۱ + ۱۰ روش آسان برای بالا بردن هوش اجتماعی فرزندان

هوش اجتماعی فرزندان
بالا بردن هوش اجتماعی فرزندان

پس از آشنایی با هوش اجتماعی فرزندان و افزایش آن، می‌توانیم کودکان تواناتری بزرگ کنیم. کودکانی که زندگی موفق و راضی‌کننده‌ای برای خودشان بسازند. هوش اجتماعی به توانایی فرد برای درک و مدیریت روابط بین‌فردی اشاره دارد. چه زمانی صحبت کنیم، چه زمانی گوش کنیم، چگونه با دیگران ارتباط موفقی برقرار کنیم.

چنین توانایی‌هایی از ده‌ها نمره‌ی ۲۰ بیشتر به‌درد کودکان می‌خورد. راه‌های ارتقای هوش اجتماعی فرزندان پیچیده و تخصصی نیستند. کافی‌ست کمی حوصله کنیم، به دانش‌مان بیفزاییم و برای کودکان‌مان وقت بگذاریم. در این مطلب از بلاگ همراهتم به این مساله پرداخته‌ایم.

راه‌های ارتقای هوش اجتماعی فرزندان کدامند؟

با درک مفهوم هوش اجتماعی فرزندان و افزایش آن، به بچه‌ها توانایی شکل دادن رابطه‌ی بهتر با هم‌سالانش می‌بخشیم. اما مزایای کسب مهارت‌های اجتماعی در کودکان فراتر از پذیرش آنها در جمع است. این مهارت صفر و یک نیست و نیاز به اصلاح و یادگیری مداوم دارد. کودکان می‌توانند با تلاش و تمرین و هدایت بزرگ‌ترها هوش اجتماعی خود را بالا ببرند.

۱. ارتباط با کودک

ارتباط-با-کودک

از نخستین روز تولد با کودک ارتباط برقرار می‌کنیم. با احترام با او سخن می‌گوییم و تصور نمی‌کنیم او درکی از سخنان ما ندارد. همچنان که با کودک حرف می‌زنیم، او با زبان و گفت‌وگو آشنا می‌شود.

کودکان پیش از توانایی درک واژگان، قادر به برقراری ارتباط با ما هستند. خوب است به کودک بگوییم قرار است او را بلند کنیم، لباسش را عوض کنیم یا به او شیر دهیم. او حتما مشتاق شنیدن داستان‌های ماست. پس از گفتن هر جمله منتظر می‌شویم تا کودک واکنش نشان دهد.

۲. آشنایی با احساس‌های مختلف

از راه فعالیت‌ها و بازی‌های ساده، احساس‌های مختلف را به کودک آموزش می‌دهیم. حس‌های مختلفی مانند غم، شادی، خشم، ناامیدی، ترس یا خجالت را با نقاشی و کشیدن صورتک‌های مختلف به کودک نشان می‌دهیم. می‌توانیم با تعریف کردن داستان‌های چند جمله‌ای از او بپرسیم شخصیت داستان چه حسی دارد.

از سوی دیگر، با نشان داده احساس خودمان، در شناخت حس‌های مختلف به‌ کودک کمک می‌کنیم. زمانی که کودک کار اشتباهی انجام می‌دهد، روشن و واضح به او می‌گوییم از او ناراحت هستیم. به این ترتیب، کودک احساس دیگران را متوجه می‌شود.

بیشتر بخوانید:   نکاتی برای تبدیل بحران میانسالی به آغازی دوباره

۳. تمرین ابراز احساس بدون خشونت

ابراز-احساس

مهارت‌های ارتباطی کودکان یکی از ضروری‌ترین ابزارهای آنها برای ارتباط برقرار کردن با هم‌سالان هستند. کودک باید بتواند نیازها و خواسته‌های خود را بدون خشونت و حمله به کودکان دیگر ابراز کند. درعین حال نباید خودپسند و تمامیت‌خواه ظاهر شود. و این مهارتی‌ست که ما به آنها می‌آموزیم.

کودکان از ما می‌آموزند که به دیگران اهمیت دهند، داشته‌های خود را با آنها به اشتراک بگذارند و عادل باشند. به‌جای گفتن «زود باش توپ را به من بده»، بیاموزند که بگویند: «نوبت من است.»

نیاز نیست که کودک همیشه با دیگران موافق باشد. می‌تواند بگوید: «حرف شما را درک می‌کنم، اما با شما موافق نیستم.» مهم این است که بیاموزد به دیگران احترام بگذارد، اما عقیده‌ی خودش را هم حفظ کند. به این ترتیب، در گفت‌وگو همیشه باز می‌ماند.

۴. مهارت حل مساله

یکی دیگر از راه‌های بالا بردن هوش اجتماعی فرزندان، آموختن مهارت حل مساله به آنهاست. همچنان که بچه‌ها بزرگ می‌شوند، در رابطه با دوستان و افراد خانواده با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند. عذرخواهی کردن بدون تاسف واقعی هیچ سودی برای کودک ندارد.

بهتر است کودک با خودآگاهی و خونسردی رفتار کند. از کودک بخواهیم درمورد مشکل پیش آمده، فکر کرده و آن را تحلیل کند. از سوی دیگر، عذرخواهی نباید به رفتاری خجالت‌آور تبدیل شود، بلکه کودک باید درک کند با عذرخواهی از دیگران،‌ تاسف و ناراحتی خود را از وضعیت پیش آمده به آنها نشان می‌دهد و آماده‌ی جبران است.

۵. ارتباط کلامی و غیرکلامی

ارتباط-کلامی

بچه‌ها را تشویق کنیم به دیگران سلام کنند و به احوال‌پرسی دیگران واکنش نشان دهند. این آغازی برای تعامل درست در محیط‌های اجتماعی‌ست. کودک باید بتواند هنگام ورود به مدرسه به هم‌کلاسی خود سلام بگوید. یا زمانی که مهمان به او کادو می‌دهد، به او «متشکرم» بگوید.

بیشتر بخوانید:   با مهارت سخنوری جلسات را مدیریت کنید

ولی کلمه‌ها کافی نیستند. تکان دادن سر، لبخند زدن، وضعیت بدنی درست هم ازجمله مهارت‌های غیرکلامی به‌شمار می‌روند.

۶. تشویق به ارتباط با افراد متفاوت

کودکان تنها به‌راحتی نمی‌توانند هوش اجتماعی خود را ارتقا ببخشند، چراکه درمعرض موقعیت‌های اجتماعی قرار نمی‌گیرند. می‌توانیم امکان تعامل با دیگران را برای کودک فراهم کنیم. شرکت در اردوی تابستانی، رفتن به کلاس شنا، باشگاه ورزشی یا کلاس نقاشی فرصت معاشرت با دیگران را به کودک می‌دهد. در چنین محیط‌هایی کودک می‌تواند مهارت‌های بین‌فردی و ارتباطی خود را بهبود ببخشد و دوستی‌های تازه‌ای شکل دهد.

۷. حمایت از دوست‌یابی

حمایت-از-دوست-یابی

یکی دیگر از راه‌های توجه به هوش اجتماعی فرزندان و افزایش آن، حمایت از توانایی دوست‌یابی کودکان است. کودکان را تشویق می‌کنیم دوست پیدا کنند و با هم‌سالان خود ارتباط برقرار کنند. کودک را در موقعیتی قرار می‌دهیم که بتواند با بچه‌های دیگر هم‌بازی شود.

کوکان هم مانند بزرگ‌ترها گاهی از هم دلخور می‌شوند و با هم مشکل پیدا می‌کنند. با حمایت ما می‌توانند مشکل را بین خودشان حل کنند و به بازی و دوستی ادامه دهند.

۸. الگوی خوب

یکی دیگر از راه‌های ارتقا هوش اجتماعی فرزندان این است که خودمان خوب رفتار کنیم. فرزندمان همان‌گونه با دیگران برخورد می‌کند، که ما با او رفتار می‌کنیم. درواقع ما الگوی رفتاری کودک در همه‌ی زمینه‌ها هستیم. لازم است با کودک با احترام حرف بزنیم. انتقاد را در خلوت به او بگوییم و نه در جمع. برای حل اختلاف نظر بچه‌ها هنگام بازی گروهی، غیرمستقیم و با احترام به شخصیت آنها مشکل را تحلیل می‌کنیم.

کودک باید بیاموزان که دیگران مهم هستند. قرار نیست دانسته یا ندانسته به دیگران بی‌احترامی کند. به‌ویژه در سن پیش از نوجوانی که کودک احساس بزرگی می‌کند، باید بیاموزد با دیگران تحکم و بی‌احترامی نکند.

۹. اهمیت مهربانی

بیشتر والدین به بچه‌ها می‌گویند مهربان باشند. اما اغلب کودکان متوجه مفهوم عملی این جمله نمی‌شوند. کودک بیشتر به فکر گرفتن نمره‌ی ۲۰ و شاد کردن پدر و مادر است. لازم است کودک شاهد رفتار پدر و مادر باشد و ببیند که آنها چگونه با افراد خانواده، دوستان، و هم‌محله‌ای‌ها با مهربانی برخورد می‌کنند.

بیشتر بخوانید:   خوشبختی جعلی در شبکه های اجتماعی

۱۰. شنونده‌ی خوب

شنونده-ی-خوب

شنونده‌ی خوب بودن معجزه می‌کند. کودک زمانی یاد می‌گیرد به دیگران توجه کند که ما شنونده‌ی خوبی برای او باشیم. با جمله‌هایی شبیه: «پس منظور تو این است که…» یا «متوجه شدم. پس تو احساس کردی که…» نشان می‌دهیم که به حرف کودک توجه کرده و احساسش را درک کرده‌ایم. کودک به‌شکلی غیرمستقیم می‌آموزد وقتی کسی با او سخن می‌گوید، باید شنونده‌ی خوبی باشد.

۱ + ۱۰. همدردی

همدردی توانایی درک تجربه‌ی دیگران است. همدردی کردن قلب یک رابطه است. کودک زمانی که همدردی ما را با دیگران می‌بیند، از ما می‌آموزد. زمانی که کودک خشمگین، ترسیده یا پریشان است، با او همدردی می‌کنیم: «به‌نظر می‌رسد از این اتفاق خیلی ناراحت شده‌ای. درک می‌کنم.»

سخن پایانی

کودکانی که هوش اجتماعی و عاطفی را می‌آموزند، در محیط مدرسه، کار و در زندگی موفق‌تر عمل می‌کنند. تحقیقی نشان داده اغلب کودکان مهدکودکی که بیشتر به دیگران کمک می‌کردند و دارایی خود را به اشتراک می‌گذاشتند، در ۲۵ سالگی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و کار تمام وقت پیدا کرده بودند.

پدر و مادر نخستین کسانی هستند که وظیفه دارند به هوش اجتماعی فرزندان و افزایش آن فکر کنند. ما ویژگی‌های ژنتیکی کودک را نمی‌توانیم تغییر دهیم، اما می‌توانیم در بعضی از زمینه‌ها آنها را هدایت کنیم و شکل بهتری به رفتار آنها ببخشیم. در این نوشته از «همراهتم» به ۱ + ۱۰ مورد از راه‌های ارتقا هوش اجتماعی فرزندان اشاره کرده‌ایم. شما پیشنهاد دیگری دارید؟