نقش تروماهای کودکی در اختلالات روانی بزرگسالی

تجربه تروماهای کودکی می‌تواند تاثیرات بلندمدت و قابل ‌ملاحظه‌ای بر روان و شخصیت افراد در بزرگسالی بگذارد. این تروماها می‌توانند در کودکی آغاز شده باشند و در روند رشد، به عنوان یک عامل مؤثر در ایجاد اختلالات روانی در دوران بزرگسالی باقی بمانند.

در ادامه‌ی این مطلب از بلاگ همراهتم به بررسی نقش تروماهای کودکی در ایجاد اختلالات روانی بزرگسالان می‌پردازیم.

تروما چیست و چه اثری بر کودکان دارد؟

ترومای کودکی به هر نوع تجربه ناخوشایند، ترسناک یا مضر اطلاق می‌شود که یک کودک تجربه می‌کند و می‌تواند بر رشد و توسعه‌ی جسمی، عاطفی و روانی او اثرگذار باشد. این تروماها ممکن است از طریق وقایع جسمانی یا روانی ناخواسته و غیرمنطقی اتفاق بیفتد و به عنوان یک رویداد استرس‌زا شناخته شود. برخی از نمونه‌های تروما در کودکی عبارتند از:

سوء استفاده فیزیکی

ضرب و شتم، ضرب و شلاق، یا هر نوع فعل فیزیکی مضر که باعث آسیب رسیدن به جسم یا روح کودک می‌شود.

سوء استفاده جنسی

هرگونه استفاده‌ی جنسی ناخواسته یا فشار جنسی روی کودک که به هر نحوی باعث آسیب جسمی یا روحی به او می‌شود.

اهمال در مسئولیت‌پذیری

ترک مسئولیت نظارت و مراقبت کافی از سوی والدین یا مراقبان کودک که ممکن است موجب به خطر افتادن او، ترس از ترک شدن یا احساس ترس و ناامنی منجر شود.

جدایی والدین

جدایی والدین به هر دلیل مانند طلاق، فوت یکی از والدین‌، یا جدایی از محیط خانوادگی، می‌تواند به کودکان احساس ترس، اضطراب یا احساس ترک شدن بیش از حد را القا کند.

تجربهی خشونت یا جنایت

شاهد بودن یا قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی، تجربه‌ی جنایت، یا شاهد بحران‌های جنگ بودن می‌تواند منجر به بروز ترومای کودکی شود.

بیشتر بخوانید:   اثر دارونما چیست و چگونه کار می‌کند؟

اختلال در روابط اجتماعی

تجربه‌ی اختلال در روابط با دیگران مانند آزار و اذیت‌های همسالان، اختلالات ارتباطی با والدین یا مشکلات در رفتارهای اجتماعی.

شاهد بودن یا تجربه‌ی بحران‌های طبیعی

تجربه‌ی زلزله، سیل، حریق یا هر نوع بحران طبیعی دیگر که به کودکان ترس و نگرانی القا می‌کند.

تروماهای کودکی ممکن است در تجربه‌های شخصی هر فرد ایجاد شود و نقش بسزایی در شکل‌گیری شخصیت و روان فرد ایفا کند. برخی از افراد ممکن است اثرات تروماهای کودکی را در طول زندگی خود با خود حمل کنند و نیاز به درمان‌ها و مداخلات روان‌شناختی داشته باشند تا بتوانند با این تجربیات کنار بیایند و زندگی بهتری را تجربه کنند.

اثر تروماهای کودکی در دوران بزرگسالی

  • اختلالات اضطرابی

تجربه تروماهای کودکی می‌تواند یکی از علل ایجاد اختلالات اضطرابی در بزرگسالی باشد. این اختلالات ممکن است به صورت اختلال استرس بعد از استرس (PTSD) یا اختلالات اضطراب عمومی (GAD) به وجود بیایند که افراد را در مواجهه با وضعیت‌های استرس‌زا ناتوان می‌کند.

تروماهای کودکی نقش مهمی در افزایش خطر ابتلا به افسردگی در بزرگسالی ایفا می‌کند. این افسردگی ممکن است به عنوان یک واکنش به تجربیات ترسناک در گذشته ظاهر شود و به عنوان یک عامل افزایش‌دهنده‌ی دیگر برای ایجاد اختلالات روانی در نظر گرفته شود.

  • اختلالات هویت

تروماهای کودکی می‌تواند به شکل قابل‌توجهی بر هویت فردی و اجتماعی افراد تأثیر داشته باشد. این تجربیات ممکن است باعث ایجاد مشکلات در ارتباطات، عدم اعتمادبه‌نفس و حتی انکار هویت شخصی شود.

  • اختلالات رفتاری

بعضی افراد ممکن است به عنوان یک واکنش به تروماهای کودکی، به اختلالات رفتاری دچار شوند. این افراد ممکن است با مشکلات در کنترل احساسات، افترا به دیگران یا حتی رفتارهای خطرناک مواجه شوند.

بیشتر بخوانید:   اختلالات جنسی چیست؟

راهکار مناسب برای مواجهه و درمان

برای مدیریت اختلالات روانی ناشی از تروماهای کودکی، مهم است که افراد به شیوه‌های درمانی مناسب دست پیدا کنند، در ادامه چند راهکار توصیه شده است:

مشاوره روان‌شناختی

مشاوره روان‌شناختی می‌تواند به فرد کمک کند تا احساسات خود را درک کند و به مرور زمان با آن‌ها کنار بیاید.

درمان دارویی

در برخی موارد، مصرف داروهای روان‌پزشکی ممکن است به مدیریت اثرات اختلالات روانی کمک کند که البته الزامی است زیر نظر پزشک و با تجویز او استفاده شود.

تراپی گروهی

شرکت در گروه‌های حمایتی می‌تواند فرصتی مناسب برای به‌اشتراک‌گذاری تجربیات و مشکلات با دیگران و تسریع روند بهبودی باشد.

ترکیب درمان‌ها

ترکیب رویکردهای مختلف مانند مشاوره، تمرینات توانبخشی و درمان دارویی در کنار هم برای برخی موارد می‌تواند موثر واقع شود.

کلام آخر

تروماهای کودکی می‌توانند به‌عنوان یک عامل مهم در شکل‌گیری اختلالات روانی در بزرگسالی در نظر گرفته شوند. درک این نقش و ارائه‌ی راهکارهای مناسب برای مدیریت تروماها می‌تواند به افراد کمک کند تا زندگی سالم‌تری را تجربه کنند. اهمیت تشخیص زودهنگام و بهبودی فردی به‌عنوان اقدامات پیشگیری نیز نمی‌تواند نادیده گرفته شود.