مغزمان فعال میشوند.
یکی از زیباییهای ذات انسان است که اولین حسی که تجربه میکند و آن را در ذهن میاندوزد، عشق است. بیندیشیم احساس عصبانیت و محرک های خشم، چه زمانی در ما فعال میشوند؟
از همان روز اول تجربه حس عشق به مادر در ناخودآگاه ما شکل میگیرد. از آن زمان به بعد هر حسی که مشابه دوست داشتن و عشق باشد را تجربه کنیم، گیرندههای مغز همان خاطره را شبیه سازی خواهند کرد. همین تجربیات هستند که همان احساس را دوباره در ما ایجاد میکنند.
خشم هم به همین صورت در ما بروز پیدا میکند.
محرک های خشم و چگونگی بروز آن
اگر از عملکرد گلبولهای سفید اطلاع داشته باشیم میتوانیم ارتباطی که بین روح و جسم ما برقرار است را بهتر درک کنیم. همین روند در اثرگذاری محرک های خشم نیز طی خواهد شد.
اولین باری که ما به یک ویروس مبتلا میشویم، گلبولهای سفید در مواجهه با آن ویروس گیرندههای خود را تغییر میدهند.
این حرکت ظاهر گلبول را مکمل شکل ویروس مذکور میکند، تا ویروس به آن بچسبند و بتواند آن را حذف کند.
این شکل گیرنده گلبولهای سفید در خاطره سلولی ما ثبت میشود. اگر دوباره با همین ویروس مواجه شوند از سلولهای خاطره ساز کمک خواهند گرفت و به راحتی با آن ویروس مقابله میکنند.
همانطور که در بخش قبل توضیح دادیم، گیرندههای احساسی مغز نیز به همین شکل کار میکنند. قطعاً اولین باری که محرک های خشم باعث بروز عصبانیت شدهاند را به یاد نخواهیم داشت.
شاید در همان ساعات اولیهای که پا به این دنیا گذاشتیم، زمانی که احساس گرسنگی را تجربه میکردیم گیرندههای خشم درون مغز ما فعال شده باشند.
چیزی که از آن اطمینان داریم این است که پس از اولین تجربههای احساسی ما هر آنچه دوباره باعث تحریک گیرندههای حسی ما شوند، همان خاطرات را تداعی میکنند.
برای مثال زمانی که احساس خشم را تجربه میکنیم، مغز از همان خاطرات گذشته برای بروز این حس استفاده میکند.
در واقع یک محرک، گیرنده خشم را در مغز ما فعال کرده، خاطرات به جریان افتاده و احساس خشم در ما شکل گرفته است.
دسته بندی انواع محرک خشم
حال میدانیم که عوامل متفاوتی ممکن است به عنوان محرک های خشم گیرندههای مغز را فعال کنند. آخرین باری که احساس خشم در ما ایجاد شد چه زمانی بود؟ آیا قادر به کنترل این احساس بودهایم؟ چه چیزی باعث بروز عصبانیت ما شده است؟
اگر بتوانیم بررسی کنیم که در چه موقعیتی خشمگین شدهایم و چه مواردی موجب بروز عصبانیت در ما گشتهاند، سوالات بسیاری را پاسخ خواهیم داد.
محرک خشم به طور کلی به سه دسته کلی تقسیم میشود:
- محرکهای درونی/فردی: همیشه آنچه موجب آزار ما میشود، عوامل بیرونی نیست. گاهی ما با خود و درونیاتمان به مشکل میخوریم. بیپاسخ ماندن برخی از سوالها میتواند ما را از خود عصبانی کند.
- محرک های خشم بیرونی/دیگران: افراد میتوانند با برخوردها یا واکنشهایی که از آنها انتظار نداریم موجب ایجاد حس خشم در ما شوند.
- محرکهای بیرونی/محیط: گاه هیچ شخص سومی در بروز این احساس دخالت ندارد، تنها محرکهای محیطی گیرندههای خشم ما را تحریک خواهند کرد.
محرکهای درونی/فردی
وقتی میگوییم محرک درونی یعنی یک عامل در روح و روان یا شخصیت ما وجود دارد که از آن ناراضی هستیم. این عدم رضایت میتواند یکی از مهمترین عواملی باشد که ما را خشمگین خواهد کرد.
- باور به اتفاقات منفی: منفی نگری یا داشتن نگرش منفی باعث میشود که ناخودآگاه اتفاقات ناگواری برای ما رخ دهد.
این موضوع را به طور مفصل در مقاله نگرش یعنی همه چیز توضیح دادهایم. زمانی که مداوم ابراز میکنیم انسان بدشانسی هستیم، این انرژی را جذب خواهیم کرد.
بنابراین هر موقعیت بدشانسی که برایمان رخ دهد، گیرندههای خشم ما را تحریک خواهد کرد.
- عزت نفس پایین: ذات انسان نیاز به پیشرفت و کمال دارد. عزت نفس پایین موجب میشود تن به کاری دهیم که ناخودآگاهمان از آن ناراضیست. همین امر ما را از خود خشمگین میکند.
- خصلتهای ناشایست مانند حسادت: حسودی صفتیست که دائماً ما را در خشم و سرخوردگی فرو میبرد. این صفت باعث مقایسه بیرحمانه و ناعادلانه ما با دیگران خواهد شد که منجر به نارضایتی و در نهایت تحریک گیرندههای خشم میشود.
- عوامل هورمونی: تمام زیست بدن ما درگیر یک چرخهی بزرگ است. به این شکل که تحریک شدن هر گیرندهای در مغز، به واسطه تولید یکی از هورمونهای ماست.
یکی از هورمونهایی که در بروز خشم تاثیرگذار خواهد بود، سروتونین یا هورمون شادی است. میبینید که حتی اگر میزان هورمون شادی هم از تعادل خارج شود، میتواند تاثیر بدی داشته باشد.
از دیگر هورمونهای تحریک کننده خشم هورمونهای جنسی تستوسترون، استروئید، استرون، استروژن میباشد.
محرک بیرونی/دیگران
به جز عوامل درونی ممکن است اشخاص دیگری به عنوان محرک های خشم، در بروز عصبانیت ما دخیل باشند.
چگونه اطرافیان، چه غریبه و چه آشنا میتوانند ما را خشمگین کنند؟
- از دست دادن افراد: زمانی که به هر طریقی عزیزی را از دست میدهیم اولین حسی که در ما ایجاد میشود خشم است.
از رفتن، نبودن و نداشتن لحظههای مشترک با شخص از دست رفته ناراحت و خشمگین خواهیم بود.
- آسیب فیزیکی: گیرندههای درد و عصبی ما یکی از مرتبطترین سیستمهای بدن به گیرندههای خشم هستند. در اکثر مواقع زمانی که گیرندههای درد فعال میشوند، بلافاصله گیرنده خشم را نیز فعال خواهند کرد.
- توهین و تحقیر: تنها آزار جسمی نیست که انسان را خشمگین میسازد. وقتی دیگران به خود اجازه دهند به شخصیت انسان توهین کنند نیز از محرک های خشم هستند که گیرندههای خشم فعال خواهند شد.
توهین تنها شامل ناسزا گفتن نمیشود، رعایت نکردن عدالت، پایمال کردن حقوق، نداشتن حق اختیار و انتخاب و … توهین به شخصیت انسان بحساب میآید.
محرک بیرونی/محیط
ساعت ۱۲ ظهر تابستان است. در اتومبیل نشستهایم و پیش رو تا چشم کار میکند ترافیک میبینیم. کلافه میشویم و احساس خشم میکنیم. نه از خود و نه از دیگران گلهای نداریم؛ پس چرا خشمگین هستیم؟ توضیح ساده است. محرکهای محیطی که میتوانند باعث بروز خشم شوند:
- صدای بلند
- گرما
- کمبود اکسیژن
- نور شدید
- گرسنگی و تشنگی
- ازدحام و شلوغی
- عدم رعایت نظم در محیط
- کمبود فضا
چرا خشم
هر چیزی که از حالت تعادل خارج شود، حتی اگر مفید باشد نیز باعث ضرر خواهد شد. احساسات، بسیار مهم هستند اما باید مهارتهای کنترل آنها را نیز بیاموزیم.
کنترل احساسات میتواند قدرت تسلط ما بر تمامی اعمالمان را بالا برد و در زندگی بسیار کمک کننده خواهد بود.
ارسال پاسخ