ما در طول روز، حداقل یکبار دربارهی شخصیت افراد صحبت کرده و نظر میدهیم. در این مکالمات کسی از ما نمیپرسد که منظورت از شخصیت چیست چرا که منظور کاملا واضح است. حال از همان افراد دربارهی تعریف شخصیت، سوال بپرسید. چه پاسخی دریافت خواهید کرد؟
نکته بسیار جالب این است که تمامی افراد میدانند شخصیت چیست و درمورد این واژه اتفاق نظر دارند اما هیچ دو نفری یک تعریف یکسان ارائه نخواهند داد.
اگر بخواهید تعریف واژه شخصیت را در علم روانشناسی نیز پیدا کنید، باز هم به مشکل خواهید خورد. در نهایت شاید بتوانید یک فیلسوف یا روانشناس را بیابید که نظری شبیه به شما داشته باشد ولی یک تعریف واحد در دسترس نیست.
اسکینر که یکی از بزرگترین دانشمندان رفتارگرا به شمار میآید، معتقد است: «شخصیت، مفهومی غیرضروری است که نیازی به تعریف و توضیح آن نخواهیم داشت.»
تعریف شخصیت از لحاظ علم واژه شناسی
اگر بخواهیم تعریف شخصیت را از لحاظ واژهای دریابیم، باید آن را ریشهیابی کنیم. کلمه شخصیت (Personality)، از ریشه لاتین Persona گرفته شده است.
معنی لفظی Persona، نقاب یا ماسک است. شاید این واژه را در بازیگری بسیار شنیده باشید. پرسونا، نقابی است که بازیگر برای ایفای نقش به چهره میزند.
اگر انسان را یک جسم بدون روح در نظر بگیریم، پرسونا یا شخصیت، نقابی است که شخص برای ایفای نقش به صورت میزند. حال میتوان گفت هر کسی، این نقاب را با دستان خود میسازد.
برای ساخت این نقاب (شخصیت)، به مواد اولیه احتیاج است. به نظر شما، مواد اولیه برای ساخت نقاب شخصیت چیست؟
ساخت نقاب برای شکلگیری تعریف شخصیت
همانطور که گفتیم شکلگیری تعریف شخصیت، با ساخت نقاب یا پرسونا به وسیله خود شخص، انجام میگیرد. کودکی که متولد میشود، چگونه میتواند پرسونای خود را بسازد؟
- اولین مواد برای ساخت پرسونا، همراه کودک وارد این دنیا میشوند. یک نوزاد در بدو تولد عوامل وراثتیای که از پدر و مادر خود دریافت کرده است را به همراه دارد.
- پس از عوامل وراثتی، کودک ابتدا مادر، پدر و اعضای خانواده را میشناسد. میتوان گفت دیگر مواد سازنده برای پرسونا، در محیط خانواده تامین خواهد شد.
- سومین محیطی که شخص برای دریافت اطلاعات سازنده پرسونا با آن رو به رو میشود، محیطهای دوستانه است.
- آخرین و مهمترین منبع مواد اولیه برای شکلگیری تعریف شخصیت در فرد، اولین محیط اجتماعی بزرگ،یعنی مدرسه خواهد بود.
این چهار مرحله، تا سن هفت سالگی کودک، پیش روی او هستند. روانشناسان معتقداند، خمیره اصلی شخصیت افراد تا این سن شکل خواهد گرفت و پس از آن برای تغییر و تعمیر آن نیاز به هزینههای بسیاری است.
طبق نظریهی دیگر، چند صفت و عوامل تاثیرگذار شخصیتی اصلی وجود دارد که صفات دیگر شخص از آن منشعب خواهند شد.
نقش عوامل وراثتی در شکلگیری شخصیت افراد
تا همین چندوقت اخیر، زیستشناسان بر این باور بودند که ژنهای حاوی صفات ژنتیکی، تنها خصوصیات ظاهری و بالینی مانند: قد، رنگ پوست، بیماریهای ارثی و … را به فرزندان انتقال میدهند.
با تحقیقات بیشتر مشخص شد، ساختار پیچیده ژن، میتواند صفات شخصیتی مانند لجبازی، خوشاخلاقی، خودخواهی و … را نیز منتقل کند و در تعریف شخصیت افراد نقش داشته باشند.
این تحقیقات، با دلایل علمی به جهان ارائه نشدهاند اما نتایج آزمایشات عینی را نمیتوان نادیده گرفت. در ابتدای بیان این نظریه، بسیاری از افراد از به سرپرستی گرفتن کودکان امتناع کردند.
آنها میترسیدند طبق نظریه مذکور، کودک دارای صفات ناشایستی از والدین قبلی خود باشند و بتوانند روی اعضای دیگر خانواده نیز اثر گذارند. پس از مدتی عنوان شد که این عوامل وراثتی میتوانند در برابر دیگر عوامل شکلگیری شخصیت، بیاثر باشند.
تاثیر اعضای خانواده بر شکلگیری شخصیت افراد
اولین جامعهای که فرد وارد آن میشود، خانواده است بنابراین مهمترین عامل در تعریف شخصیت نیز رفتارهای اعضا خانواده خواهد بود.
شخصیت کودک از طریق واکنشهایی که باید نسبت به رفتار شما انجام دهد، شکل خواهد گرفت.
برای مثال اگر شما از جمله والدین سختگیر باشید و مدام فرزند خود را مورد آزار قرار دهید، کمکم کودک یاد میگیرد برای دفاع از خود، به شما دروغ بگوید. دروغگویی میتواند یکی از صفات شخصیتی فرزند شما شود.
یا والدین هلیکوپتری، با نگرانیهای بیش از حد خود، وابستگی، عزت نفس پایین و نیازمند تایید دیگران بودن را به صفات بارز فرزندشان، تبدیل میکنند.
در نهایت میتوان گفت رفتار شما با کودک، مواد اولیه برای ساخت پرسونا را در اختیار او قرار خواهد داد.
دوستان قبل از مدرسه و تاثیر آنها بر شخصیت افراد
افرادی که به عنوان دوست پیش از زمان مدرسه، در محیط کودک قرار میگیرند، میتوانند در تعریف شخصیت او تاثیرگذار باشند.
دوستان پیش از زمان مدرسه، نوعی دوست تحمیلی برای فرزند شما خواهند بود. شما با برچسب دوست زدن به کودکانی که در اطراف فرزندتان هستند، این مهارت را در شخصیت او سرکوب میکنید.
به این معنی که وقتی شما اصرار به دوست بودن فرزند خود با کودک دیگری دارید، ضمیرناخودآگاه او را نسبت به این کلمه اشباع میکنید.
بهتر است بدون برچسب زدن و تاکید بر این نکته، کودکان را در کنار هم قرار دهید تا خودشان با هم ارتباط برقرار کنند.
همین نکته به ظاهر ساده، اگر مهارت دوستیابی را در فرزند شما از بین ببرد منجر به تعریف شخصیت او به عنوان یک فرد منزوی و غیراجتماعی خواهد شد.
تاثیر محیط مدرسه بر شکلگیری شخصیت افراد
مدرسه اولین و بزرگترین جامعهای است که کودک بدون حضور والدین در آن حضور پیدا میکند. همانطور که واکنشهای کودک به رفتارهای والدین، بخش اعظمی از شخصیت او را شکل میدهند، واکنش به همسن و سالانش در مدرسه نیز همین کارایی را خواهد داشت.
مهمترین تفاوتی که این دو مورد با هم دارند این است که واکنشهایی که کودک به دوستان خود در مدرسه نشان میدهد، نتیجه اولیه آموزشهای او در خانواده است.
مشخص است که کودکان در این محیط بیشترین تاثیر را بر یکدیگر خواهند گذاشت. با این تعریف، نه تنها نسبت به ساخت نقاب و پرسونای کودک خود مسئولید، بلکه تاثیری که این پرسونا وارد جامعه میکند از وظایف شما خواهد بود.
نتیجهگیری
ممکن است شخصیت، یک تعریف واحد و مشخص نداشته باشد اما بسیاری از روانشناسان به یک توافق کلی رسیدهاند.
طبق نظر بزرگان علم روانشناسی، شخصیت، مجموعهای از رفتارها، ایدهها، ذهنیتهای یک شخص براساس یک الگوی مشخص و تقریبا تکراری است.
ارسال پاسخ