علت‌های عزت نفس پایین کدامند؟

علت عذت نفس پایین
دلایل عذت نفس پایین

همه‌ی ما لحظه‌هایی در زندگی داشته‌ایم که احساس ناکافی بودن کرده‌ایم؛ احساس خوب نبودن و پایین‌تر از دیگران قرار داشتن. شاید اگر علت‌های

عزت نفس چیست و دلایل عزت نفس پایین کدامند؟

عزت نفس همان تصویری‌ست که از خودمان داریم. چگونه خودمان را می‌بینیم؟ برای خود ارزش و احترام قائل هستیم؟ درواقع حس عزت نفس ما بیشتر به برداشت خودمان برمی‌گردد تا واقعیت. بیشتر علت‌های عزت نفس پایین از کنترل ما خارج هستند.

داشتن عزت نفس پایین از فاکتورهای زیست‌شناختی و محیطی تاثیر می‌گیرد و اغلب در سال‌های نخست زندگی‌مان شکل خود را پیدا می‌کند. اما در بزرگسالی می‌توانیم سر و شکل تازه‌ای به حس خودمان ببخشیم و درک مثبتی از خود پیدا کنیم. ببینیم عزت نفس پایین به چه دلایلی شکل می‌گیرد.

۱. تایید نگرفتن از والدین

تایید-نگرفتن-از-والدین

اگر در کودکی و نوجوانی مدام بشنویم که به حد کافی خوب نیستیم، چگونه توقع داریم در بزرگ‌سالی تصویر مثبتی از خودمان داشته باشیم؟

افرادی که در کودکی زیاد سرزنش می‌شوند و هرقدر تلاش کنند، از آنها قدردانی نمی‌‌شود، عموما عزت نفس بالایی پیدا نمی‌کنند. زمانی که فرد مدام حس شکست می‌کند و تلاش‌هایش نادیده گرفته می شود، شرمزده می‌شود و حس خوبی به خودش نخواهد داشت.

۲. والدین بی‌‌توجه

والدین-بی‌‌توجه

زمانی که پدر و مادر یا هر کسی که مسئول نگهداری ماست، توجهی به ما نداشته باشد، انگیزه و اشتیاق برای تلاش و بیشتر خواستن از بین می‌رود. به‌نظر می‌رسد ما هر قدر تلاش کنیم، کسی متوجه نیست.

کودکی که در چنین شرایطی رشد می‌کند اغلب حس می‌کند فراموش شده، نادیده گرفته شده و به‌حساب نمی‌آید. شاید تصور کند هیچ‌کس در این‌جا و اکنون به او فکر و توجه نمی‌کند. حس نادیده گرفته شدن باعث می‌شود به این باور برسیم که باید به‌خاطر وجود داشتن‌مان شرمسار باشیم.

بیشتر بخوانید:   سندروم اردک؛ فرار از بروز نشانه‌های افسردگی

۳. تعارض والدین

تعارض-والدین

زمانی‌که والدین با هم بحث و دعوا دارند، کودکان احساس منفی و بی‌اعتمادی را درک و جذب می‌کنند و آن را برای خود الگو قرار می‌دهند. کودک تجربه‌ی این حس ترسناک، شکننده و لرزان را درون خود حفظ می‌کند.

مورد بعدی زمانی‌ست که والد رفتار قابل‌پیش‌بینی ندارد. با تکرار این گونه رفتار، کودک احساس می‌کند در جنگ میان والدین مقصر است و پیامدهای دردناک این شرایط تقصیر اوست. فرد به‌مرور برخورد و بحث میان والدین را موقعیت ترسناکی تعبیر می‌کند که علتش خود اوست. این حس می‌تواند به بزرگسالی منتقل شود.

۴. تجربه‌ی قلدری درصورت داشتن والد بی‌توجه

قلدری

کودکی که قلدری را تجربه می‌کند، درصورتی از این تجربه بیرون می‌آید که خانواده‌ی امن، پاسخگو و حمایتگر داشته باشد. چنین کودکی اگر در خانه هم حس امنیت نداشته باشد، شکنجه‌ی بیرون خانه، در خانه‌ی خودش هم ادامه پیدا می‌کند.

حس بی‌کسی، رها شدن و ناامیدی در زندگی چنین کودکی باقی می‌ماند. فرد آسیب‌دیده تصور می‌کند اگر کسی با او دوست می‌شود، به او لطف می‌کند. از سوی دیگر، به دیگران سخت اعتماد می‌کند. خانه‌ای که حمایت‌گر نباشد، کمکی به زدودن اثر قلدری از ذهن کودک نخواهد کرد.

۵. تجربه‌ی قلدری درصورت داشتن والد بیش‌ از حد حمایت‌گر

تجربه‌ی-قلدری

حمایت بی‌حد و مرز والدین باعث می‌شود کودک برای ورود به دنیای بی‌رحم بیرون از خانه احساس آمادگی نکند. کودکی که درمقابل چالش‌های زندگی حس ناتوانی دارد، احساس شرم می‌کند. چنین کودکی به‌سختی می‌تواند قلدری کردن دیگران را برای والدینش توضیح دهد. چنین اعترافی باعث شرمندگی او می‌شود. کودک می‌خواهد از والدین درمقابل دردی که با شنیدن اعترافش تجربه می‌کنند، مراقبت کند. پس راز دردناکش را پنهان خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:   دلایل روانی موثر در بیماری‌های جسمی

کودک احساس می‌کند به حد کافی خوب نیست، قربانی شده و حقش است که مورد تمسخر قرار گیرد. تضاد زیادی بین نظر والدین درمورد کودک و نظر دنیای بیرون از خانه درمورد کودک وجود دارد.

۶. چالش‌های تحصیلی

چالش‌های-تحصیلی

یکی دیگر از علت‌های عزت نفس پایین، تجربه‌ی احساس حماقت است. زمانی که در کلاس درس می‌نشینیم و متوجه حرف‌های معلم نمی‌شویم، احساس ناتوانی می‌کنیم. درس‌ها روی هم جمع می‌شود، بدون این‌که بتوانیم از مطلب‌ها سردربیاوریم. کسی مراقب ما نیست، کسی متوجه نیازهای ما نمی‌شود و ما به این باور درونی می‌رسیم که حتما هوش و ذکاوت نداریم.

احساس حماقت در مدرسه اتفاق نادری نیست. درحالی‌که همکلاسی‌های ما درس را می‌فهمند، به سوال‌ها پاسخ می‌دهند و نمره‌ی خوبی می‌گیرند، ما حس درماندگی و حماقت می‌کنیم.

احساس شرم از این که به‌ اندازه‌ی کافی خوب نیستیم، حسی نیست که به‌سادگی از ذهن پاک شود. حتی پس از این‌که راهی برای مشکلات درسی و تحصیلی پیدا کردیم، همچنان می‌تواند از علت‌های عزت نفس پایین باشد.

۷. آزار یا ضربه‌ی روحی

ضربه روحی

آزار جسمی، عاطفی یا جنسی یکی از مهم‌ترین علت‌های عزت نفس پایین به‌شمار می‌رود. زمانی که فرد برخلاف میل و خواسته‌ی خودش مجبور به حضور در موقعیتی جسمی یا احساسی می‌شود، به‌سختی می‌تواند به خود یا دیگران اعتماد کند. همین بی‌اعتمادی اثر ویرانگری بر عزت نفس دارد.

فردی که نتوانسته شرایط را کنترل کند، احساس گناه یا شریک جرم بودن می‌کند. و درنهایت حس می‌کند شرم‌آور و نفرت‌انگیز است.

۸. اثر جامعه و رسانه

تاثیر جامعه بر عزت نفس

تصویری که رسانه‌های دنیا از زیبایی و لاغری به‌نمایش می‌گذارند، توانسته مفهوم زیبایی را در ذهن افراد شکل دهد. صورت‌های زیبا و اندام‌های بی‌نقص زنان و مردان حاضر در تبلیغات، یکی دیگر از دلایل عزت نفس پایین در افراد است.

بیشتر بخوانید:   انواع مهار کودک در نظریه اریک برن

البته شاید بذر داشتن عزت نفس پایین در جایی دیگر و با مشکلی دیگر کاشته شده باشد، اما جامعه و رسانه با ارائه‌ی تصویر غیرواقعی از افراد زیبا و موفق به عزت نفس پایین دامن می‌زنند.

سخن پایانی

علت‌های عزت نفس پایین هر چه باشند، دلیلی بر این نیستند که ما توانایی تغییر احساس خود را نداشته باشیم. ممکن است در کودکی و نوجوانی تجربه‌ی ناخوشایند بسیاری را از سر گذرانده باشیم. با آگاه شدن به حس خود و پیدا کردن ریشه‌ی احساس‌مان، آمادگی روبه‌رو شدن با آنها و به‌دست آوردن عزت نفس بالا را پیدا می‌کنیم.

شاید در جایی ما را مسخره کرده‌اند، شکست خورده‌ایم، حس ناتوانی، گناه، شرم یا حماقت را تجربه کرده‌ایم. با مرور دوباره‌ی آنها متوجه می‌شویم همیشه مشکل از سمت ما نبوده. گاهی ناشی از شرایط گوینده و مشکلات او بوده که ما را هدف قرار داده.

با چنین رویکردی می‌توانیم از قدرت و شدت پیام منفی‌ای که دریافت کرده‌ایم، کم کنیم. از سوی دیگر، به‌عنوان یک بزرگسال خواهیم دید ما در تجربه‌های ناخوشایندمان تنها نیستیم. از این‌رو خواهیم توانست بر حس انزواطلبی و شرمندگی غلبه کنیم.

شما چه علت‌های دیگری برای شکل گرفتن عزت نفس پایین می‌شناسید؟ اگر تجربه‌ای دارید، با خوانندگان «همراهتم» درمیان بگذارید.