افسردگی دوره‌ی نوجوانی چیست؟

افسردگی دوره‌ی نوجوانی چیست؟

اختلال روانی و عاطفی که با عنوان افسردگی دوره‌ی نوجوانی شناخته می‌شود از لحاظ پزشکی تفاوت چندانی با افسردگی دوره‌ی بزرگسالی ندارد. با این حال احتمالا نشانه‌ها در نوجوانان جلوه‌ای متفاوت با افسردگی بزرگسالان خواهد داشت.

ممکن است دلیل آن مواجهه‌ی نوجوانان با کشمکش‌های اجتماعی و رشدی مختلفی چون فشار بزرگترها، تغییرات سطح هورمونی و تغییرات و رشد جسمانی باشد.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم به موضوع افسردگی نوجوانان خواهیم پرداخت و نشانه‌ها و راه‌های مقابله با آن را بیان خواهیم کرد.

افسردگی دوره‌ی نوجوانی

افسردگی ممکن است با میزان زیاد استرس و اضطراب و ـ در موارد بسیار جدی ـ خودکشی مرتبط باشد. همچنین احتمال آن وجود دارد که افسردگی بر جنبه‌های دیگری از زندگی نوجوانان نیز تاثیر بگذارد. از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • زندگی شخصی (که به احساسات، افکار و رفتار فرد در تنهایی و دور از جمع اشاره دارد)
  • زندگی در مدرسه
  • زندگی کاری
  • زندگی اجتماعی
  • زندگی خانوادگی

این موارد ممکن است به انزوا از اجتماع و دیگر مشکلات بینجامد. افسردگی وضعیتی نیست که فرد به طور ارادی از آن بیرون بیاید یا به راحتی سرحال شود. این وضعیت مشکل جدی پزشکی است که اگر به درستی درمان نشود به شیوه‌های گوناگون بر زندگی فرد تاثیر منفی می‌گذارد.

طبق یافته‌ها اکنون در سطح جهان تعداد فراوانی از نوجوانان میان 12 تا 17 سال حداقل یک دوره‌ی افسردگی شدید را در زندگی‌شان تجربه کرده‌اند. در این میان دختران حدود سه برابر بیشتر از پسران در خطر دوره‌های افسردگی هستند.

چگونه می‌توان افسردگی را در نوجوانان تشخیص داد

چگونه می‌توان افسردگی را در نوجوانان تشخیص داد

والدین اغلب به سختی می‌توانند نشانه‌های افسردگی را در نوجوانان تشخیص دهند. در بسیاری از شرایط نشانه‌های افسردگی با نشانه‌های بلوغ و مراحل تغییر دوره‌ی نوجوانی اشتباه گرفته می‌شوند. در عین حال احتمال افسردگی نوجوانی که با والدین خود رابطه‌ی صمیمی و نزدیک ندارند بیشتر است و بنابراین تشخیص آن برای والدین دشوارتر خواهد بود.

در هر صورت باید در نظر داشت که افسردگی موضوعی فراتر از بی‌حوصلگی یا بی‌علاقگی نوجوان به مدرسه یا دیگر فعالیت‌ها است. طبق برخی پژوهش‌ها نشانه‌های افسردگی دوره‌ی نوجوانی به قرار زیر عنوان شده است:

  • ظاهر غمگین، تندخو یا نالان
  • تغییر در وضعیت اشتها یا وزن
  • کاهش علاقه به فعالیت‌هایی که زمانی برای نوجوان مفرح بوده است
  • شکایت دائمی از بی‌حوصلگی و کسالت
  • کاهش سطح انرژی
  • دشواری در تمرکز بر امور
  • احساس گناه، بی‌ارزشی یا ناامیدی
  • سوءمصرف مواد و نوشیدن الکل
  • تغییرات مشخص در عادت خواب
  • صحبت یا تفکر درباره‌ی خودکشی
  • دوری از دوستان یا کناره‌گیری از فعالیت‌های پس از زمان مدرسه
  • کاهش بازده در مدرسه
بیشتر بخوانید:   آیا دچار اختلالات شخصیتی هستیم؟

شاید برخی از این نشانه‌ها نشانه‌ی قطعی افسردگی نباشد. تغییر در اشتها اغلب در زمان رشد و خصوصا در صورت ورزشکار بودن نوجوانان طبیعی است. با این حال نظارت بر تغییر رفتار و عادت‌ها در کودکان احتمالا به تشخیص افسردگی در نوجوانان کمک فراوانی خواهد کرد.

رفتار آسیب‌زننده به خود

رفتاری که سبب رسیدن آسیب به خود نوجوان می‌شود، از جمله زخم زدن یا سوزاندن خود، نشانه‌های نگران‌کننده هستند. این رفتارها ممکن است در بزرگسالان نادر باشند، اما در نوجوانان دچار افسردگی معمولند.

نیت پشت این رفتارها معمولا پایان دادن به زندگی خود نیست، بلکه بیشتر برای جلب توجه نزدیکان به خود روی می‌دهد، البته اگر به این رفتارها رسیدگی نشود ممکن است عواقب خطرناکی در پی داشته باشد. در بسیاری از شرایط این رفتارها گذرا هستند و با پایان دوره‌ی رشد نوجوان و یافتن مهارت بیشتر در مدیریت هیجان‌ها و سازکارهای سازش و انطباق از میان می‌روند.

پیشگیری از خودکشی

به یاد داشته باشید که اگر حس کردید کسی در خطر جدی آسیب به خود یا دیگری است:

  • سریعا با اورژانس تماس بگیرید
  • در کنار فرد بمانید تا نیروهای امدادی برسند
  • همه‌ی ابزار خطرناک مانند انواع داروها، چاقو یا دیگر وسایل آسیب‌رسان را از دسترس خارج کنید
  • قضاوت، مشاجره، تهدید یا دعوا نکنید و صرفا با آرامش و محبت به حرف‌های فرد در معرض خطر گوش فرا دهید

اگر شما یا فردی دیگر در فکر خودکشی بود، به سرعت با مشاور متخصص تماس بگیرید.

عوامل افسردگی دوره‌ی نوجوانی

عوامل افسردگی دوره‌ی نوجوانی

دلایل متعددی برای افسردگی وجود دارد و صرفا یک عامل باعث ایجاد افسردگی در شخص نمی‌شود. بسیاری از این دلایل شناخته شده و فراگیر هستند و برخی از عوامل منحصر به شخص می‌شوند.

در ادامه به برخی از این عوامل اشاره می‌کنیم:

تفاوت‌ها میان مغز افراد گوناگون

در پژوهش‌های متعددی مشخص شده است که مغز نوجوانان از لحاظ ساختاری با مغز بزرگسالان متفاوت است. همچنین نوجوانان افسرده ممکن است تفاوت‌های هورمونی و اختلاف در میزان انتقال دهنده‌های عصبی داشته باشند.

انتقال دهنده‌های عصبی مواد شیمیایی ضروری در مغز هستند که بر شیوه‌ی ارتباط سلول‌های مغز با هم تاثیر دارند. این مواد شیمیایی نقشی مهم در تنظیم حال روحی و رفتار دارند.

آن دسته از انتقال دهنده‌های عصبی که برای درک ما از افسردگی ضرورت دارند شامل سراتونین (serotonin)، دوپامین (dopamine) و نوراپی‌نفرین (norepinephrine) می‌شوند. هر چه سطح این انتقال دهنده‌های عصبی در مغز پایین‌تر باشد احتمال افسردگی بالاتر خواهد رفت.

بیشتر بخوانید:   چگونه دونده شویم و دونده بمانیم

حوادث آسیب‌زا در دوران اولیه‌ی زندگی

در بیشتر کودکان سازوکارهای انطباق‌پذیری و سازش با شرایط گوناگون به درستی توسعه نیافته است. حادثه‌ای آسیب‌زا ممکن است اثری همیشگی در فرد بگذارد. از دست دادن والدین یا سوءاستفاده‌ی عاطفی، جسمی یا جنسی احتمال ماندگاری تاثیری همیشگی در مغز کودک را بالا می‌برد و همین آسیب سبب ایجاد افسردگی خواهد شد.

ویژگی‌های موروثی

در منابع پژوهشی مشخص شده است که یک عامل زیست‌شناختی در افسردگی دخیل است. ممکن است این عامل از والدین به کودکان انتقال پیدا کند.

در خانوادگی که یک یا چند تن از بستگان کودک دچار افسردگی باشند، احتمال افسردگی در کودک بسیار بیشتر خواهد شد.

الگوهای تفکر منفی آموخته شده

معمولا نوجوانان بسیار متاثر از تفکرات منفی‌گرایانه هستند، خصوصا اگر والدین یا افرادی که نقش الگو را برای کودک دارند این طرز فکر را داشته باشند. همین تفکر منفی‌گرایانه احتمالا به افسردگی می‌انجامد. چنین ارتباطی سبب خواهد شد که کودک نمونه‌ها و الگوهای مثبت غلبه بر مشکلات و کشمکش‌ها را نداشته باشد.

عوامل خطرزا در زمینه‌ی افسردگی دوره‌ی نوجوانی چیست؟

عواملی که ممکن است در زمینه‌ی افسردگی دوره‌ی نوجوانی دخیل باشند از این قرارند:

  • بحران خانوادگی مانند طلاق یا مرگ عزیزان
  • سردرگمی در مورد گرایش‌های جنسی
  • مشکل در سازگاری با شرایط اجتماعی گوناگون
  • فقدان پشتیبانی اجتماعی یا حمایت عاطفی
  • زندگی در خانه‌ای با خشونت زیاد
  • برخورد با زورگوها
  • بیماری مزمن

نوجوانانی که در زمینه‌ی سازگاری با شرایط گوناگون اجتماعی مشکل دارند یا نظام حمایتی از سوی اطرافیان برای آنها وجود ندارد در خطر بالاتری برای ابتلا به افسردگی هستند.

شیوه‌ی تشخیص افسردگی در نوجوانان

شیوه‌ی تشخیص افسردگی در نوجوانان

بهترین روش برای تشخیص افسردگی در نوجوانان آن است که خانواده‌ها به طریقی درست و به صورت اصولی نوجوانان میان 12 تا 18 سال را متقاعد کنند که دست کم برای یک بار به مشاور متخصص نوجوانان مراجعه کنند. این متخصصان باید در پی نشانه‌های اختلال افسردگی عمیق (MDD) که با عنوان افسردگی بالینی نیز شناخته می‌شود بگردند.

همچنین پزشکان عمومی که با دستورالعمل‌ها یا راهنماهای شناسایی و تشخیص افسردگی بالینی آشنا باشند می‌تواند در تشخیص این مشکل در نوجوان دخیل باشند. البته برای درمان باید نوجوانان را به روان‌پزشکان یا روانشناسان متخصص در کار با نوجوانان ارجاع داد.

بیشتر بخوانید:   چرا هیجانات بر تصمیم‌گیری افراد تاثیرگذار است؟

برای آن که افسردگی بالینی در کودک تشخیص داده شود، فرد باید شرایط خاصی را داشته باشد و دست کم طی دو هفته‌ی پیش از معاینه دو یا سه دوره‌ی افسردگی را پشت سر گذاشته باشد. این دوره‌های افسردگی باید دست کم پنج مورد از نشانه‌های زیر را در بر داشته باشد:

  • سراسیمگی یا کندی حرکتی ـ روانی (psychomotor retardation) که در نظر دیگران مشهود باشد
  • حالت روحی افسرده در بیشتر روزهای دوره
  • کاهش توانایی تفکر یا تمرکز
  • کاهش علاقه به بیشتر یا همه‌ی فعالیت‌های روزمره
  • خستگی مفرط
  • احساس بی‌ارزشی یا گناه شدید
  • بی‌خوابی یا پرخوابی افراطی
  • تفکرات مکرر درباره‌ی مرگ
  • کاهش یا افزایش قابل ملاحظه و غیرارادی وزن

علاوه بر این‌ها روانشناسان یا روانپزشکان پیش از تشخیص قطعی افسردگی بالینی از والدین یا سرپرستان درباره‌ی رفتار و حالت روحی نوجوان پرسش‌هایی خواهند کرد.

همچنین ممکن است متخصص تشخیص دهد که کودک پیش از تشخیص قطعی معاینه‌ی جسمانی شود تا عوامل یا دلایل احتمالی ناشی از مشکلات سلامت جسمی از گزینه‌های تشخیص حذف شود. برخی از مشکلات پزشکی ممکن است سبب ایجاد افسردگی در نوجوان شود.

کلام آخر

افسردگی دوره‌ی نوجوانی بسیار اهمیت دارد. بسیاری از مواقع این افسردگی صرفا از خصوصیت دوران خاص و بسیار پیچیده‌ی بلوغ جسمی برمی‌آید و به خودی خود رفع می‌شود و در بسیاری از مواقع خصوصا اگر از حادثه‌ای آسیب‌زا در دوران کودکی یا مشکل وراثتی برآمده باشد تا پایان عمر با فرد بماند. بنابراین تشخیص بی‌درنگ این بیماری و بررسی عوامل مسبب آن برای آینده‌ی نوجوان بسیار حیاتی خواهد بود.

از آن جا که نوجوانان در این دوره‌ی انتقال از کودکی به بزرگسالی ساختار ذهنی خود را شکل می‌دهند، برخورد بی‌درنگ و فکرشده با مشکلات سلامت جسمی و روانی آنها زمینه‌ساز آینده‌ی درخشان‌شان خواهد بود. بنابراین سهل‌انگاری برخی از خانواده در بیشتر شرایط باعث استمرار بیماری در دوره‌ی بزرگسالی نوجوان خواهد شد.

نهایتا باید به یاد داشت که مشاور، تراپیست یا روانشناسی که برای نوجوان انتخاب می‌شود باید در زمینه‌ی کار با کودکان و نوجوانان مطلع و کارآزموده باشد و تفاوت‌های افسردگی نوجوانان و بزرگسالان را به خوبی درک کند.