فرزندم تن به ازدواج نمی‌دهد

چرا فرزندم تن به ازدواج نمی دهد
جوانان برای بی‌میلی خود به ازدواج دلایل و البته بهانه‌های زیادی می‌آورند.

چند سالی هست که آمار ازدواج فرزندان به‌طور قابل توجهی پایین آمده است. جوانان برای بی‌میلی خود به ازدواج دلایل و البته بهانه‌های زیادی می‌آورند. از طرفی والدین نگران این موضوع هستند و گاهی هم به آنها اصرارهای زیادی در این مورد می‌کنند. به همین خاطر سوالی که ذهن پدر‌و‌مادرها را مشغول می‌کند، این است که: «چرا فرزندم تن به ازدواج نمی‌دهد؟» 

چرا فرزندم تن به ازدواج نمی‌دهد؟

تصمیم‌گیری در مورد ازدواج به عوامل کلیدی مانند: سن، ثبات مالی، شرایط زندگی، سطح استقلال و اهداف درازمدت یا حتی کوتاه‌مدت بستگی دارد.

ترس از تغییرات بزرگ

یکی از مهم‌ترین دلایلی‌ست که فرزندان ما تن به ازدواج نمی‌دهند، این است که از تغییرات بزرگ می‌ترسند. همه‌ی ما نگران آینده هستیم و این نگرانی طبیعی‌ست. با این حال برخی افراد از هر تغییر بزرگی مضطرب می‌شوند و نمی‌توانند خودشان را با آن وفق دهند. کسانی که همیشه به دنبال ثبات هستند، خیلی روی خوش به ازدواج کردن نشان نمی‌دهند. به خصوص جوانانی که پس از شکست‌های مکرر در زمینه‌ی تحصیلی یا مالی، به شرایط نسبتا مطلوبی رسیده باشند، تمایل زیادی به ازدواج کردن ندارند. درواقع آنها ترس از دست دادن دوباره‌ی جایگاه‌شان را دارند. اگر فکر می‌کنید برای ازدواج شرایط مناسبی دارند می‌توانید با گوشزد کردن نکات مثبت ازدواج، در تصمیم‌گیری به آنها کمک کنید. ازدواج می‌تواند تأثیر مثبتی بر زندگی فرزند شما بگذارد، زیرا شریکی مادام‌العمر برای او فراهم می‌کند تا بتواند به او تکیه کند و تجربیاتی را با هم به اشتراک بگذارند که دسترسی به اهداف‌شان را آسان‌تر می‌کند.

بیشتر بخوانید:   درمان وجودی یا اگزیستانسیال چیست؟

بدبینی نسبت به ازدواج

بدبینی نسبت به ازدواج

عمده‌ی بدبینی جوانان نسبت به ازدواج، تحت تاثیر صحبت هم‌سالان‌شان است. بسیاری از زوج‌ها هنگام اختلاف، مشکلات خود را به دوستان و خانواده‌ی خود می‌گویند. جوانانی که به‌طور مکرر در معرض شنیدن این چنین مشکلات قرار می‌گیرند، نسبت به ازدواج کردن و نتیجه‌ی آن بدبین می‌شوند.

برای اینکه بتوانید بدبینی آنها را نسبت به ازدواج کردن از بین ببرید، لازم است به آنها بگویید که همه‌ی زوجین درباره‌ی نتیجه‌ی ازدواج‌شان صادق نیستند. بیشتر افراد با نقاب بسیار خوشبخت و بسیار بدبخت می‌توانند روی فکر و نظر شما تاثیر بگذارند.

مشکلات اقتصادی

با وجود تورم و مشکلات اقتصادی، فراهم کردن یک خانه و اسباب و اثاثیه‌اش کار بسیار سختی‌ست، چه برسد به مراسم و تشریفات قبل از آن. اگر فرزند شما به خاطر مشکلات اقتصادی تن به ازدواج نمی‌دهد شاید حق داشته باشد. شما بهتر از هرکسی می‌دانید که شرایص مالی فرزندتان مناسب ازدواج کردن و تشکیل یک خانواده هست یا خیر. اگر فکر می‌کنید با وجود حمایت‌های شما و خانواده از فرزندتان، باز هم او دل‌نگران مسائل اقتصادی‌ست، سعی کنید با گفت‌و‌گو و اطمینان‌دهی از حمایت‌های آینده‌تان، او را دلگرم ازدواج کنید. بسیاری از جوانان با وجود شرایط مطلوب و مناسب اقتصادی باز هم، دل‌نگران مشکلات مالی هستند.

برای آنها توضیح دهید که اگر خود را درگیر و وابسته به تشریفات و چشم‌و‌هم‌چشمی نکنند، می‌توانند با آسودگی بیشتری درمورد ازدواج و شرایط مالی‌شان تصمیم بگیرند.

سن کم یا حتی زیاد

حقیقت این است که هیچ سن درست یا غلطی برای ازدواج فرزند شما وجود ندارد. درواقع بیشتر از اینکه سن‌و‌سال فرد، ملاک ازدواج باشد، آمادگی او برای قبول مسئولیت اهمیت بیشتری دارد. .برای ازدواج کردن، همه‌ی استانداردها باید به حداقل لازم برسد. سن و سال فرزند شما هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر سن او کم نباشد و قدرت تحلیل و تشخیص خوبی داشته باشد، نگرانی درباره‌ی سن بی‌جاست.با این وجود اینکه فرزند شما بخواهد برای ازدواج خود نگران باشد، طبیعی‌ست.

بیشتر بخوانید:   مراقبت از سلامت روان کودک و تقویت آن

اهداف درازمدت

اگر فکر می‌کنید فرزندتان تن به ازدواج نمی‌دهد، شاید او برنامه‌های درازمدتی برای خود داشته باشد که مانع ازدواجش باشد. تکمیل تحصیلات، سفر به خارج از کشور یا حتی دستیابی به شغل مورد نظر، می‌تواند او را از فکر کردن به ازدواج دور کند.

گفت‌و‌گو درباره‌ی ازدواج

گفتگو درباره ازدواج

لطفاً به فرزندتان کمک کنید تا در مورد زمان مناسب برای ازدواجش تصمیمی آگاهانه بگیرد. هنگام تصمیم‌گیری، باید سن، سطح بلوغ و پیشینه‌ی فرهنگی فرزندتان را نیز در نظر بگیرید. برخی از جوانان ممکن است بخواهند زودتر ازدواج کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است منتظر بمانند تا پس از تثبیت شغل خود یا تکمیل مراحل مهم دیگر، فرد مناسب برای ازدواج را انتخاب کنند.

اگر فرزندتان نمی‌خواهد ازدواج کند یا احساس می‌کند آمادگی لازم برای چنین تصمیم مهمی را ندارد، هرگز نباید به او فشار بیاورید. اجازه دهید قبل از تصمیم‌گیری نهایی، تمام گزینه‌های خود را بررسی کند. در مورد ازدواج با فرزندتان گفتگوی صادقانه‌ای داشته باشید.

وقتی به فکر ازدواج فرزندتان هستید، ممکن است بخواهید حرف‌های زیادی با او بزنید. یکی از مهمترین آنها این است که فرزندتان را متقاعد کنید که ازدواج ارزشش را دارد. فرزند شما باید بداند که چرا ازدواج تصمیمی منحصر به فرد است. سعی کنید درباره‌ی خوشی‌هایی که با ازدواج می‌آیند، مانند ساختن یک زندگی مشترک و بزرگ کردن فرزندان با هم صحبت کنید. به آنها یادآوری کنید که ازدواج فقط روزهای خوش و خرم آینده نیست. ازدواج می‌تواند چالش برانگیز اما باارزش باشد.

مستقیماً به هر گونه نگرانی فرزندتان در مورد ازدواج (نگرانی‌های مالی یا نگرانی در مورد آینده‌ای که ممکن است داشته باشد) رسیدگی کنید. با این‌حال به او بگویید هیچ تضمینی وجود ندارد که همه چیز طبق برنامه پیش رود.

بیشتر بخوانید:   فیزیولوژی مغز عاشق و معشوق

مشاوره‌ی پیش از ازدواج را جدی بگیرید. ازدواج یک تعهد طولانی مدت است و شما باید به فرزندان خود نشان دهید که به آنها اهمیت می‌دهید. قبل از تصمیم نهایی با او وقت بگذرانید، تلاش کنید تا با او کنار بیایید (حتی اگر گهگاه اختلاف نظر بین‌تان وجود داشته باشد) و همیشه در طول زندگی مشترک از آنها حمایت ‌کنید.