برای خیلی از افراد، طلاق هممعنی با شکست در زندگی زناشویی است. هرچند این طرز فکر در حال اصلاح است، اما همچنان باورهای اشتباه زیادی دربارهی جدایی و پایان یک رابطه وجود دارد. بعد از شنیدن خبر طلاق، معمولا وضعیت زندگی و سرنوشت زنان بعد از جدایی برایمان اهمیت بیشتری پیدا میکند. و در مورد مردها؟ خب، مردها از پس زندگیشان بهتنهایی هم برمیآیند. مگر نه؟
قوی بودن و احساساتی نبودن مردها از آن باورهای غلطیست که در پس ذهن همهمان نقش بسته است. درصورتی که طلاق یک تغییر وضعیت است که هم بر روی زنان و هم بر روی مردان تاثیر میگذارد. به همین دلیل اینبار میخواهیم از تاثیر طلاق بر مردان بگوییم. مردهایی که یکی از طرفین رابطه هستند اما انگار سلامت، احساسات و عواطف آنها در بزنگاههای مهم مثل جدایی و طلاق بهکلی فراموش میشود. با ما همراه باشید.
آثار طلاق بر مردان
ماجرا از آنجایی شروع میشود که زنها را به اشتباه موجوداتی ضعیف و احساساتی میدانیم و به همین دلیل فکر میکنیم در فرایند طلاق زنها آسیبپذیرترخواهند بود. اما نتایج تحقیقات مختلف، موضوع دیگری را نشان میدهد. مردان در مواجهه با طلاق ممکن است ضربهی روحی و جسمی شدیدتری را نسبت به زنان تجربه کنند. بله، طلاق حتی روی سلامت جسمی مردان هم تاثیر میگذارد. در ادامه از دلایلی میگوییم که تجربهی طلاق و جدایی را برای مردان نسبت به زنان سختتر میکند.
۱. مردان و سوگواری بعد از جدایی
«مردها کمتر از زنان سوگواری میکنند.» نوشتن چنین جملهای کاملا جنسیتزده و اشتباه بهنظر میرسد. اما واقعیت این است که مردها بعد از طلاق به اندازهی کافی سوگواری نمیکنند و سعی میکنند بر ناراحتیشان سرپوش بگذرانند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، طلاق ناخوشایند است و در فرایند جدایی هم زن و هم مرد مقادیر متفاوتی از ترس و اضطراب را تجربه خواهند کرد. کسی که از او جدا میشوید، همان کسیست که صمیمیترین و نزدیکترین فرد به شما بودهاست و حالا چند امضا قرار است بر تمام آن خاطرات و لحظات مشترک پایان بگذارد. پس طبیعیست که غم و اندوه سراغتان بیاید و برای دورهای محدود غمگینتر از حالت عادیتان باشید.
زنان به غم اجازه میدهند تا دورهاش را طی کند. چرا که میدانند اندوهگین بودن گاهی بهاندازهی شاد بودن در زندگی لازم است و برای گذر از بحران به آنها کمک میکند. همچنین زنان تمایل بیشتری برای گذراندن جلسات مشاوره و صحبت با روانشناس دارند و کمک خواستن از دیگران برایشان راحتتر است. اما بیشتر مردها تمایل ندارند زمانشان را صرف گذراندن این دورهی سوگواری بعد از جدایی کنند. البته عواقب این سوگواری نکردن بالاخره گریبانگیرشان میشود و خودش را به شکل اختلالهای اضطرابی و افسردگی شدید نشان خواهد داد.
۲. مردان و سلامت ذهن و جسم
قبل و بعد از طلاق، مردان بیشتر درگیر مشکلات سلامتی میشوند. شایعترین آنها نوسانات وزنی، افسردگی، اضطراب و بیخوابیست. مردان همچنین استرس مضاعفی را بابت رسیدگی به مسائل مالیِ بعد از طلاق و بهدست آوردن هویت خود تحمل میکنند. از طرف دیگر اکثر مردها بهجای درمان و مشاوره با روانکاو، سراغ الکل و سیگار میروند تا به گمان خود بتوانند کمی از میزان نگرانیهایشان کم کنند.
در زندگی زناشویی، زنان معمولا سعی میکنند تا رفتارها و عادتهای سالم را در همسرانشان تشویق کنند. موضوعی که باعث میشود مردها بیشتر به همسرانشان وابسته شوند و در مواقع غم، نگرانی و افسردگی بهجای رفتن پیش روانپزشک با همسرانشان صحبت و درددل کنند. درحالیکه زنان افسرده اغلب ترجیح میدهند با یک متخصص، دوست یا یکی دیگر از اعضای خانوادهشان صحبت کنند. اما مردها راحت نیستند تا از کسی غیر از همسرشان، حمایت عاطفی بگیرند. اتفاقی که پیامدهای طلاق را برای مردان سختتر میکند.
پذیرش طلاق و جدایی اتفاقی نیست که ظرف چند روز یا چند هفته رخ بدهد. ممکن است تا سالها طول بکشد و در این مدت احتمال ابتلا به افسردگی و مشکلات زیر شدت مییابد:
- از دست دادن اشتها
- کمخوابی و بیخوابی
- احساس خستگی مفرط
- عدم تمرکز
- احساس ناامیدی و بدبین بودن به همهچیز
- گریههای ناگهانی
- احساس عدم صلاحیت و شایستگی کافی
- در موارد شدیدتر، داشتن افکار منفی و فکر کردن به خودکشی
۳. مردان و بحران هویت
وقتی دو نفر در یک رابطهی زناشوییاند و شریک زندگی هم میشوند، دیگران آنها را با عنوان زن و شوهر میشناسند و همین عنوان، بخش بزرگی از هویت آنها را میسازد.
بعد از طلاق، مردان احساس میکنند که نیمی از هویت خود را از دست دادهاند یا گم کردهاند. درصورتیکه زنان هویت خودشان را فقط در ازدواج و مرد مقابلشان تعریف نمیکنند و حتی در زمان ازدواجشان به عضویت در گروههای دوستی و شرکت در فعالیتهای مختلف دیگر هم اهمیت میدهند. بنابراین از سرگیری این فعالیتها بعد از جدایی برای زنها آسانتر خواهد بود. در حالیکه مردان بعد از طلاق، خودشان را مشغول فعالیتهای جدید نمیکنند.
۴. مردان و رابطهی عاطفی جدید
از دست دادن هویت، تنهایی و سوگواری نکردن برای رابطهی تمام شده؛ باعث میشود مردها سریعتر از زنان خود را وارد یک رابطهی جدید کنند تا از دید خودشان ازدواج شکستخوردهی قبلیشان را جبران کنند. این اتفاق میتواند منجر به داشتن روابط ناسالم و پردردسر دیگری شود. در صورتیکه زنان قبل از شروع یک رابطهی جدید، تمام جوانب را درنظر میگیرند و عاقلانهتر انتخاب میکنند، بهخصوص اگر حضانت فرزندانشان نیز با آنها باشد. آنها برای ورود به رابطه عجله نمیکنند و تسلط بیشتری بر اوضاع دارند. اگر به اطرافتان نگاه کنید، میبینید که تعداد مردهایی که بعد از طلاق دوباره ازدواج کردهاند بسیار بیشتر از زنان است. همچنین در سایتهای دوستیابی نیز مردان مطلقه، فعالیت بیشتری نسبت به زنان دارند.
۵. مردان و فرزندانشان
در اغلب موارد بعد از طلاق، حضانت بچهها بهخصوص بچههای خردسال با مادرشان خواهد بود. این موضوع باعث میشود تا مردها فقط در مواقعی خاص مانند آخرهفتهها بچههایشان را ببینند. بههمین خاطر مردها احساس میکنند که دیگر بخشی از زندگی فرزندشان نیستند و حس پدری درون آنها سرکوب میشود. مردها دوست دارند بدون سوال پرسیدن از وقایع مختلف باخبر باشند. بعد از طلاق، دیگر نه همسر سابق و نه فرزندشان آنها را از وقایع روز باخبر نمیکنند و برای مردها هم سخت است که تلفن را بردارند و به فرزندشان زنگ بزنند تا از حال او باخبر شوند.
مردان و دوران بعد از طلاق
بعد از جدایی و بازگشت به زندگی مجردی، ناخودآگاه مردها از بسیاری از مسئولیتها فارغ میشوند و زمان آزاد بیشتری خواهند داشت و این موضوع میتواند بهنفع یا بهضرر مردان باشد. به همین دلیل رعایت نکات زیر در دوران بعد از جدایی بسیار اهمیت دارد.
-
- رژیم غذاییتان را اصلاح کنید. معمولا مردها به تغذیهی خود اهمیتی نمیدهند و سراغ غذاهای ناسالم میروند. غیر از رژیم غذایی ناسالم، مصرف مداوم نوشیدنیهای الکلی و انرژیزا و استعمال دخانیات تاثیر مخربی هم در سلامت جسم و هم در سلامت روان فرد میگذارد.
- با خودتان وقت بگذرانید. روتینهای مراقبتی، یوگا و مدیتیشن بسیار توصیه میشوند. مردها به جای فرار از واقعیتِ زندگیشان، باید سعی کنند با آن مواجه شوند و آن را بپذیرند. کارهای سادهای مانند فیلم دیدن، رسیدگی به گیاهان و نوشتن حتما روی روحیهشان تاثیر مثبت خواهد گذاشت.
- خوابتان را مدیریت کنید. همانطور که گفتیم افسردگی یکی از پیامدهای طلاق برای مردان است و نداشتن خواب کافی یکی از عواملیست که خطر ابتلا به افسردگی را تشدید میکند. نوشیدن یک فنجان چای بابونه، دوش گرفتن و کمی کتاب خواندن راهکارهای سادهایست که به درمان بیخوابی و کمخوابی کمک میکند.
- در اجتماع حضور پیدا کنید. بودن در اجتماع و یافتن دوستان تازه به مردها کمک میکند تا از لاک تنهاییشان بیرون بیایند و فعالیتهای جدیدی را آغاز کنند.
- از کمک خواستن نترسید. مردها ترجیح میدهند تمام کارهای خودشان را بدون کمک گرفتن از دیگران انجام دهند. درصورتی که کمک خواستن از دیگران نهتنها نشانهی ضعف نیست بلکه نشانهی بلوغ و آگاهی برای گذر از لحظههای سخت زندگیست.
- سراغ همسر سابقتان نروید. خاطرات گذشته به زندگی گذشته مربوط میشوند. بعضی از مردها به بهانههای مختلف سعی میکنند ارتباطشان را با همسر سابقشان حفظ کنند. در صورتیکه برای شروع یک زندگی جدید، باید گذشته را کنار گذاشت و از آن عبور کرد.
- برای مدتی از شبکههای اجتماعی دور باشید. دوران بعد از جدایی، دوران حساسیست. حضور در شبکههای اجتماعی نهتنها میتواند یادآور خاطرات گذشته باشد، بلکه فرد را مدام در معرض اخبار و اتفاقات مختلف قرار میدهد. برای رسیدن به آرامش و ثبات ذهنی، لازم است برای مدتی از فضای مجازی دور شد.
تاثیر مثبت طلاق بر زندگی
طلاق میتواند پیامدهای مثبتی روی سلامت جسم و ذهن افراد داشته باشد، فقط بستگی دارد چطور به آن نگاه کنیم. تسکین قلب و آرامش ذهن میتواند مهمترین نتیجهی مثبت طلاق باشد. بهخصوص اگر طرفین، در گذشته زندگی مشترک سخت و پردردسری را تجربه کردهاند. نتیجهی مثبت بعدی، گسترش هویت شخصی و پذیرفتن نقشهای جدید در زندگی خصوصی و اجتماعیست.
بسیاری از مردم بعد از طلاق، روی گسترش کسبوکار یا شروع یک فعالیت جدید و یا بیشتر کردن حلقههای دوستیشان تمرکز میکنند. ممکن است این جنبوجوش از دید بقیه «فرار از واقعیت» بهنظر برسد، اما تجربه نشان میدهد این فعالیتها در بازسازی ذهن، جسم و روحیه بسیار مفید خواهد بود.
در پایان نباید فراموش کنیم که طلاق بهمعنای شکست و پایان همهچیز نیست. در بسیاری از موارد طلاق میتواند راهحل خروج از یک زندگی سخت و عذابآور باشد. همچنین بعد از جدایی، مردان درست به اندازهی زنان به رسیدگی و توجه نیاز دارند تا بهتر بتوانند به زندگی جدیدشان خو بگیرند و آن را بپذیرند.
ارسال پاسخ