در باور عمومی سختی طلاق برای مردان کمتر ارزیابی میشود، چراکه کمتر درگیر مشکلات مالی میشوند و اغلب دوباره ازدواج میکنند. اما تحقیقات نشان داده تاثیر جدایی در زندگی مردان و سختی طلاق برای مردان بیشتر است! با ما باشید تا ببینیم زندگی مردان و طلاق چگونه از هم تاثیر میگیرند.
بهنظر میرسد مردان پس از جدایی از لحاظ داشتن سلامتی و شادی در زندگی بیشتر آسیب میبینند. به همین دلیل است که کارشناسان تصور میکنند سختی طلاق برای مردان بیشتر است. آمار آمریکا نشان داده حدود ۷۰ درصد از پروندههای طلاق از طرف خانمها تشکیل میشود. از اینرو، شوک بیشتری به مردان وارد میآید و زمان کوتاهتری برای کنار آمدن با واقعیت دارند.
در این نوشته از بلاگ «همراهتم» نگاهی داریم به زندگی مردان پس از جدایی و ۶ دلیلی را مرور میکنیم که نشان میدهند سختی طلاق برای مردان بیشتر از زنان است.
راهکارهایی برای غلبه بر سوگ جدایی
۱- سوگواری نکردن مردان
تحقیقات نشان داده جدایی یکی از پراسترسترین شرایطیست که افراد ممکن است تجربه کنند. فرد شریک زندگیاش را از دست میدهد؛ کسی که چندین ماه یا سال در کنارش زندگی کرده. بنابراین، سوگواری طبیعیترین رفتار در این شرایط است.
مردان عموما برای شریک زندگی و رابطهی از دست رفته سوگواری نمیکنند. اما زنان مدتی را سوگوار رابطهای میشوند که به پایان رسیده. این واکنش برای سلامت روان آنها مفید است و کمک میکند از دل غم بیرون بیایند و گامی رو به جلو بردارند. همچنین زنان گاهی از تراپیست یا افراد خانواده کمک میگیرند تا راحتتر با غم فقدان شریک زندگیشان کنار بیایند. درصورتی که فرد با این احساسات دردناک روبهرو نشود، ممکن است دچار افسردگی یا اضطراب شود.
۲- سلامت مردان پس از جدایی
مردان معمولا در طی روند جدایی و پس از طلاق با مشکلات جسمی بیشتری روبهرو میشوند. کاهش یا افزایش وزن، بیخوابی، اضطراب و افسردگی ازجمله مشکلاتیست که آنها تجربه میکنند. در موارد استرس شدید، امکان بالا رفتن فشار خون و حملهی قلبی هم وجود دارد. از سوی دیگر، احتمال بیشتری میرود که مردان بهجای مشورت با پزشک، خودسرانه دارو مصرف کنند و مشکلی بر مشکلات موجود بیفزایند.
مردان متاهل حمایت عاطفی همسران را دارند و اغلب مشکلات جسمی را دنبال و درمان میکنند. اما در تنهایی کمتر به سلامتی توجه نشان میدهند.
۳- هویت از دست رفته
زمانی که زوج در کنار هم زندگی میکنند، هویتی در نقش همسر دارند که بسیار پررنگ است. جدا شدن از شریک زندگی و دوباره مجرد بهحساب آمدن، تغییر دشواری برای همگان است.
مردانی که طلاق را تجربه میکنند، دیگر نقش شریک زندگی را یدک نمیکشند و هویت مشخصی ندارند. اعتماد بهنفس آنها خدشهدار میشود و بهسختی هویت تازهای برای خود تعریف میکنند. درحالیکه زنان خواه زمانی که متاهل هستند خواه پس از جدایی، جذب فعالیتهای اجتماعی میشوند.
۴- عجله برای ورود به رابطهی تازه
از آنجا که مردان برای زندگی مشترک از دست رفته سوگواری نمیکنند، دوست ندارند پس از طلاق تنها بمانند. علت اینکه مردان پس از جدایی زودتر به رابطهی جدید و ازدواج رو میآورند، حس تنهاییست. آنها ترجیح میدهند در مدتی کوتاه با فرد دیگری رابطهی عاطفی برقرار کنند تا ناامیدی و احساس منفیشان سرکوب و پنهان شود.
همین عجله در شروع زندگی مشترک بعدی باعث مشکلات در رابطهي تازه خواهد شد. پس از شکست در رابطه، بهتر است مدتی صرف بررسی علت مشکلات شود و فرد نقصانها و پیچیدگیهای رفتاری خود را بشناسد. در غیر این صورت، با همان نقصان و ایرادهای پیشین، وارد رابطهی تازه میشود و دوباره مشکلاتی پیش روی خود خواهد یافت.
از سوی دیگر، زنان مدتی را به سوگواری برای تاهل خود و غوطهور شدن در احساسات میکنند. آنها بهندرت برای شروع رابطهی تازه عجله میکنند، به همین دلیل زمانی که دوباره وارد زندگی مشترک میشوند، مشکلات کمتری پیش رو دارند.
درمجموع طبق نتیجهی تحقیقات، احتمال ازدواج دوبارهی زنان کمتر است. زنان مجرد بسیاری هستند که فرزندی هم دارند و مایل به ازدواج دوباره نیستند. چراکه شکست خوردن در رابطهی پیشین باعث میشود نسبت به آیندهی رابطهي تازه بدبین باشند.
۵- مشکلات سرپرستی فرزند و دلتنگی برای فرزندان
زمانی که زن و شوهری به زندگی مشترک خود پایان میدهند، دادگاه برای حق سرپرستی کودک تصمیم میگیرد. اگرچه در بیشتر موارد هر دو والد حق سرپرستی را دارند، در بیشتر موارد کودک با مادر زندگی خواهد کرد و پدر در آخر هفتهها امکان دیدار فرزند را خواهد داشت.
مردان دیگر هر روز در کنار فرزند خود زندگی نمیکنند و گاهی هفتگی هم قادر به دیدار آنها نیستند. به همین دلیل اعتماد بهنفس آنها بهعنوان پدر ضعیف میشود. حس پدر بد بودن سراغشان میآید. ممکن است نگران شوند ارتباط آنها با فرزندشان خدشهدار شود یا شاید حرفهای منفی از مادر دربارهی پدر بشنوند.
پدر احساس میکند دیگر بخشی از زندگی فرزندش نیست. مناسبتهایی مانند سال نو یا دورهمیهای دوستانه دیگر بدون حضور پدر برگزار میشود. حس «پدر آخر هفته بودن» برای مردان ناخوشایند است. نگرانی مردان به اضطراب تبدیل میشود و احساس میکنند دیگر نقشی در بزرگ شدن فرزند یا فرزندانشان ندارند.
مادر نقش پررنگتری در زندگی فرزند بازی میکند. اغلب فرزند در کنار او بزرگ میشود و ارتباط روزانه با فرزند حفظ میشود.
۶- مشکلات مالی پس از طلاق
بخشی از سختی طلاق برای مردان، به روبهرو شدن با وظیفههای مالی مربوط میشود. درست است که مشکلات مالی برای برای هر دو شریک زندگی وجود دارد، اما زندگی مستقل مردان با تهیهی بعضی از اثاث خانه، تامین مالی فرزند و دیگر هزینههای مشابه گره میخورد. گاهی مردان برای جبران درآمدی که از زندگیشان کسر شده، با مشکل روبهرو هستند.
آیا واقعا سختی طلاق برای مردان بیشتر است؟
از تاثیر جدایی بر زندگی مردان گفتیم و دشواریهای تطبیق یافتن با زندگی تازهی مجردی. اما جدایی برای هر دو طرف سخت است و تردیدی در این واقعیت وجود ندارد. بهنظر میرسد زنان پس از پایان دادن به زندگی مشترک، از حمایت عاطفی بیشتری برخوردار میشوند.
ضمن اینکه احتمالا با فرد متخصصی مانند تراپیست دربارهی احساسات و مشکلات خود سخن میگویند. زنان اغلب در ابراز ناراحتی خود تردید نمیکنند.
اغلب مردان با نادیده گرفتن سوگ خود برای از دست دادن زندگی مشترک، با احساس خود روبهرو نمیشوند و آن را حلوفصل نمیکنند. احتمال کمتری وجود دارد که مردان با دوستان و خانوادهی خود از احساس تنهایی و شکست سخن بگویند. آنها ترجیح میدهند روال زندگی عادی را حفظ کنند.
شاید جملهی معروف «مرد که گریه نمیکند» بزرگترین ضربه را به روحیهی مردان وارد آورد. آنها بهندرت روی شانهی دوستان و اطرافیان خود میگریند یا حس منفی خود را با دیگران درمیان میگذارند.
مردان در پشت سر گذاشتن سختی طلاق تک و تنها بهنظر میرسند. از فرزند خود دور میشوند و کمتر به مراقبت از سلامتی خود رغبتی نشان میدهند.
چگونه از سختی طلاق برای مردان کاسته میشود؟
روبهرو شدن با غم و اندوه شکست در زندگی مشترک و تنها ماندن، نخستین کاریست که برای سلامت جسم و روان مفید واقع میشود. سخن گفتن با فرد متخصصی مانند مشاور یا تراپیست مرهمیست بر سردرگمی عاطفی پس از جدایی.
باید بپذیریم نیاز داریم دربارهی تجربهی طلاق و احساساتمان با فرد معتبری حرف بزنیم. کمکم خواهیم توانست این طوفان را پشت سر بگذاریم. با شکل دادن ارتباطهای جدید اجتماعی، مثل عضو شدن در باشگاههای کتابخوانی یا ورزشی، هویت تازهای برای خودمان تعریف میکنیم. کمتر دیدن فرزند بهمعنی حذف از زندگی او نیست. با حفظ ارتباط خوب، همچنان در کنار فرزندمان هستیم.
ارسال پاسخ