تیپ های شخصیتی را اولین بار کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) معرفی کرد. یونگ فیلسوف و روانپزشک سوئیسی که با نظریاتی مانند روانشناسی تحلیلی شناخته میشود، برای افراد دو تیپ درونگرا و برونگرا را تعریف کرد. هرکدام از این تیپ های شخصیتی نیز چهار کارکرد دارند.
تیپهای شخصیتی براساس نحوه ی نگرش، تفکر و ادراک انسانها از محیط پیرامون از دو دستهی اصلی درونگرا و برونگرا نشات میگیرند و به 8 تیپ روانشناختی درونگرای متفکر، درونگرای احساسی، درونگرای حسگرا، درونگرای شهودی، برونگرای متفکر، برونگرای احساسی، برونگرای حسگرا و برونگرای شهودی تقسیم میشوند. در این مقاله از سایت همراهتم برای شناخت ویژگیهای شخصیتی، دو تیپ شخصیتی را همراه با کارکردهایشان معرفی خواهیم کرد.
ویژگیهای شخصیتی از نگاه یونگ
یکی از مباحث مهم روانشناختی تحلیل شخصیت است. روانشناسان زیادی درمورد شخصیت تحقیق کردهاند. همانطور که گفتیم یونگ در یکی از نظریههای خود دو تیپ روانشناختی زیر را برای انسان ها تعریف کرد:
برونگرایی چیست؟
برونگراها افرادی بسیار اجتماعی هستند. آنها به روابط اجتماعی و معاشرت با دیگران اهمیت زیادی میدهند. اغلب وقتشان درکنار دیگران طی میشود. برای افراد برونگرا بسیار راحت است که خودشان را با دنیای بیرون وفق بدهند. حضور در جمع افراد جدید و همکلامی با آنها برایشان سخت نیست. آنها بیشتر به دنیای بیرون تمایل دارند. انرژی فرد برونگرا از جمع گرفته میشود زیرا معنای زندگی برای او با دیگران بودن است. تعاملات اجتماعی به آنها انگیزه میدهد. دیگران آنها را گرم و صمیمی میدانند. برونگراها از کارهای گروهی لذت میبرند و تعداد دوستان زیادی دارند.
درونگرایی چیست؟
درونگراها برخلاف افراد برونگرا در تنهایی و یا جمعهای آشنا انرژی بیشتری بهدست میآورند. آنها خجالتی نیستند، اما با افراد جدید احساس راحتی نمیکنند. یکی از تصورات غلط درمورد آنها این است که درونگراها افراد افسردهای هستند، درحالیکه حضور در جمعهای شلوغ انرژی زیادی از آنها میگیرد. دایرهی دوستان آنها محدود و کوچک است. آنها از راه مشاهده میآموزند و برای شغلهای انفرادی و مستقل مناسبتر هستند.
تیپ های مشتق شده از درونگرایی و برونگرایی در نظریهی یونگ را بشناسیم
کارکرد متفکر
افراد متفکر به احساسات خودشان و دیگران توجه کمتری دارند. آنها استانداردهای بالایی دارند و معمولا رهبران بسیار خوبی هستند.
اشخاص در تیپ برونگرای متفکر بسیار به قوانین پایبند هستند. شاید کمی خشک به نظر برسند، زیرا تفکری صفروصدی و متعصبانه دارند. آنها معمولا احساسات و هیجانات دیگران را سرکوب میکنند. از آنجایی که تمرکزشان بر آگاهی از دنیای بیرونیست و به علاوه از قواعد و قوانین منطقی و علمی پیروی میکنند، میتوانند دانشمندان بسیار خوبی باشند.
در تیپ درونگرای متفکر علاقه به افکار کاملا قابل مشاهده است. این افراد تنها جذب کسانی میشوند که افکارشان متمایز از دیگران باشد. آنها خیلی با دیگران نمیجوشند و گاهی به عنوان افراد عزلتنشین، متکبر و یکدنده شناخته میشوند. کمی سرد به نظر میرسند و معمولا قضاوتهای نادرستی دارند.
کارکرد احساس
افراد احساسی تمرکز زیادی بر احساسات خود و دیگران دارند.
افرادی که در تیپ برونگرای احساسی قرار دارند، بسیار مردمی هستند آنها در موقعیتهای اجتماعی به راحتی برخورد میکنند و میتوانند پذیرای عقایددیگران نیز باشند. شخصیتهای نمایشی افراد برونگرایی هستند که طیف احساسات در آنها پررنگ و وسیع است. آنها بسیار هیجانی هستند. اغلب افراد سرزنده و معاشرتی هستند که میتوانند برای خود به راحتی دوست پیدا کنند. از نظر یونگ زنان بیشتر از مردان در تیپ درونگرای احساسی قرار میگیرند.
در تیپ احساسی درونگرا هیجانات عمیق بسیار زیاد است ولی این افراد از ابراز آن خودداری میکنند. گاهی این افراد دستنیافتنی میشوند و گاهی متواضع. شاید از نگاه دیگران سرد و از خودراضی بهنظر برسند، اما کودک درون آنها هنوز فعال است.
کارکرد حسی
توجه داشته باشید که این کارکرد را به خاطر شباهت نام آن به کارکرد احساسی اشتباه نگیرید. افراد در این رویکرد اطلاعات خود را براساس حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) جمعآوری میکنند. توجه آنها به واقعیتهای عینی دنیای اطرافشان است. به اعداد و ارقام و جزئیات بسیار اهمیت میدهند. این افراد در حال زندگی میکنند. آنها میتوانند حقایق را ببینند و خاطرات را با جزئیات به خاطر بسپارند.
در طیف حسی برونگرایی علاقهی فرد را جستوجو در دنیای اطراف و تجربیات تازه شکل میدهد. آنها با طیف وسیعی از افراد سازش میکنند.
درونگراهای حسی نیز مانند باقی درونگراها در طیفهای دیگر ممکن است که سرد و خشک به نظر بیایند. معمولا به هنر و موسیقی علاقه دارند. میتوانند ساعتها مطالعه کنند بدون اینکه ذرهای خسته شوند. شاید شما هم با کسانی که یکشبه خواندن کتابی را تمام کردهاند برخورد داشته باشید، چنین افرادی درونگراهای حسی هستند.
کارکرد شهود
شهودیها اطلاعات خود را براساس کشف و شهود جمعآوری میکنند. آنها به الهامات درونی خود بسیار اهمیت میدهند و معمولا بر حس ششم خود تکیه میکنند. تاکید آنها بر حس ششم به این معنی نیست که از حواس پنجگانهی خود غافل هستند. حس ششم برای افراد شهودی اهمیت و کاربرد بیشتری نسبت به دیگران دارد. توجه آنها به تحلیلها و تشخیصهای خودشان بسیار بیشتر از چیزیست که عینا میبینند و به تجربیات شخصی خود بیش از حقایق اعتماد دارند. معمولا آینده را پیشبینی میکنند و به تصورات و تخیلات بسیار بها میدهند. شهودیها بسیار خلاق و ایدهپرداز هستند، زیرا قدرت تصویرسازیآنها بسیار قویست.
در طیف برونگراهای شهودی میتوانید افراد خلاق و مدگرا را ببینید که از فرصتهای خود به خوبی استفاده میکنند.
افراد درونگرای شهودی نیز بسیار خلاق هستند، اما تمایلی به مادیات و کسب موقعیتهای ممتاز ندارند. زیادهروی در طیف شهودی میتواند آنها را بسیار منزوی کند، به گونهای که حتی به نیازهای فیزیولوژیکی خود بیتوجه شوند.
شناخت ویژگیهای شخصیتی میانهگرایی
حالا که با دو تیپ برونگرایی و درونگرایی آشنا شدید، لازم است بدانید که در میان این دو تیپ میانهگرایی نیز وجود دارد. درست است که نظریهی یونگ حول محور دو تیپ برونگرا و درونگرا بود، اما خیلی از افراد هستند که هر دو ویژگی شخصیتی را با هم دارند. آنها گاهی شخصیت برونریز دارند و گاهی هم درونریز. اگر شما هم فکر میکنید که از هر دو تیپ روانشناختی در شخصیت خود دارید، احتمالا یک میانهگرا هستید. در ادامه میتوانید نشانههای میانهگرایی را بخوانید:
- میانهگراها مورد توجه بودن را دوست دارند، اما گاهی هم تمایلی به توجه دیگران از خود نشان نمیدهند.
- درست است که از ملاقات با افراد جدی خوشحال میشوند، اما ترجیح میدهند که آنها را در موقعیتهای آشنا و صمیمی ببینند.
- شرکت در بحثها را دوست دارند به شرط آنکه با سلیقهی آنها جور باشد،درغیر اینصورت ترجیح میدهند که شنونده باشند.
- تعاملات اجتماعی را دوست دارند، اما وقتی به درازا کشیده شود میتواند آنها را خسته کند.
- در مهمانیها پرجنبوجوش هستند و پس از چند ساعت برای رسیدن به خانه لحظهشماری میکنند.
- بعضی روزها میل شدیدی به تنهایی دارند و برخی روزهای دیگر از تنها ماندن خسته میشوند.
با شناخت تیپ شخصیتی خود میتوانید توانمندیهای خود را تقویت کنید. نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. شناخت ویژگیهای شخصیتی اطرافیان، این امکان را میدهد که از آنها انتظارات معقولانهای داشته باشیم و برای ارتباط با آنها آگاهانه رفتار کنیم.
ارسال پاسخ